بررسی تبعات افزایش قیمت حاملهای انرژی
افکارنیوز

- مجلس در قالب تصویب لایحه هدفمندی یارانه ها دولت را مکلف کرد که مرحله دوم طرح هدفمندی یارانه ها قیمت حامل های انرژی را تا سقف ۳۳/۳۳ درصد افزایش دهد. اما این افزایش قیمت حاملهای انرژی چه تبعاتی دارد؟ آیا در نرخ ارز، نرخ تورم، هزینه تولید، سفته بازی، شکاف طبقاتی تاثیر دارد؟

در این نوشتار سعی شده است تبعات افزایش قیمت حاملهای انرژی بررسی شود.

۱. آثار تورمی افزایش حامل های انرژی در دور اول هدفمندی یارانه ها خود را نشان داد؛ بنابراین این افزایش قیمت ها ۳۳ درصدی نخواهد بود چون ۵۲ هزار میلیارد تومانی که دولت گفته افزایش خواهد داد از ۲۸ هزار میلیارد تومانی است که پیش بینی می شود کسر شود و حتی اگر این رقم بالاتر(مثلا ۳۰ هزار میلیارد تومان) باشد، بدون احتساب قیمت برق است بنابراین رقمی حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان هم احتمالا باید به این مبلغ افزوده شود و ۶۲ هزار میلیارد تومان خواهد بود.

اگر قرار باشد دولت افزایش قیمت حامل های انرژی را اجرایی کند، قطعا افزایش قیمت ها بیش از ۳۳ درصد است ولی مثل اینکه دولت گفته این افزایش را مرحله به مرحله اجرا کند آثار این افزایش قیمت ها می تواند بسیار مخرب باشد به دلیل اینکه اجرای مرحله اول ظرفیت های گذشته را فرسوده کرده است و الان با جامعه ای روبه رو هستیم که بسیار شکننده تر است.

۲. از جمله آثار افزایش قیمت حامل های انرژی که در دوره اول نمود پیدا کرد قیمت ارز است یعنی افزایش قیمت حامل های انرژی به همه چیز از جمله ارز هم تسری پیدا می کند و از این طریق ارزش پول ملی کاهش می یابد که این هزینه های بسیار سنگینی را بر اقتصاد کشور وارد می کند.

۳. اثر بعدی هزینه های شدید بر بخش تولید است؛ در حال حاضر بسیاری از تولید کنندگان در پرداخت حقوق کارکنان خود مانده اند، در عین حال بسیاری از واحدهای تولیدی ورشکست شده اند و با شروع افزایش قیمت حامل های انرژی این روند قطعا ادامه پیدا خواهد کرد.

۴. یکی دیگر از مشکلاتی که ممکن است با افزایش قیمت حامل های انرژی رخ دهد رشد سفته بازی و دلالی و فرار از فعالیت های مولد است که در مرحله اول هدفمندی یارانه ها هم خود را نشان داد؛ به تعبیر دیگر فعالیت های اقتصادی نامولد رشد پیدا خواهند کرد به این معنا که خیلی ها وارد فعالیت های مالی، واسطه گری و خرید و فروش سکه و ارز می شوند که اینها مولد نیستند در عین حال که سودهای بزرگی را به عاملان این امور می رساند که این سودها هم انعکاسی از تورم به وجود آمده در جامعه است.

۵. یکی دیگر از آثار تورمی این سیاست ها شکاف طبقاتی بزرگی بوده که در اقتصاد کشور پدید آمده است و این باعثشده نابرابری ها به وجه بی سابقه ای افزایش یابد. علیرغم همه ادعاهایی که می شود نابرابری به شدت افزایش یافته است و تجلی آن در زندگی عادی مردم به وضوح دیده می شود و همزمان فقر گسترش بسیاری پیدا کرده است که آسیب های اجتماعی آن را هم به خوبی می توانیم مشاهده کنیم به نحوی که امروزه بر اساس آمارهای رسمی حتی ۱۲ درصد جمعیت کشور قادر به تامین هزینه های غذای خود هم نیستند.


۶. یکی دیگر از آثار مخرب افزایش قیمت حامل های انرژی این است که در اثر افزایش قیمت ارز، قیمت داروها افزایش می یابد و برای خانوارهایی که بیمار دارند، رقم بالایی از درآمد خانواده به اقلام دارویی اختصاص پیدا می کند و این ارقام منهای پول پزشک و ویزیت است.


در شرایطی که برخی معتقدند که قیمت بنزین در ترکیه نزدیک ۲ دلار و در ایران رقم ۴۰۰ الی ۷۰۰ تومان است از این رو باید افزایش یابد، آنها به این نکته توجه ندارند که حقوق یک معلم در ترکیه ۱۵۰۰ دلار است، در حالی که در ایران معلم نهایتا ۳۰۰ دلار حقوق می گیرد ضمن اینکه چیزی که در ترکیه به عنوان بنزین فروخته می شود، بنزین واقعی است اما در ایران چیزی که تولید و عرضه می شود، بنزن است و به شدت سرطان زا است و در صورتی که دولت بخواهد همین بنزین را صادر کند، هیچ کشوری آن را نخواهد خرید.

انرژیی که در ایران تولید می شود در قبال هر یک لیتر نفتی که تولید می شود، معادل ۲ لیتر نفت در فرآیندهای مختلف از بین می رود و یا مشعل های گازی را شاهدیم که بدون بهره برداری درست می سوزد که اینها ناکارآمدی نظام تولید است؛ بنابراین ناکارآمدی نظام تولید و توزیع ما یکی از عوامل افزایش قیمت ها است و این عوامل در بسیاری از موارد می بینیم که تولید را در کشور با ناکارآمدی مواجه کرده است و بهره وری نازلی دارد و هزینه اینها را که نباید مردم بپردازند.