تفاوت دخترها با پسرها از نظر احساسات

ویژگی های بی عاطفگی و عدم احساسات خصوصیاتی است که با کمبود همدلی، بی توجهی به دیگران، احساسات سطحی و کم عمق همچون کمبود غم و ناراحتی یا حتی احساس گناه مشخص می شود. می توان گفت همیشه این ویژگی ها با گسترش وجدان و همدلی همراه بوده اند.یافته های این تحقیقات نشان می دهد که در پسرانی که در سن رشد هستند، حجم بخش اینسولای جلویی (anterior insula) یا ماده خاکستری رنگ مغز، بخشی از مغز که مرتبط با شناخت احساسات دیگران و همدلی بوده، گسترده تر از سطح های بالایی ویژگی های بی عاطفگی و عدم احساسات است.

یافته های این تحقیقات نشان می دهد که در پسرانی که در سن رشد هستند، حجم بخش اینسولای جلویی (anterior insula) یا ماده خاکستری رنگ مغز، بخشی از مغز که مرتبط با شناخت احساسات دیگران و همدلی بوده، گسترده تر از سطح های بالایی ویژگی های بی عاطفگی و عدم احساسات است. حجم 19 درصد از اختلاف و مغایرت ویژگی های بی عاطفگی و عدم احساسات را می توان تنها در همین بخش دید اما این مساله در دختران با ویژگی های شخصیتی مشابه وجود ندارد.

نورا ماریا راشل (Nora Maria Raschle) از دانشگاه بازل (University of Basel) در سوئیس در این رابطه می گوید: « یافته های ما نشان می دهد که ویژگی های بی عاطفگی و عدم احساسات با تشخیص بالینی تفاوت ساختار مغز در پسران در حال رشد ، ارتباط دارد.»

در این پژوهش ها محققان توانستند با استفاده از تصویربرداری رزونانس مغناطیسی یا ام آر آی  MRI، نگاه دقیق تری را به ساختار مغز داشته باشند. پژوهشگران در این تحقیقات 189 پسر نوجوان را برای پیدا کردن ویژگی های بی عاطفگی و عدم احساسات مورد بررسی قرار دادند تا توانستند دریابند که این تفاوت ها ناشی از تفاوت ساختار مغزی آنهاست.

در واقع محققان رابطه ای را بین ویژگی های بی عاطفگی و عدم احساسات و تفاوت ساختار مغز دختران و پسران در حال رشد پیدا کردند. می توان گفت تفاوت در افزایش یا کاهش ماده خاکستری در بخش اینسولای جلویی (anterior insula) پسران مورد آزمایش قرار گرفته یا این مساله در پسران نسبت به دختران مورد مقایسه قرار گرفته است و نشان داده که پسران در حال رشد ویژگی های بی عاطفگی و عدم احساسات بیشتری دارند که می تواند در ویژگی های بالینی بلوغ آنها (به عنوان مثال بلوغ با تاخیر در این منطقه در مردان) اثر گذار باشد.

راشل در ادامه توضیحاتش در رابطه با این تحقیقات می گوید: « ما در قدم بعدی می خواهیم بدانیم که چه عواملی باعث ایجاد برخی مشکلات روحی – روانی در کودکان می شود و در آینده زندگیشان نشان داده می شود در حالی که در برخی دیگر از کودکان چنین مشکلات ایجاد نمی شود. »