یک چشم نابینا و یک جوان زندانی، نتیجه رجزخوانی دو دوست

آخرین روز  سال ۹۲ در شرایطی که همه اهالی روستایی از توابع شهرستان کاشمر در تدارک ورود به ایام نوروز بودند یک شوخی ساده حادثه‌ای تلخ آفرید؛ حادثه‌ای که با وقوع آن اختلاف عمیق دو همسایه قدیمی پیش آمد و جوانان هر دو خانه گرفتار مشکلاتی شدند که باورش برای آن‌ها سخت بود.

وجود تفنگ بادی در هر خانه به دلیل موقعیت منطقه‌ای که آن‌ها در آنجا سکونت دارند یک امر عادی است، اما آن‌چه در این پرونده غیرعادی جلوه می‌کند کنایه‌های «شهریار» ۲۵ ساله‌است که «عماد» دوست و همکلاسی خود را تحریک به کاری می‌کند که او را بابت ناتوانی در پرداخت دیه‌ای معادل ۹۴ میلیون و هفتصد هزار تومان از دو سال گذشته راهی یکی از زندان‌های استان خراسان رضوی کرده است.

ماجرا از این قرار است که بعد از سماجت‌های فراوان «شهریار» برای جرأت‌سنجی، ابتدا این جوان اسلحه بادی را مسلح کرده و با فاصله‌ای ۱۰ متری از «عماد» سیبی را روی سر او گذاشته و باتیراندازی درست به هدف می‌خواهد متقابلا طرف مقابلش همین اقدام را داشته باشد.

«عماد» به دلیل ضعف در نشانه‌گیری از این کار طفره می‌رود اما طعنه‌های دنباله‌دار «شهریار» است که این جوان را به نوعی مجبور به قرار گرفتن در موقعیت مشابه می‌کند. تیر اول او با فاصله زیادی از بالای سر سوژه عبور کرده و بالتبع با خنده‌ها و تمسخرهای شهریار کار تمام می‌شود و در مسیر خانه اما فشار این شکست عماد را ناخواسته وادار به تکرار این عملیات نامعقول می‌کند.

حالا شهریار است که امتناع می‌کند و زیر بار نمی‌رود. تقاضا اما آن قدر ادامه‌دار می‌شود که شهریار به انتخاب نشانه‌ای غیر از شرایط قبلی رضایت می‌دهد اما «عماد» که به نوعی تکه کلام‌های چند دقیقه پیش هنوز در جانش سنگینی می‌کند به هر ترتیبی که شده او را برای یک فرصت دیگر در همان حالت نخست مجاب می‌کند.

البته شهریار برای بار دوم هرگز تمایلی به همکاری نشان نمی‌دهد اما عماد که خودش آتش واقعه را کبریت زده بود بعد از تیراندازی مجدد «شهریار» به دلیل خطا در نشانه‌گیری از ناحیه چشم چپ دچار آسیب جدی شده و در ادامه با تخلیه کامل چشم برای همیشه از این نعمت محروم می‌شود.

ماجرا با همه تلخی خود به اینجا ختم نشده و بعد از طرح شکایت خانواده جوان آسیب دیده در نهایت بعد از آمد و رفت‌های بسیار به دادگاه در نهایت دادگاه با استناد به گزارش کارشناسان با استناد به مواد ۲۹۱، ۴۵۰و ۵۵۹ قانون مجازات اسلامی مسبب حادثه را به پرداخت جمعا ۴۱ درصد دیه کامله ظرف ۲ سال از تاریخ وقوع جراحت در حق شاکی محکوم می‌کند.

با این حکم «شهریار» به دلیل ایراد ضرب شبه عمدی بعد از فرجه قانونی و پیگیری خواهان به مبلغی معادل ۹۴۷ میلیون ریال محکوم و در شرایطی که مشغول تحصیل مورد علاقه خود بود از تاریخ ۱۷ آبان سال ۹۵ راهی زندان می‌شود.
ستاد دیه با استعلام از وضعیت معیشتی خانواده زندانی و نیاز مبرم شکات خصوصی تا کنون با ارایه کمک ۳۸ میلیون تومانی محکوم‌ٌبه را به میزان ۵۶ میلیون تومان کاهش داده اما این مددجو بابت ناتوانی در پرداخت الباقی همچنان در حبس حضور دارد.

نیکوکارانی که تمایل دارند در آزادی این جان خراسانی به سهم خود شریک باشند می‌توانند با روابط عمومی ستاد دیه کشور به شماره ۰۲۱۸۸۹۱۶۰۱۲ تماس حاصل نمایند.