کودکانی که در کنار دار قالی بزرگ می شوند
زنان دائم اینجا با خود این مصرع از شعر را زیر لب مرور می‌کنند " پر نقش‌تر از فرش دلم بافته‌ای نیست" و بعد از آن مجبور هستند یکی از زیر ببافند و یکی از رو؛ گاه نیز دستی برای کودکانشان تکان می‌دهند و دوباره به بافتن مشغول می‌شوند.

یک کارگاه بزرگ به همت دانشجویان حاضر در یکی از اردو‌های جهادی برای زنان منطقه محروم روستای "تجیشک" از توابع سربیشه خراسان جنوبی راه اندازی شد تا آن‌ها بتوانند اشتغال خردی را برای خود راه اندازی کنند.

در این روستا، مردان زیادی بیکار هستند. آن‌هایی که کشاورز بوده اند، به دلیل خشکسالی مدت‌ها است که نتوانسته اند درآمدی داشته باشند و آن‌هایی هم که دامدار بوده اند، وضعیت چندان متفاوتی ندارند.

برای کمک به مردم محروم این روستا، شرکت کنندگان در یک اردوی جهادی بهترین راهکار را مشغول کردن زنان به قالیبافی دانستند و پس از آن، دار‌هایی را برای زنان روستا به پا کردند.

زنانی که هنرشان در حال خاک خوردن بود، مشغول به کار شده تا کمک خرج خانواده خود باشند و فرش ایران را بیش از پیش جهانی کنند.

در این راستا، کمیته امداد امام خمینی (ره) مسئولیت ارائه وام به منظور تجهیز کارگاه قالی بافی را برعهده گرفت تا با این کار ۲۱ زن که تمام آن‌ها را دختران و زنان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) شامل می‌شوند، مشغول به کار شوند. 
برای گفت و گو با مجری این طرح که زنی ۳۲ ساله است، راهی روستای "تجیشک" از توابع سربیشه استان خراسان جنوبی می‌شویم.

روستایی دور افتاده که ساکنان آن حتی از برخی حقوق اولیه نیز محروم هستند، اما زنان پر توان آن، قالی‌هایی را می‌بافند که آوازه آن جهانی است.

در آستانه ورود به کارگاه، بیش از هر چیز دیگری صدای کودکان به گوش می‌رسد، گویی قرار است وارد یک مهد کودک شویم، اما زمانی که کمی جلو‌تر می‌رویم و از در وارد کارگاه می‌شویم، ۲ دار قالی بسیار بزرگ خودنمایی می‌کند.

زن‌ها به ترتیب و با فاصله‌ای اندک در کنار یکدیگر نشسته اند. دستان آن‌ها گویای زحمات زیادی که می‌کشند هست.

یکی دفتین (شانه مخصوص قالیبافی) در دست دارد و دیگری در حال نقشه خوانی است.
 
نقشه انتخاب شده برای قالی ۷۲ متری، "ریز ماهی" است و زنان با دقت بالا در حال بافتن فرش هستند.

زهرا یزدانی که مجری طرح اشتغال زایی است، نظارت کافی را برعملکرد زنان دارد.

گاه برای یکی از زن ها، آب می‌آورد و گاه میوه‌ای به دست کودکی می‌دهد که گوشه‌ای از کارگاه آرام گرفته است.
 

وی در رابطه با طرح اشتغال زایی قالیبافی که اکنون در روستای "تجیشک" در حال اجرا است می‌گوید: دانشجویان شرکت کننده در یکی از اردو‌های جهادی، زمانی که وارد روستای ما شدند، بیش از هر چیز دیگری بیکاری مردان نظر آن‌ها را جلب کرد به خاطر همین هم پیشنهاد راه اندازی یک کارگاه را مطرح کردند.

مجری طرح قالیبافی در روستای تجیشک می‌افزاید: دیوار‌های این کارگاه به همت دانشجویان و اهالی روستا پایه گذاری شد و برای تجهیز آن نیز از کمیته امداد امام خمینی (ره) وام دریافت کردیم.

یزدانی با بیان اینکه " ۲۱ زن بافنده اکنون در این کارگاه مشغول به کار هستند" می‌گوید: ۴۵ تن از زنان روستا، متقاضی حضور در این کارگاه هستند و اکنون توانسته ایم ۲۱ نفر از آن‌ها را برای کار جذب کنیم. به این خاطر که زنان می‌توانند فرزندان خود را در این کارگاه با خود همراه کنند، استقبال زیادی از حضور در این کارگاه صورت گرفته است.

وی می‌افزاید: دانشجویان اردوی ج‌های به ما گفتند که یک مهدکودک در کنار کارگاه قالی بافی راه بیاندازیم و این پیشنهاد با استقبال زیادی مواجه شد. به این خاطر که مادران در این کارگاه با خیال راحت حضور پیدا می‌کنند، از هیچ کوششی دریغ نکرده و به دنبال این هستند که نقش "ریز ماهی" را بیش از این جهانی کنند.

در میان این صحبت ها، صدای گریه یک کودک تمام فضا را پر می‌کند. یکی از زنان، از پشت دار قالی به سراغ کودک می‌رود. او را در آغوش می‌گیرد تا گریه اش قطع شود.

چشمانش را از مدیر کارگاه می‌دزدد. می‌ترسد که کسی کودکش را مورد تشر قرار دهد.

جلو می‌روم تا با او هم کلام شوم. با لبخندی استقبال می‌کند و زمانی که با این پرسش مواجه می‌شود که چرا کودکش را با خود به کارگاه آورده می‌گوید: اینجا آوردن کودکان مجاز است. اصلا شاید یکی از دلایلی که زن‌های روستا از حضور در این کارگاه استقبال می‌کنند فراهم بودن شرایط برای آوردن کودکان است.

وی می‌افزاید: تمام زنان روستا بچه کوچک دارند. مجری طرح به ما این اجازه را داده تا کودکانمان را با خود به این کارگاه بیاوریم. آن‌ها اینجا مشغول هستند و ما هم با خیال راحت به قالی بافی مشغول هستیم.

از او سوال می‌کنم که درآمدت از این کارگاه چقدر است که می‌گوید: به ما گفته شده بعد از اتمام قالی، مبلغ ۲ میلیون تومان سهم هر کدام از ما خواهد شد. مدت زمانی که این قالی به اتمام می‌رسد با توجه به تعداد نفرات چندان زیاد نیست و می‌توانیم ظرف چند ماه، بافت قالی را به اتمام برسانیم.

این قالیباف در ادامه این گفت و گو با بیان این مصرع که " پر نقش‌تر از فرش دلم بافته‌ای نیست" آهی می‌کشد و می‌گوید: شرایط زندگی من به هیچ وجه خوب نیست. همسرم مدت هاست که بیکار است و تنها دلخوشی ام این است که بافت این قالی به اتمام رسد و من سهم خود از این قالی را دریافت کنم.