علیرضا عالم نژاد - پژوهشگر تهران و از راهنمایان گردشگری به برخی چالش‌های گردشگری علی‌الخصوص در زمینه تهرانگردی پرداخت و اظهار داشت: تهران - شهری است که همه جوره باید به آن کمک و حمایت کنیم. اصلاً هم بحث ارگانی و سازمانی نیست، حتی کمک مردمی هم می‌خواهد و همه باید احساس تعلق کنند نسبت به این شهر!

 

این پژوهشگر تهران به زندگی ماشینی در تهران اشاره کرد و ادامه داد: وقتی زندگی اینجوری شده که از خانه می‌آیی بیرون؛ چون ما از خانه بیرون آمدنمان هم اینجوری است که از خانه می‌آییم، می‌رویم پارکینگ و می‌نشینیم داخل ماشین و موسیقی مورد علاقه ات را گوش می‌دهی تا محل کار؛ محل کار هم فضای مشخص دارد حالا اگر آزادی عمل هم داشته باشید باز موسیقی مورد علاقه ات که زمینه کارت هست گوش می‌دهی و حال و هوایی که خودت دوست داری در حد بضاعت خودت فراهم کردی تا بعدازظهر شود و دوباره سوار ماشین می‌شوی و می‌روی خانه.

چرا به تهران فحش می‌دهیم؟

عالم نژاد عنوان کرد: کسی که زندگی او به این صورت است، مسلماً از فضای شهری چیزی نمی‌فهمد. انگار در یک کپسولی نشسته و رفته و برگشته! بنابراین اینچنین آدمی معلوم است به تهران فحش می‌دهد و می‌گوید تهران چه دارد؟ متاسفانه این خصلت ما است که آن چه خود داریم ز بیگانه تمنا می‌کنیم. یعنی همان «مرغ همسایه غاز» است.

 

این پژوهشگر و از راهنمایان گردشگری تهران ادامه می‌دهد: چرا اینقدر افراد هزینه می‌کنند و می‌روند سفر برای دیدن چیزی که شدیداً تبلیغش می‌کنیم مثلاً بروید همه جای دنیا را ببینید حتی در آموزه‌های دینی هم دقت کنید عنوان شده «قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ» «بگو، در زمین سیر کنید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده؟» در قرآن هم بحث سیر و سفر هست و می‌گوید بروید همه جای دنیا را بگردید. در سفرنامه‌هایی بزرگان ما هم اشاره شده است؛ ولی چرا ما داریم تبلیغ سفر کردن به خارج را می‌کنیم درحالیکه در کنار همه این‌ها شما آن موقع است که می‌فهمید چه چیزهایی در کشور خودمان داریم؛ چه امکاناتی - چه پتانسیلی ... ولی فقط مدام داریم حسرت کشورهای دیگر را می‌خوریم، بنابراین واقعاً کاری کنیم که این ای کاش‌ها کمتر شود.

عالم نژاد در ادامه تصریح کرد: ما واقعاً کشور عجیب و غریبی داریم زیرا وقتی راجع به یک فرهنگ و تمدن صحبت می‌کنیم آن قدر شاخه و جزییات دارد که هر کسی یکی از این جزییات را هم بخواهد بگیرد حالا حالاها کار دارد. من نمی‌دانم چه علاقه ای پیدا کردیم که همه برویم آن طرف و راجع به فرهنگ آن طرف مرزها کار کنیم.

 

وی گفت: از طرفی هم نباید یادت برود که هویتت چیست و فرهنگ خودمان چیست. رفتن و سفر بسیار خوب؛ ولی اینجا موضوع و سوژه است که می‌شود کار کرد، بعد دو طرفه هم هست، در عین اینکه ما باید توصیه کنیم که خیلی شیفته اتفاقات آن طرف نشویم، از طرفی هم باید از مسئولین و کسانی که متولی امر هستند خواهش کنیم که واقعاً شرایط را طوری فراهم کنند که راحت‌تر بشود این اتفاق بیافتد.

عالم نژاد اظهار داشت: من الان به عنوان مثلاً یک محقق و پژوهشگر – کما اینکه هیچ موقع اسم محقق و پژوهشگر روی خودم نمی‌گذارم چون واقعاً کوچکتر و بدون هیچ تعارفی خودم را خیلی کمتر از این قواره‌ها می‌دانم – ولی می‌روی فلان جا و می‌گویی «آقا ما آمدیم فلان کتابخانه تحقیقی کنیم» می‌پرسند «شما کارتان چیست؟» می‌گویی «پژوهشگر» .. تا می‌گویی پژوهشگر یک جوری نگاه می‌کنند که این هم مگر شغل است! یعنی چی؟ حالا باید نامه بیاروی و ... آن قدر هم در همین فضای شهری برای بنده مشکل به وجود آمده و ارگان‌های مختلف بازخواست شدم؛ حالا جرم چیست؟ داری از فلان ساختمان عکس می‌گیری!

 

وی خاطرنشان کرد: واقعاً بنده یک انتقادی در فضای گردشگری دارم؛ و آن هم همین داستان عکس گرفتن است؛ اگر می‌گویند نسبت به تابلوی نقاشی نباید عکاسی با فلاش زد حرف درستی است و اگر اینکه می‌گویند آنقدر به مردم می‌گوییم فلاش نزنید گوش نمی‌کنند و کلاً می‌گوییم عکس نگیرید! این هم درست. ولی جایی که حیاط و باغ است دیگر چرا نباید عکاسی کرد.