سیاست یک بام و دو هوا در قبال هنجارشکنی های اجتماعی
حتما میدانید که در چهارشنبه گذشته پس از پخش کلیپ یک آهنگ در کلاس مدرسه ای در قائمشهر توسط یک معلم، که محتوای نامناسب و مبتذلی هم داشت، مدیرکل آموزش و پرورش مازندران پس از بررسی و راستی آزمایی وقوع این اقدام اقدامات اداری لازم را در این خصوص پیگیری کرده، مدیر مدرسه تذکر کتبی گرفت، بر عدم صلاحیت معلم مربوطه و قطع همکاری وی رای داد و اجازه حضور او و تدریس در مدرسه داده نشد و ماجرا حتی به احتمال لغو مجوز فعالیت مدرسه هم رسید!
در قدم بعدی حتی پای شورای نظارت بر مراکز و مدارس غیردولتی هم به ماجرا باز شد تا موضوع را بررسی کند.
این وسط باشگاه نساجی مازندران در راستای وظایف و مسئولیتهای اجتماعی! این معلم را به استخدام خود درآورد تا از توانایی او در امور فرهنگی!! بهره ببرد.
در مرحله بعد امام جمعه قائمشهر وارد میدان شد و به صورت کتبی و شفاهی پیگیر موضوع شده و از استاندار مازندران طی نامه ای از سوی معلم نادم و متاسف، تقاضای عفو و بخشش کرده و قول داد که در انجام وظایف خود با التزام عملی به ارزشهای اسلامی و انقلابی، عمل کند.
در نهایت آموزش و پرورش هم اطلاعیه داد که با توجه به نامه کتبی مدرسه مبنی در تجدیدنظر و مساعدت در خصوص ادامه همکاری این معلم نادم و جاهل نسبت به محتوای غیراخلاقی و هنجارشکنانه متن این ترانه! مجدد تصمیم گیری میکند.
پایان این ماجرا هم با کلیپ عذرخواهی این معلمدر جهت رفع شایعات و استدعا از نگاه پدرانه استانداری و آموزش و پرورش و امام جمعه به اتمام رسید؛ حتی باشگاه نساجی هم در یک نامه سرگشاده در خصوص سوءتفاهمات اخیر توضیح داد که میخواهد همواره در چهارچوب قوانین گام بردارد و اجازه سوءاستفاده به رسانه های معاند نمیدهد و بیایید با هم دوست باشیم و ...
ولی آیا میتوان با انجام این برخوردهای سطحی نگرانه و پاک کردن صورت مساله، اذهان مردم را نسبت به سوالات متفاوتی که ایجاد شده مجاب نمود؟
آیا مردم حق ندارند که بدانند علت این برخوردهای دوگانه و بدون منطق به وضوح چیست؟!
اینکه این معلم چرا اخراج شد و دلایل اخراج او آیا به علت اشاعه فحشا یا پخش موسیقی در کلاس درس بود یا به خاطر محتوای موسیقی؟!
اینکه این دلایل آیا به خاطر انتشار تصاویر این دانش آموزان در صفحات مجازی و سوءاستفاده از آنها برای معروفیت و بلاگری بود یا به علت انجام عملی غیرقانونی و غیراخلاقی؟!

سیاست یک بام و دو هوا در قبال هنجارشکنی های اجتماعی


و اینکه نقش مدرسه و نظارت آموزش و پرورش خصوصا در مدارس غیردولتی در انتخاب معلمین و دبیران تا چه حد است؟
و آیا اگر فردی بیاید و ساختارشکنی و هنجارشکنی کند و در فضایی که قرار است ارزشها آموخته شود، بی ارزشی را فریاد بزند و به دلیل لو رفتن و سر و صدا کردن، با یک برخورد چکشی، عذرخواهی کند، راه حل درستی است و مشکل را درمان میکند؟!
آیا ضمانت اجرایی در قبال اعمال مشابه در آینده وجود دارد که چنین رفتارهایی تکرار نشود؟ و افراد ترسی از این قبح زدایی ها نداشته باشند چرا که میدانند نهایتا دو روز درگیر برخوردهای فضای مجازی شده و اتفاقا معروفتر هم میشوند و با یک عذرخواهی ولو صوری همه چیز تمام شده و آب از آب تکان نمیخورد! تازه آهنگی مبتذل هم تبلیغ کرده و آمار بازدید آن را هم بالا برده اند!
حواسمان باشد که داریم گرفتار سیاست "قورباغه پخته" میشویم و ککمان هم نمیگزد و مثل ماجرای کشف حجاب و ... عادی سازیهایی دارد رخ میدهد که دیگر شاید نتوان جلوی پیشروی آن را گرفت!

صفورا ترقی