به گزارش افکارنیوز، اصولا ً لجبازی یک نوع رفتار و واکنش نامطلوب است که به صورت های مختلفی خود را نشان می دهد، از جمله آسیب رساندن به خود و دیگران، ناسزا گفتن، گریه کردن و فریاد کشیدن، شکستن وسایل و … در افراد لجباز پایین بودن اعتماد به نفس و عدم داشتن خود باوری مثبت و پذیرفتن خود واقعی مشهود است.

آیا کودک شما لجباز است؟ آیا نوجوانتان دائم با نظرها و سخنان شما مخالفت می کند؟

شاید پاسخ شما به این سوال ها مثبت باشد و نگران این باشید که فرزندتان لجباز است و برای کنار آمدن با لجبازی کودکتان از دوستان و نزدیکان راه حل هایی را جویا شده باشید. در ادامه این مطلب به بیان ویژگی های کودکان لجبازمی پردازیم تا اولا ً لجبازی را ریشه یابی کنیم و ثانیا ًبه راه های درمان این اختلال رفتاری بپردازیم؛ کودکان لجباز بسیار حساس و زودرنج هستند و اغلب زود خشمگین می شوند و به کینه توزی و انتقام جویی تمایل دارند. در کودکان لجبازی بیشتر در نافرمانی نمود پیدا می کند و خانواده ها بیشتر به علت این خصلت، کودک را لجباز توصیف می کنند. برخی والدین هر نافرمانی از سوی کودک را لجبازی می شمارند در حالی که اگر نافرمانی تداوم داشته باشد، آن را لجبازی می دانیم.

علل لجبازی در کودکان

علل لجبازی در کودکان بسیار گسترده و پردامنه است. از نظر بیولوژیکی اختلال در عملکرد غدد و اعصاب ممکن است یکی از عوامل لجبازی در کودکان باشد. در حقیقت لجبازی کودک در هر زمینه‌ای معنای خاص دارد که باید درک و شناسایی شده و سپس مشکل برطرف گردد. بدترین حالت ‌آن است که کودکی لجبازی را از حد بگذراند و والدین گمان کنند این کودک ذاتا ً لجباز است. چیزی به نام لجبازی یا پرخاشگری و ناسازگاری ذاتی وجود ندارد، بلکه هر معلولی در کودکان علتی دارد که باید برطرف شود. ناگفته نماند که نوعی از لجبازی نیز وجود دارد که با استقبال والدین همراه است و از همین طریق تقویت می‌شود. در این حالت که به لوس شدن تعبیر می‌شود کودک امتناع‌ها و اصرارهای بیجا را به بازیچه‌ای برای جلب توجه و بلکه رضایت والدین تبدیل می‌کند و از همین طریق تاثیری عاطفی بر والدین می‌گذارد تا به خواسته‌اش برسد. اما بیشتر لجبازی ها ریشه در سبک رفتاری والدین دارد.

در ۴ مدل سبک توجه والدین به کودکان می توان ریشه لجبازی را شناسایی کرد؛ در قدم اول توجه ناکافی والدین ممکن است عامل لجبازی کودک باشد. به این معنا که چون کودک دچار کم توجهی است، با لجبازی قصد جلب توجه والدین را دارد و تلاش می کند از این طریق توجه آن ها را برانگیزد. برخی والدین هم به کودک «توجه مشروط» می کنند؛ حتما شنیده اند که والدین به فرزند خود می گویند: «اگر این کار را بکنی، پسر یا دختر خوبی هستی» آن ها با این کار در واقع خوب یا بد بودن کودک را به انجام دادن یا ندادن یک کار مشروط می کنند. از طرف دیگر والدین بسیاری هم هستند که با توجه بسیار زیاد به کودک او را لجباز بار می آورند.

این کودکان اغلب پرتوقع هستند و پس از مدتی هیچ چیز آن ها را راضی نمی کند. توجه منفی هم نوع دیگری از توجه است که معمولا ً با داد زدن، سرزنش و توهین کردن همراه است و کودک به عنوان مکانیسم دفاعی از لجبازی استفاده می کند. ناکامی هم یکی از علل لجبازی در کودکان است. کودکانی که دائم در رسیدن به اهداف خود شکست می خورند، لجباز بار می آیند. از طرفی خانواده هایی که دائم کودک را نهی می کنند، ازاوانتظارات زیادی دارند، ازروش های تشویقی برای بالا بردن انگیزه کودک در انجام کارها استفاده نمی کنند، او را به سوی لجاجت سوق می دهند. نباید فراموش کرد که سرزنش و امر و نهی بیش از حد به کودک او را لجباز می کند. کودک به عنوان یک انسان حق دارد گاهی اشتباه کند بدون این که مستحق سرزنش باشد. در حالی که برخی والدین اجازه اشتباه کردن به کودک نمی دهند و بابت هر کار اشتباه او را سرزنش می کنند.

کودک در مراحل رشد درمی یابد که حق دارد اشتباه کند و مستحق سرزنش نیست. بنابراین در مقابل والدین جبهه می گیرد. انعطاف ناپذیری والدینی که انتظار شکست یا خطا را از کودک خود ندارند باعثمی شود اجازه کسب تجربه به او را ندهند و اگر هم اجازه این کار را بدهند بابت هر اشتباه او را سرزنش می کنند.

لجبازی ناشی از خشم درونی

گاه بروز ندادن خشم توسط کودک، باعثلجبازی می شود و گاهی اضطراب ها و تنش های درون خانوادگی به خشم درونی در او منجر می شود. هم چنان که الگوپذیری از والدین و تناقضات رفتاری والدین بر شکل گیری لجاجت در رفتار و شخصیت کودک نقش دارد. لجبازی برای کودک در واقع راهی برای رسیدن به هدف است زیرا او یاد گرفته است با لجبازی به هدف و خواسته خود برسد. او این الگو را از رفتارهای مستقیم والدین و یا تناقضاتی که در خانواده شاهد بوده، گرفته است.

والدینی که ضد و نقیض صحبت می کنند و خودشان لجبازی می کنند، در واقع لجبازی را آموزش می دهند و طبیعی است که کودک هم همان طور بارمی آید. دقت کنید که کودک با مهارت زندگی و مهارت های ارتباطی آشنا نیست و این والدین هستند که راه های رسیدن به هدف و نه گفتن را باید به او آموزش دهند. در کودکان دشوار، مبتلا به اوتیسم و بیش فعال، مبتلا به صرع و آلرژی، لجبازی بیشتر مشاهده می شود. همچنین تناسب نداشتن قد به وزن، کم کاری یا پرکاری غدد، اضطراب های نهان و فراگیر هم در این امر موثر است.

اگر کودکی یاد گرفته باشد برای رسیدن به هدف(اسباب بازی، شکلات، تفریح و بعدها رایانه و خودرو و …) می تواند با گریه، قهر، داد و بیداد به هدفش برسد این کار را تا دوران بزرگسالی ادامه می دهد. این افراد در زمینه شغلی و تحصیلی نمی توانند رشد چندانی داشته باشند و مدام تغییر رشته یا تغییر شغل می دهند. از طرف دیگر در زندگی مشترک به صورت ناخودآگاه و ناآگاهانه سبک های لجبازی خود را ادامه می دهند و نمی توانند درباره مسائل و مشکلات خود با همسرشان به نتیجه برسند.

روانشناسان معتقدند تهدید، بچه‌ها را لجبازتر می‌کند. لجبازی در کودکان معمولا ً از سن یک سالگی آغاز می‌شود و حتی می‌تواند با رفتارهای نادرست اطرافیان در کودک نهادینه شود. کودکان برای پیدا کردن خود و جایگاهشان و گاهی به دلیل اینکه می‌خواهند خودشان را به اطرافیان ثابت کنند لجبازی می‌کنند و یکی از اساسی‌ترین مشکلات این است که والدین در این شرایط خودشان هم داخل بازی لجبازی کودکان می‌شوند و آنها هم به نوعی به لجبازی با آنها می‌پردازند.

بهترین اقدام والدین در این لحظه می‌تواند این باشد که دلگیر نشوند و سعی کنند به صورت امری و دستوری با کودک صحبت نکنند بلکه با او همدلی کرده و کمک کنند تا قدرت تصمیم گیری در کودک تقویت شود.

همچنین والدین باید سعی کنند مطالب را به صورت انتخابی برای کودک بیان کنند. به طور مثال به او می‌گویند «الان می‌خواهی غذا بخوری؟» و نباید مستقیما ً به او امر کنیم «بیا غذا بخور» بلکه او را در جایگاه یک تصمیم گیری قرار دهند و با این روش کودک نسبت به مسائلی اجتناب کرده و نسبت به آن لجبازی می‌کند، این در حالی است که بعد از استفاده این روش می‌توان اظهار تمایل به آن کار را در کودک مشاهده کرد. بدترین کار در تشدید لجبازی کودک، تهدید کردن او است. باید بتدریج او را نسبت به کاری که باید انجام دهد آماده کنید و قواعدتان را خیلی روشن و قابل درک بیان کنید.

با این حال کارشناسان علوم تربیتی لجبازی را خصلتی طبیعی و ضروری می‌دانند که از تمایل کودک به کسب درجاتی از استقلال شخصیتی ناشی می‌شود و باید پذیرفته و کنترل شود. بر این اساس لجبازی نکردن کودک در هیچ زمینه‌ای می‌تواند نشانه یک عارضه حاد روانی باشد که باید برای درمانش اقدام کرد.

والدین باید بدانند لجبازی کودک خصلتی طبیعی است که باید پذیرفته شود. گاهی کودک به لجبازی به چشم یک بازی نگاه می‌کند و می‌خواهد والدین را در این بازی شریک سازد. معلوم است کودکانی چنین رفتاری از خود نشان می‌دهند که نیاز آنها به بازی و لذت بردن در کنار والدین و همچنین تماس فیزیکی با بدن والدین در آنها ارضا نمی‌شود. ممکن است کودک لجبازی را به نشانه قهر انجام دهد و بخواهد به والدین بفهماند دلخور یا مخالف است.

در مقابل، لجبازی شدید و کنترل نشده نیز از رفتارهای نامناسب والدین حکایت دارد. در حقیقت لجبازی مهار گسیخته نتیجه رفتارهای والدین و شرایط محیطی است که کودک را به لجبازی بیشتر وادار می‌سازد. اگر کودکی لجبازی را از حد می‌گذراند باید ریشه این رفتار را در نحوه برخورد والدین و اطرافیان و تنبیه‌ها و تشویق‌های آنان جستجو کرد.

هفت راه برای درمان لجبازی کودکان

پنجره ی اول - مستقّل بارآوردن کودک:

اولین قدم این است که پذیرش خطا را یاد بگیریم. بهتر است به عنوان والد رفتارهای کودک را با توجه به نسل و جنس وی، مورد ارزیابی قرار دهیم و خطاها و رفتارهای او را به شخصیتش ارتباط ندهیم. البته باید او مسئول کارها و رفتارهایش باشد اما لازم است مواظب باشیم که او را سرزنش نکنیم و به او حق دهیم گاهی اشتباه کند. وقتی با او صحبت می کنیم باید واضح، شفاف و ساده و دقیق انتظاراتمان را از کودک بیان کنیم. استفاده از جملاتی مثل «عرضه نداشتی این کار را انجام بدهی» در واقع تخریب شخصیت کودک است. بهتر است به او بگوییم که «اگر می خواهی این کار را انجام دهی، باید … این گونه انجام دهی».

به این ترتیب به او کمک کرده ایم تا بدون تحقیر و سرزنش به هدفش برسد. باید یاد بگیریم به کودک حق انتخاب دهیم. بهتر است بین چند گزینه موردنظر خودمان به او حق انتخاب دهیم. اگر به او حق انتخاب دادیم در واقع به نظرش احترام گذاشته ایم. مادری که از کودک می پرسد «غذا می خوری یا نه» و پس از پاسخ منفی کودکش به او تشر می زند که باید غذا بخوری، در واقع به او حق انتخاب نداده است.

بدغذایی مشکلی رایج میان کودکان امروزی است و بسیاری از والدین آن را به لجبازی و ناسازگاری کودک برای همراهی در غذا خوردن با خانواده یا والدین نسبت می‌دهند. در حالی که مهم‌ترین دلیل بروز بد غذایی بی‌اشتهایی ناشی از مصرف تنقلات به مقدار زیاد یا در زمان نامناسب برای مثال ساعتی پیش از وعده اصلی غذایی است.

بنابراین لازم است برای نظر کودک احترام قائل شویم. از طرفی والدین خود باید از نظر شخصیتی و روانی ثبات داشته باشند تا بتوانند به کودک خود کمک کنند. والدین باید یاد بگیرند شنونده خوبی باشند و به کودک فرصت حرف زدن و تخلیه هیجان بدهند تا بتواند تخیلات، احساسات، تفکرات و هیجانات خود را بروز دهد.

دخالت به موقع به هنگام دعواهای بچگانه بسیار مهم است. لازم است والدین فقط وقتی کودکان در حال صدمه زدن به خود یا طرف مقابل هستند، دخالت کنند و در غیر این صورت اجازه دهند بچه ها خود مشکلاتشان را رفع کنند. والدین کنترل گر یا سلطه جو اجازه نمی دهند بچه ها استقلال کافی پیدا کنند، بنابراین کم کم به لجبازی و یا رفتارهای پنهان کارانه سوق داده می شوند. لازم است والدین به رفتارهای مثبت کودک بیشتر توجه کنند و در قالب بازی، داستان و شعر مهارت های زندگی، حل مسئله، مهارت های ارتباطی، درست درخواست کردن، دفاع از حق و حقوق را به او یاد دهند. فراموش نکنیم که لجبازی کودک در بسیاری از مواقع ناشی از اضطراب است.

در برخورد کلی در زندگی باید طوری با کودک رفتار کرد که او بتواند در امور روزمره ی خود به طور مستقل و گاهی بدون نیاز به دیگران تصمیم بگیرد. البته فشارهای منفی را نباید در این خصوص وارد کرد، بلکه باید با راهنمایی های به جا تذکر داد و روش های صحیح را به موقع به او آموزش داد.

ممکن است لجبازی کودک امتناع طبیعی وی از درخواست‌های مکرر و آمرانه والدین باشد که براساس استقلال شخصیتی صورت می‌گیرد. برخی امتناع‌ها نیز دلایل مشخص جسمی و روانی دارد.

کودک باید حق انتخاب داشته باشد و این انتخاب فقط به لباس، ‌ وسایل شخصی و… محدود نمی‌شود. هر کودکی با توجه به سن و میزان درکش به درجه‌ای از استقلال شخصیتی و اعمال نظراتش در انتخاب‌های گوناگون تمایل دارد. کودکان از طریق لجبازی و پافشاری بر آنچه می‌خواهند، شخصیت خود به عنوان یک فرد مستقل را می‌سازند و تقویت می‌کنند. والدین باید به لجبازی‌های کودکان برای مثال هنگام امتناع از خوردن یک نوع غذا، انجام ندادن برخی امور روزمره مانند تعویض لباس یا نظافت شخصی و… احترام بگذارند و در صورت ضرورت به جای برخورد قاطع و احتمالا ً مقابله به مثل کودک را متقاعد کنند، ناز او را بکشند، دلیلش را برای امتناع جویا شوند، اگر مشکلی هست برطرف کنند و در نهایت از موقعیتی که کودک در آن به لجبازی می‌پردازد برای ایجاد ارتباط عاطفی و کلامی قوی‌تر با وی استفاده کنند.

پنجره ی دوم: کودک را تا حد امکان وادار به عجله و شتاب زدگی نکنیم.

معمولا ً خانواده ها در چند کار، کودک را ناخواسته یا خواسته به عجله و شتابزدگی وادار می کنند که بیشتر مواقع عدم آگاهی والدین در تشدید آ ن ها، دخالت مستقیم دارد از جمله چیزهایی که می توان در این رابطه یاد آور شد:

الف - حمام کردن: در دوران طفولیت عدم آشنایی والدین به خصوص مادر از مسایل تربیتی باعثمی شود به جای فراهم آوردن محیطی شاد و مفرح هنگام استفاده از حمام، آن را به محیطی درد آور و وحشتناک برای او تبدیل می کند. برای این کار بهتر است اجازه بدهیم کودک ابتدا خوب بازی کند و در همان حال با شعرها و قصه های کودکانه شروع به شستن او کنیم و ضمنا ً اجازه دهیم تا کودک حتی برخی از اسباب بازی های خود را به حمام بیاورد و با آن ها مشغول بازی شود.

ب - مهمانی رفتن: همان طور که ما بزرگ ترها قبل از رفتن به مهمانی یا گردش نیاز داریم خود را آماده کنیم، فرزندان ما هم نیاز دارند که آماده شوند. البته نیاز آن ها با نیاز ما اندکی تفاوت دارد. پس بهتر است زمان رفتن به مهمانی یا گردش را یک ساعت قبل از حرکت به کودک یادآورشویم تا بتواند با کمک بزرگ ترها آماده شود. متاسفانه بعضی از والدین کمی قبل از حرکت به کودک می گویند آماده شود و این کار باعثلجبازی و مخالفت او می شود. چون دایم به او تذکر می دهیم که زود باش، سریع تر، دیر شد و… به جای این که سرعت کودک را برای آماده شدن بیشتر کنیم، ‌ باعثمی شویم که مخالفت کند.

ج - غذا خوردن، خوابیدن و …: بهر حال کودک مانند افراد بزرگسال نمی تواند از نیروی تفکر و حرکت در یک زمان استفاده کند و والدین باید بدانند زمان تفکر و انجام کارها در کودکان به سعه ی صدر بیشتری نیاز دارد.

پنجره ی سوم: رشوه ندادن و حذف پاداش کودک لجباز:

اگر کودک برای رسیدن به مطلوب خود چه درست و چه نادرست شروع به گریه کردن و یا داد کشیدن بکند و از این راه بخواهد به خواسته ی خود برسد و والدینی که به اصطلاح حوصله ندارند با دادن امتیاز(رشوه) به کودک، او را ساکت می کنند، باعثپرورش لجبازی در او می شوند. پس باید پدر به خصوص مادر از دادن هرگونه رشوه و پاداش به کودک خوداری کند. البته تشویق برای کارهای خوب و مثبت کودک با رشوه دادن فرق دارد. تشویق باعثرشد اعمال نیک و حرکت به سوی ترقی می شود. اما باید توجه داشت که تشویق و پاداش، باید به اندازه و درخور کار او باشد.

پنچره ی چهارم - عدم توجه و نادیده گرفتن رفتار کودک لجباز:

گاهی بهتر است وقتی فرزندمان شروع به داد و بیداد می کند خیلی خونسرد و بی توجه از کنار مسئله عبور کنیم به طوری که یا متوجه نشده ایم و یا موضوع برایمان اهمیت ندارد.

پنجره ی پنجم - برقراری آرامش و امنیت در خانواده:

به هر حال در هر خانواده مسایل و مشکلاتی به وجود می آ ید که منجر به بحثو گفت و گو می شود. والدین باید بدانند که تمام مسایل گره هایی هستند که به وسیله ی دست باز می شوند. یعنی به جای بحثو متهم کردن دیگران، آرام و بدون بر هم زدن امنیت خانواده به خصوص کودکان، مشکلات و مسایل را می توان به راحتی حل کرد، به طوری که هم خود و هم دیگران از نوع گفت و گو ها لذت ببرند.

پنجره ی ششم - راهنمایی ” آری ” اما دخالت “ خیر”:

هیچ کس از دخالت کردن دیگران در امور زندگی خوداحساس رضایت و خشنودی نمی کند. پدر و مادر از همان شروع تربیت باید حرکت صعودی خود را بر پایه ی راهنمایی قرار دهند تا کودک بتواند کم کم راه صحیح زیستن را تشخیص دهد. دیگر قابل پذیرش نیست که: من می گویم این طور باش، من می گویم این جا نرو و… بلکه ارشاد و راهنمایی های خردمندانه و کمک گرفتن از خود کودک در مشکلات می تواند کمک بزرگی باشد.

پنجره ی هفتم - عدم لجبازی والدین:

آموزش های عملی به مراتب از آموزش های تئوری، موثرتر و آموزنده تر می باشند. اگر والدین در حضور بچه ها با یک دیگر لجبازی کنند، خیلی راحت و بدون دردسر لجبازی را به آن ها یاد می دهند و بچه ها به طور واضح فیلمی مشاهده می کنند که در آن یکی از والدین با پافشاری دیگری را مجبور به اطاعت از خود می کند و آنان متوجه می شوند که از این راه می توانند به راحتی به خواسته های خود برسند.

نتیجه: یادتان باشد درخواست‏های شما از کودک باید منطقی باشند. کودکان لجباز احساس می‏کنند، یکی باید برنده شود و دیگری باید ببازد. برای چنین موقعیتی، ‌ طرز فکر برنده - برنده، بهترین راه‌حل است. به نیازها و خواسته‏های کودک پاسخ دهید. به او بگویید که پدر و مادر هم می‏خواهند برنده باشند و آیا راه‌حلی را سراغ دارد که به نفع شما و خودش باشد؟

وقتی پدر و مادر احساس می‏کنند اوضاع وخیم شده است، باید به دنبال روش‏های درمانی باشند. قرار نیست به رفتار بد کودک پاداش بدهید بلکه باید در رابطه خودتان با او تجدید نظر کنید. دنیا را از دریچه چشمان کودک خود ببینید.

علاوه بر نکات فوق، ‌ باید یادتان باشد که صبر بسیار مهم است. اگر صبر و تحمل خود را از دست بدهید، ‌ نمی‏توانید کودک لجباز خود را کنترل کنید.

منابع:


- خانواده و دشواریهای رفتاری کودکان، نوشته دکتر علی قائمی

- رفتارهای بهنجار و نابهنجار، نوشته دکتر شکوه نوابی نژاد