مروری بر مدیریت شهری طی یک دهه گذشته

این پرسشی است که در هر دوره از انتخابات در میان صاحبنظران به بحث گذاشته شده و با این حال پس از آنکه کاندیداها رای خود را از مردم گرفتند، تا حدودی به فراموشی سپرده می شود. ماهیت سیاسی احزاب و گروه ها در ایران مانع از آن می شود که بحث های کارشناسی درباره اولویت های شهری بدون چاشنی سیاست به دقت مورد توجه مردم و نخبگان قرار گیرد.

با این همه در آستانه انتخابات 29 اردیبهشت بار دیگر فرصتی فراهم آمده تا مهمترین مسائل پیش روی مردم را به بحث بگذاریم. مسائلی که در همه کلانشهرها وضعیتی کم و بیش مشابه داشته و تهران می تواند الگویی برای پاسخ مناسب مدیریت شهری به همه این مشکلات باشد.

الف) ترافیک: پای حرف بسیاری از شهروندان در کلانشهرها که بنشینید، می بینید که از وضعیت نامناسب ترافیک شهری گلایه دارند. بدقول می شوند، بی اعصاب می شوند، تصادف می کنند و جان و مال خود را در معرض تهدیدات ترافیکی می بینند. برای رفع این دغدغه چه باید کرد؟ تجربه یک دهه اخیر مدیریت جهادی در شهر تهران نشان می دهد که توسعه مترو و ساخت بزرگراه های طبقاتی می تواند مشکل گشا باشد. پروژه هایی که در سال های گذشته در فهرست پروژه های برتر جهانی قرار گرفته است.

ب) آلودگی هوا: موضوع آلودگی هوا دیگر تنها مربوط به تهران نیست. اهواز، مشهد، اصفهان، کرج و بسیاری دیگر از شهرهای کشور نیز به همین درد مبتلا هستند. برای رفع این بحران شهرداری تهران ایده های قابل قبولی دارد اما مدیران دولتی سالهاست که با جذب بودجه های بزرگ، وعده حل این مساله را می دهند درحالی که نتیجه این تلاشها جز افزایش آلودگی هوا نبوده است.

پ) کمبود بهداشت شهری: شهروندان در شهرهای بزرگ و کوچک انتظار دارند که مدیران شهر برای توسعه زیبایی، نظافت و حفظ بهداشت شهری بکوشند. چه بهداشت روانی و چه نظافت فیزیکی. در همین راستا در تهران افزون بر توسعه خدمات شهری و جمع آوری به موقع زباله ها و مبارزه با حیوانات موذی، تلاش شده از طریق برنامه های فرهنگی و زیباسازی شهر به بهداشت روانی تهرانی ها نیز توجه شود. الگویی که می تواند در دیگر کشورها نیز به کار آید.

ت) بحران آسیب های اجتماعی: رویت معتادان متجاهر، متکدیان، روسپیان و آسیب هایی که آنها برای خانواده ها در پی دارند، خود حکایت دیگری از مشکلات امروز در زیست شهری و حتی روستایی است. برای مقابله با این آسیب در تهران گرمخانه هایی برای این معتادان در نظر گرفته شده تا با جمع آوری از سطح شهر، چهره پایتخت زیباتر شود. این تجربه جهادی می تواند در سایر شهرها نیز به کار گرفته شده و به سایر آسیب ها مانند تن فروشی یا مشکلات اجتماعی دیگر تسری یابد.

ث) حاشیه نشینی: رشد بی اندازه شهرها مدیریت بر آن را مشکل می کند. در حال حاضر قریب به 12 میلیون نفر از مردم کشور حاشیه نشین هستند و در مناطقی زندگی می کنند که نه فقط با بافت شهری فاصله دارد بلکه به شدت ناایمن و فاقد هرگونه خدمات رفاهی است. برای مبارزه با این فرآیند، مدیریت شهری تهران در یک دهه گذشته توانسته توزیع بودجه شهری را عادلانه تر کرده و کمک کند تا مردم از طبقات گوناگون همگی به یک اندازه از خدمات شهری بهره ببرند. بی تردید کاهش فاصله طبقاتی با کمک مدیریت شهری کمک بزرگی به کاستن از آسیب های اجتماعی و امنیتی می کند.

ج) بافت فرسوده: بافت های فرسوده و پرجمعیت در بسیاری از کلانشهرهای کشور از جمله تهران، مشهد و تبریز، دردسرساز است. مدیریت شهری با کمک دولت می تواند طرح هایی را پیاده کند تا این بافت از طریق تزریق بودجه بتواند ایمن سازی شده و از حجم مشکلاتش کاسته شود. این همان اتفاقی است که در تهران افتاده و دوره های بعدی شورا نیز باید همین مسیر را ادامه دهند.

چ) خودداری از شهرفروشی: شهر را نباید فروخت. نباید قانون را برای اخذ جریمه های ساختمانی فروخت. نباید بودجه شهر وابسته به تراکم فروشی و مسائلی از این دست باشد. این همان روندی است که در دوره مدیریت محمدباقر قالیباف بر شهرداری تهران مورد توجه قرار گرفته و برخلاف تبلیغات صورت گرفته، روند اشتباه گذشته در مسیر شهرفروشی اصلاح شده است. پیش بینی می شود که ادامه همین سیاست ها در تهران و شهرهای دیگر، این مشکل معمول شهری را کاهش دهد.

ح) سرعت پایین شهر الکترونیک: این یک شعار نیست، بلکه واقعیت است که باید برای رفع مشکلات شهری، از خدمات الکترونیک شهری استفاده کرد. شفافیت مدیریتی، کاهش سطح فساد و تسریع در ارائه خدمات از ویژگی های مهم این ایده است. در حال حاضر توسعه روند شهر الکترونیک در تهران بسیاری از مشکلات شهری را کاهش داده است. با این وجود باید هنوز برای رفع چالش های موجود بر سرعت خدمات ارائه شده افزود که این البته تنها با کمک دولت ممکن است.

خ) پایان دادن به پروژه های ناتمام: در بسیاری از شهرهای ایران پروژه های عمرانی آغاز می شود اما تا سالها پایان نمی پذیرد. در این بین اولویت مدیران شهری باید به پایان رساندن این پروژه های نیمه کاره باشد. اقدامی که از سال 84 در اولویت مدیریت شهری تهران بوده و بسیاری از پروژه ها با سرعتی حیرت آور به پایان رسیدند.

به این ترتیب نگاهی به مهمترین مسائل شهری نشان می دهد در تهران طی یک دهه گذشته گام های موثری برای کاهش مشکلات برداشته شده است. تداوم مدیریت شهری با رای به متخصصان و مدیران انقلابی می تواند این روند را تداوم بخشد اما انحراف از این مسیر با شعارهای سیاسی، بی تردید ضربه بزرگی به شهرهای بزرگ کشور و شهروندانی خواهد زد که مهمترین مطالبه آنها از مدیران شهری، ساختن شهری است که در آن از رفاه، امنیت و آسایش بیشتری برخوردار باشند.

علی رضایی