کودکان کار؛ دستفروشی یا دستبوسی؟

به گزارش افکارخبر، در مواردی نسبتا جدید با بچه های کاری برخورد می کنیم که با "دستبوسی مسافران و تحریک عواطف آنان" به فروش محصولات و کسب درآمد می پردازند.

به روشنی مشخص است که از این درآمد، سودی عایدشان نمی شود. پس چرا این کودکان اقدام به فروش کالایی می کنند که از سود آن سهمی ندارند؟

تاسف ما از این موضوع زمانی بیشتر شد که مسافری از کودک کاری درخواست کرد تا از این پس از دستبوسی خودداری کند، اما این کودک طوری به مسافر نگاه کرد که گویا تو که در شرایط من نیستی و من از تو بهتر می دانم این کار چقدر حقارت آمیز است، بغض در چشمانم جمع شد...

کودک کار به چه شخصی اطلاق می شود؟

به گفته مهرناز عطاران، پژوهشگر جمعیت امداد مردمی و دانشجویی امام علی (ع)؛ «هر گونه فعالیت اقتصادی است که منجر به آسیب‌ های جسمی، روحی و روانی و در بیشتر مواقع منجر به ترک تحصیل کودکان می‌ شود. ولی به واسطه وضع بد اقتصادی و سایر مسائلی که با آن رو به ‌رویند، مجبور به کار می‌شوند. دسته دوم، اما کسانی ‌اند که چندان ارتباطی با خانواده ندارند و حتی ممکن است شب‌ ها را در خیابان بخوابند.»

 

دلایل شکل گیری

فقراقتصادی، آسیب ‌زا بودن محلات حاشیه‌ ای، فقدان نظارت کافی از سوی سازمان ‌های مسئول، الگوی نادرست کنش متقابل بین شهروندان و کودکان خیابانی. بند آخر بسیار مهم است چون به رفتار شهروندان با کودکان برمی‌ گردد.

 

آسیب شناسی

بر اساس آمار، 75 ‌درصد کودکان کار، 10 تا 16 ساله‌ اند و میانگین سنی آنها 13 است. درصد کودکان کار در ایران 85 درصد پسر و 15‌ درصد دخترند. نکته جالب دیگری که در این پژوهش ها نشان داده شد، این است که خلاف تصور خیلی‌ ها، 50 ‌درصد کودکان کار، ایرانی‌ اند.فردی که از کودکی به دستبوسی می پردازد، به دلیل سرکوب عواطف و حس حقارت در برابر دیگران، چه آینده ای جز خشونت وخلاف را به انتظار می کشد؟! بودن این کودکان کار موجب زشتی چهره کار می شود.

 

الگوی رفتاری درست در قبال این صحنه ها

رفتار مناسب با این دست صحنه ها چیست؟ آیا بی تفاوت باشیم؟ یا تحت تاثیر و جوزدگی به خرید اقدام کنیم؟

نخریدن محصول از این کودکان دلیلی بر بی رحمی نیست. با رفتارمان به آن افراد مافیایی گرداننده و پشت صحنه ثابت می کنیم که تفکر سوء استفاده از عواطف انسانی و انسان های تهی دست، غلط بوده و برایش سودی ندارد.بنا بر حدیث رسول گرامی اسلام (ص) جامعه همانند کشتی است و اگر دیگری به قسمتی از کشتی آسیب وارد کند، در واقع کل کشتی دچار آسیب و بحران می شود. پس مشکل آنها مشکل ما بوده و هست، هر چقدر زودتر نسبت به حل اساسی این مشکلات اقدام کنیم، بهتر است.

 

راهکار چیست؟

1 - سازمان های متولی با شناسایی محل اقامت این کودکان، آنها را به محل های نگهداری امنی بفرستند تا آنها هم فرصت تحصیل و شکوفایی استعدادهای خویش را داشته باشند.

2 - ردیابی و دستگیری مافیای پشت صحنه که در فقر، فروش مواد مخدر، تن فروشی (بخوانید استثمار) این کودکان سهم بسزایی دارند.

در واقع این گردانندگان پتانسیل بالقوه "عملکرد غیر قانونی" هستند.

3 - به علت شدت آسیب های روانی وارده به این کودکان، نیازمند قرار گرفتن تحت نظر مشاور و کارشناس های تربیتی و روانی هستند.