دولتی که گوش نداشت

مهم‌ترین ویژگی دولت حسن روحانی چیست؟ دولت اعتدال، دولت برجام، دولت عقلانیت، دولت پیر، دولت لَخت، دولت حرف و در نهایت؛ دولت تدبیر و امید، مجموعه اسامی متفاوتی است که موافقان و منتقدان دولت در این سال‌ها برایش برگزیده‌اند. مهم‌ترین ویژگی دولت و تفکر حاکم بر آن اما از نگاه این قلم، «حرف ناشنوی» و «مشورت‌ناپذیری» است. مجموعه الفاظ درشت و توهین‌آمیزی که آقای روحانی در مواجهه با منتقدان دولتش به کار برده، در تاریخ 40ساله جمهوری اسلامی یک رکورد است. مسأله خطرناک‌تر اما اصرار عجیب دولت بر تکرار اشتباهات و اعتقاد متصلب آن به‌درستی راه‌های تکراری و تجربه شده است. دولت و شخص آقای روحانی بیش از هر کسی از بدعهدی اروپا و غرب در مذاکرات هسته‌ای دهه 80 آگاهی داشتند، با این حال مجددا با همان دولت‌ها قرارداد سستی امضا کردند که یک سال‌ونیم پس از خروج عضو اصلی آن هم دست کشور ما به هیچ جایی بند نیست.

الان هم مجددا دوست دارند منتظر ابتکار رئیس‌جمهور فرانسه بمانند و بلکه یک دوجین قرارداد الزام‌آور دیگر از قبیل «اف‌ای‌تی‌اف»، «پالرمو» و... را هم با همین غرب امضا کنند. ورای حوزه سیاست، مشورت‌ناپذیری در دیگر حوزه‌ها نیز چنین عواقبی در پی داشته و در اینجا هم رسانه‌های اصلاح‌طلب مهم‌ترین شرکای اشتباهات دولت بوده‌اند. دولت اکنون فهمیده توقف طرح مسکن‌مهر و فحاشی چندساله به آن چه بر سر حوزه مسکن و قشر مستاجر آورده، لذا طرحی بسیار کوچک‌تر ولی بسیار گران‌تر(!) را به مردم عرضه می‌کند! دولت بالاخره دریافته که توقف طرح سهمیه‌بندی بنزین چقدر نابخردانه بوده است. دولت ظاهرا فهمیده که تخریب طرح هدفمندی یارانه‌ها با برچسب صدقه دادن به مردم و گداپروری حرف خوبی نبوده، لذا اکنون با افتخار هر چه تمام‌تر یارانه بنزین را در قالب طرح حمایت معیشتی به حساب برخی سرپرستان خانوار واریز می‌کند. 

چندین و چند طرح ملی دیگر را می‌توان در حوزه‌های مختلف نام برد که صرفا به‌خاطر اینکه کار دولت قبل بوده، مورد غضب دولت فعلی قرار گرفته، متوقف یا کأن‌لم‌یکن شده است. اینکه چرا یک دولت می‌تواند اینقدر یله و رها برنامه‌های ملی و بلندمدت کشور را دستخوش تمایلات غیرملی خود کند، بیش از هر چیز معلول وجود مجلس منفعل و بی‌تخصص است؛ همان مجلسی که وقتی عده‌ای از اصلاح‌طلبان نوباوه وارد آن شدند، عباس عبدی، تحلیلگر شناخته‌شده اصلاح‌طلب برای تزریق اورژانسی کفایت و تخصص به عضلات آن، خردادماه 95 به علی لاریجانی پیشنهاد داد 2 جلد کتاب «اقتصاد برای همه» و «بینش اقتصادی برای همه» نوشته دکتر علی سرزعیم را تهیه کرده، به رایگان جهت مطالعه در اختیار نمایندگان قرار داده، در صورت امکان آزمون هم از آنها گرفته شود! 

نتیجه اینکه در سایه مشورت‌ناپذیری دولت آقای روحانی و حضور گسترده نوابغ لیست امید در مجلس، این تنها گزاره «اجبار» است که می‌تواند گاهی منجر به تجدیدنظر در سیاست‌های دولت شود. از این منظر دولت آقای روحانی مصداق تام این سخن است که ما زیر بار حرف حساب نمی‌رویم مگر اینکه زور بالای سرمان باشد. چنانکه اگر تحریم نفت در سایه انعقاد برجام تنگ‌تر نشده بود، هرگز فکری برای تداوم طرح هدفمندی یارانه سوخت نمی‌شد. اگر وضعیت بازار اجاره هم به این فضاحت کنونی نمی‌رسید، آقای آخوندی هنوز در وزارت شهرسازی نشسته، به مسکن مهر فحاشی می‌کرد و خبری از طرح جایگزین هم نبود. مسأله دردناک‌تر اما این است که دولت اکنون هم وقعی به نظر کارشناسان اقتصادی خارج از حلقه بسته خود نمی‌نهد. به‌عنوان مثال در مسأله بازگشت کارت سوخت، نظر کارشناسان اقتصادی بر اختصاص سهمیه به افراد به جای اتومبیل‌ها بود و مدل فعلی گرانی بنزین را تورم‌زا تشخیص داده بودند. دولت اما نه‌تنها اجازه می‌دهد بیژن زنگنه به عنوان مقصر اصلی حذف این طرح ملی، سوت‌زنان در هیات دولت حاضر شود که باز هم در پستو و دور از انظار کارشناسان خارج از دولت اقدام به تصمیم‌گیری درباره شاهکار ژنرال زنگنه کرد. اکنون هم غائله خنده‌دار مشمولان و غیرمشمولان طرح حمایت معیشتی و شناسایی آنها، چند ماه بلکه چند سال، مردم را اسیر خود خواهد کرد. دولت 6 سال است با همین دست‌فرمان مملکت را اداره کرده و رسانه‌های اصلاح‌طلب هم پیشاپیش دولت به قلع و قمع منتقدان پرداخته‌اند و شعارشان هم اعتدال و عقلانیت است.