دلخور می شوم وقتی می گویند کار مدافعین حرم بیهوده بوده است

برای شناخت بهتر خدمات مدافعان حرم سراغ پرستاری رفتیم که از نزدیک در سوریه همراه با این مدافعان بود. وی در این گفت و گو می گوید که دلخور می شوم وقتی می گویند کار مدافعین حرم بیهوده بوده است.

اخبار سیاسی -  لطفا یک بیوگرافی مختصر از خودتان بدهید؟

بنده 52 ساله، متأهل، ساکن تهران و دو فرزند و دو نوه دارم و بازنشسته ی عرصه ی بهداشت و درمان، و فارغ التحصیل دانشگاه شهید بهشتی هستم.

- شما در جبهه های دفاع مقدس هم حضور داشتید؟

بله من همزمان با تحصیل به واسطه ی شغلم یعنی پرستاری در جنگ هشت ساله حضور داشتم و به تناسب نیاز در بخش های مختلف درمانی و یا اداری خدمت کردم.

چند وقت در جبهه های جنگ تحمیلی حضور داشتید؟

بنده حدود سه سال در جبهه ها حضور داشتم.

با چه عنوانی در جبهه خدمت میکردید؟

امدادگر عملیاتی بودم در سایر عملیات ها، و در سالهای آخر در واحد پست امداد و پشت خطوط اول حضور داشتم.

- شما در زمان حضور در جبهه متأهل بودید؟ از سختی های دوری از خانواده بگویید؟

در ابتدای جنگ متأهل نبودم، ولی در سال 65 که متأهل شدم دوری از خانواده خیلی سخت بود، و حتی در روز به دنیا آمدن فرزند اولم که همزمان با پذیرش قطعنامه از سوی ایران بود، من در عملیات مرصاد بودم و در کنار خانواده ام نبودم.

در جبهه مقاومت در سوریه و در دفاع از حرم نیز حضور داشتید؟

بنده قبل از بحث مقاومت در بحران های کشور مثل زلزله رودبار و بم حضور داشتم، و تلاش میکردم به هر نحوی وظیفه ی خود را از جمله ایرانی بودن و مسلمان بودن را ادا کنم. مسیر مقاومت هم دفاع قطعی از کشور خود ماست ولی در هزاران کیلومتر جلوتر، که در انجا من و همکاران پرستار و پزشکم پشتیبانی بهداشت و درمان انجام میدادیم، که تعدادی از دوستان عزیز و پزشکان خوب را هم آنجا از دست دادیم و به شهادت رسیدند.

چه مدتی در سوریه حضور داشتید؟

چهارو نیم سال به صورت مأموریتی در سوریه بودم، که پانزده یا بیست روز در ایران و دوماه کامل در سوریه بودم

امکانات رفاهی شما در سوریه چگونه بود؟

شرایط بسیار سخت بود، امنیت خیلی کم بود، بحث بهداشت مشکل اساسی داشت، امکانات از جمله غذا، جای خواب، امکانات درمانی و… بسیار کم بود، پشتیبانی دچار چالش بود ولی مشکلات به مرور کمتر شد ولی همچنان مشکلاتی وجود دارد و دشمن هم به حمایت حامیان تروریست حضور دارد

- در زمان حضور در سوریه خطر جانی جدی شمارا تهدید کرد؟

بارها دچار مشکلات خطرناک شدیم، حتی یک زمانی در بیمارستان صحرایی اسیر شدیم و آب و غذا در دسترس نبود و چن تن از همکاران به شهادت رسیدند، ولی در نهایت نیروهای مقاومت پیروز شدند و از اسارت رهایی یافتیم و به تقدیر خدا شهادت نصیبم نشد. ولی خطر بسیار نزدیک بود.

- کمی از نیروهای داعش بگویید؟

شناخت ما از نیروهای داعش بسیار کم است، ولی ما از نزدیک با فرهنگ داعش مواجه شدیم، اکثرا نیروهای خارجی از کشورهای مختلف بوده و امکانات مالی خوبی داشتند، در کل ما با پیچیده ترین نیروها مواجه بودیم.

- آیا دولت سوریه حمایت و همکاری کافی با نیروهای شما داشت؟

بله ارتش سوریه بسیار حمایت میکرد، و نیروهای حیدریون از عراق، زینبیون از پاکستان، فاطمیون از افغانستان و نیروهای ایرانی به صورت مستشاری و تخصصی به همراه ارتش سوریه کمک میکردند.

چه توصیه ای برای جوانان دارید؟

به نظر من ملت ما باید قدردان تلاش افراد مقاومت باشند، من که بر حسب وظیفه حضور کوچکی داشتم و کمترین عضو از دریای مهربانی و فداکاری دوستانم بودم، کشورهای بزرگ دنیا میلیونها هزینه برای تقویت داعش و تروریست کرده و سعی در نزدیک شدن به مرزهای ما داشتند، که با حضور بچه های مقاومت ناممکن شد، که داعش سرنگون و امت اسلامی در امان ماند، که با همکاری و هزینه ی دولت در برابر تروریست امکان پذیر شد.

و گاهی از مردم مهربان کشورم دلخور میشوم که میگویند کار مدافعین حرم بیهوده بوده و یا هزینه ی اضافی برای دولت بوده است و اینکه مدافعین برای مقدار حقوق معین اینکار را انجام دادند، چه در زمان جنگ هشت ساله و چه در زمان حال، و یقین، اینکه در جبهه ها هر لحظه خطر از دست دادن جانمان را داشتیم، واقعا جانمون بر کف دستمون بودو با کمترین امکانات و دوری از خانواده، پس کاش قبل از قضاوت ها و سخنان بی رحمانه و ناراحت کننده کمی تحقیق کنند، و از احوالات ما در آنجا و شهدای بسیاری که بر جای ماند بدانند،

ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.

فائزه نجف آهی