چرا رسانه‌هایمان نمی‌توانند وارد بورس شوند؟

صدیقه ببران ، در مورد نحوه جذب آگهی و تبلیغات و همینطور چاپ گزارش‌های رپورتاژ آگهی در رسانه‌های کشور انتقاداتی کرد و گفت: نحوه فعلی جذب آگهی و چاپ گزارش‌های تبلیغاتی موجب شده تا نوعی زرد‌نگاری را در رسانه‌ها شاهد باشیم.

وی ادامه داد: در حوزه رسانه‌های زرد مطبوعات برای افزایش فروش و دیدن شدن رسانه خود به سمت زردنگاری می‌روند که این مطلب را بیشتر در نشریات خانوادگی و عامه‌پسند مشاهده می‌کنیم اما ما تصور می‌کنیم که زردنگاری تنها محدود به همین نشریات می‌شود در صورتی که رسانه‌هایی که از طریق تبلیغات و چاپ گزارش‌های تبلیغی به دنبال تنها کسب درآمد هستند نیز به نوعی زردنگاری می‌کنند.

این استاد علوم ارتباطات با تأکید بر اینکه به هیچ وجه با جذب آگهی و چاپ گزارش‌های تبلیغی مخالف نیست،‌ گفت: به عقیده من رسانه‌ها باید اصول خود را در چاپ تبلیغات و جذب آگهی حفظ کنند و از قبل صفحات و بخش‌های مخصوص به تبلیغات و آگهی را مشخص کرده و به مخاطبان اعلام کنند.

وی خاطر نشان کرد: زمانی که یک رسانه به علت عدم توانایی در تأمین هزینه‌ها وارد حوزه گزارش‌های تبلیغاتی می‌شود، باید بتواند به صورت حرفه‌ای این کار را انجام دهد و اگر در این راه غفلت کند تبدیل به آگهی‌نامه می‌شود چرا که تولید آگهی نیز روند خاصی دارد.

ببران خاطر نشان کرد:‌ نگاه رسانه به جذب آگهی را می‌توان از دو منظر مورد بررسی قرار داد یکی اینکه قطعاً‌ باید اقتصاد رسانه تأمین شود اما در کنار آن باید حتماً‌ مشخص شود که رسانه در زمینه اقتصاد رسانه چگونه از حوزه آگهی و گزارش‌های تبلیغاتی تأمین هزینه خواهد کرد و به صورتی باید این کار انجام شود که کل رسانه به زیر آگهی نرود.

وی با تأکید بر اینکه اگر نشریه‌ای 80 درصد آگهی داشته باشد، تبدیل به آگهی‌نامه می‌شود و نام رسانه را نمی‌توان به آن اختصاص داد،‌گفت:‌ رسانه خوب مشخص می‌کند که صفحات آگهی آن چه تعداد است و این صفحات را مدام کم و زیاد نمی‌کند. به طور مثال پیش‌تر و اکنون در برخی رسانه‌ها شاهد بودیم و هستیم که خبرنگاران مطالب خود را آماده می‌کردند و در انتظار می‌نشینند تا ببینند آیا صفحات روزنامه با آگهی پر می‌شود یا خیر و در صورتی که با آگهی پر نشد مطلب آنها به چاپ برسد.

این استاد علوم ارتباطات ادامه داد:‌ اما چیزی که اکنون در رسانه‌هایمان به ویژه رسانه‌های اقتصادی مشاهده می‌کنیم استفاده از مقولات متعدد خبری است اما صرفاً‌ در جهت رپورتاژ آگهی؛ به طور مثال آنها گزارشی جامع در مورد سیمان می‌نویسند تا یک برند خاص را تبلیغ کنند و مبلغ نامعلومی نیز از صاحب کارخانه دریافت می‌کنند.

وی تأکید کرد:‌ چاپ آگهی و مطالب باید نسبت 30 به 70 یا 40 به 60 داشته باشد به این صورت که 30 تا 40 درصد رسانه آگهی باشد و 60 تا 70 درصد آن را محتوای مردمی و رسالت روزنامه‌‌نگاری تأمین کند.

ببران دلیل سوق مطبوعات به جذب آگهی را فقدان اصول اقتصاد رسانه در مدیریت آن عنوان کرد و گفت:‌اکثر رسانه‌های ما رسانه‌های رانتی هستند و به علتی غیر از روزنامه‌نگاری راه‌اندازی شده‌اند. ضمن اینکه اقتصاد رسانه در ایران نیز نامعلوم است چرا که صنعت رسانه وجود ندارد.

وی این موضوع را سبب تفننی شدن رسانه‌ها دانست و گفت:‌ این موضوع حتی سبب می‌شود که افرادی که حرفه‌ای نیستند، به خودشان اجازه دهند وارد فعالیت‌های رسانه‌ای شوند به تصور اینکه رسانه می‌تواند منبع سود و یک شرکت پول‌ساز برای آنها شود.

این استاد علوم ارتباطات خاطر نشان کرد: اینگونه طرز تفکر شایسته نیست چرا که رسانه را تبدیل می‌کند به آگهی‌نامه و بهتر است این افراد از ابتدا اعلام کنند قصد چاپ آگهی‌نامه دارند نه یک روزنامه و یا مجله.

وی تأکید کرد:‌کسی که وارد حوزه رسانه می‌شود باید بتواند تأمین مالی کند و نباید روی هوا تصمیم بگیرد که یک رسانه‌ای را راه‌اندازی کند،‌رسانه سرمایه‌گذار می‌خواهد و باید بدانیم که شاید چند سالی هم سوددهی نداشته باشد. این افراد اگر بتوانند ورود صحیح به اقتصاد رسانه داشته باشند و برندسازی را درست انجام دهند قطعاً‌ هم می‌توانند منابع مالی خود را تأمین کنند و هم سود لازم را داشته باشند.

ببران با اشاره به این جمله که «کار رسانه‌ای سودی ندارد»،‌گفت: این جمله درست نیست اینکه می‌گویند کار رسانه‌ای تنها ضرر است،‌اشتباه است چرا که کسانی که ضرر می‌کنند رسانه را نمی‌شناسند و با اقتصاد آن آشنایی ندارند.

وی با انتقاد از ساختار رسانه‌ای ایران گفت: این موضوع سبب شده تا صنعت رسانه رونق نیابد و همانگونه که مشاهده می‌کنید هیچکدام از رسانه‌های ما توانایی ورود به بورس را ندارند اکنون همه روزنامه‌ها مطالب تکراری دارند و به علت کپی‌کاری همگی شبیه هم شده‌اند و میزان تولیدات آنها به شدت کاهش یافته است.

این استاد علوم ارتباطات افزود: من نمی‌گویم رسانه‌ها آگهی نگیرند اما اینکه یک روزنامه‌ای صفحه اول خود را رپرتاژ آگهی کار کند صحیح نیست و این نشان می‌دهد که مسئولان این رسانه نه رسانه را می‌شناسند و نه اقتصاد آن را چرا که اگر رسانه را می‌شناختند می‌دانستند که صفحه اول روزنامه هویت آنها است و نباید در این صفحه گزارش‌های تبلیغی کار کنند.

وی در پایان تأکید کرد:‌ به عقیده من ساختار مطبوعات ما باید مورد اصلاح قرار گیرد و مسئولان رسانه‌ها با نحوه گرداندن اقتصاد رسانه آشنا شوند تا بتوانند ضمن حفظ رسالت روزنامه‌نگاری به تأمین هزینه‌های خود و حتی کسب سود بپردازند اما حتماً‌ باید توجه کنند که رسانه آنها نباید تبدیل به آگهی‌‌نامه شود.