ارزش پول ملی به سرعت در حال کم شدن است/ بهترین قیمت برای ارز تک‌نرخی چیست؟

گروه اقتصادی، بازار ارز طی چند ماه اخیر عطش بسیااری برای صعود قیمت‌ها داشته است. این روزها اگرچه در آستانه اجرای برجام قرار داریم و برخی کارشناسان منتظرند که با آزاد شدن دارایی‌های ارزی بلوکه شده ایران، نرخ ارز کاهش یابد، اما ظاهرا بازار ارز توجهی به این عوامل نداشته و علاقه‌مند به صعود قیمت‌هاست.

به گزارش افکارخبر،دولت یازدهم طی دو سال گذشته به شدت درگیر سقوط قیمت نفت نبوده و براساس آمار و ارقام، درآمد ارزی ایران که در سال 1390 نزدیک به 150 میلیارد دلار بوده، به احتمال زیاد امسال به مرز 60 میلیارد دلار خواهد رسید. با این حال، تا حدودی تاکنون از نوسانات شدید قیمت ارز جلوگیری شد.

دولت در بخش عرضه نیز توانسته است به گونه‌ای عمل کند که کمترین نوسان در اقتصاد و حوزه ارز به وجود آید. اقتصاد ایران در دوران سال‌های 89 تا 92 یکی از بی‌ثبات‌ترین دوران ارزی را پشت سر گذاشت. هنوز از یاد نبرده‌ایم که بسیاری از صنایع ما در آن روزها و به دلیل عده ثبات در بازار ارز، آسیب‌های جدی دیدند.

تجارب قبلی بازار ارز به ما نشان داده که هر گاه نرخ ارز سرکوب شده، بعد از گذشت یک دوره زمانی چند ساله شاهد یک جهش قیمت سنگین بوده‌ایم؛ در حالی که طی چند دهه اخیر یکی از علل اصرار دولت بر پایین نگه داشتن نرخ ارز، حمایت از بخش تولید است، اما تاکنون اتخاذ این سیاست، تاثیری بر تزریق رونق به بخش صنعت و تولید نداشته است و در عمل شاهد بودیم که نرخ ارز پایین تنها به جیب واردکنندگان رفته است.

می‌توان گفت موضوع پایین نگه داشتن نرخ ارز برمی‌گردد به دنباله‌روی اقتصاد از سیاست. وقتی مساله بقا مطرح می‌شود، ما به دنبال سیاست‌هایی هستیم که ضامن این بقا باشند و آن هم سیاست‌های معطوف به رضایت مردم و نمایندگان مجلس است. نرخ ارز پایین این کار را انجام می‌دهد.

مساله دیگری که این واهمه را تثبیت می‌کند، این است که مردم و بخشی از سیاسیون معتقدند که وقتی قیمت دلار بالا می‌رود، قیمت کالاها هم به تبع آن بالا می‌رود. یعنی در ایران این تئوری رسمیت پیدا کرده که یکی از مهم‌ترین عوامل تورم در کشور نرخ دلار است. در حالی که نرخ دلار عاملی است که در تورم سهم دارد، ولی عامل اصلی تورم موارد دیگری است، ولی چون ما از تورم می‌ترسیم، از بالا رفتن نرخ دلار هم می‌ترسیم، اما به دلیل این‌که کلمه «ترس» در ایران نشانه ضعف است، این رابطه را در ایران به یک ارزش تبدیل کرده‌ایم. یعنی کسی که موافق پایین بودن نرخ ارز است، مردمی تلقی می‌شود و کسی که مخالف باشد فاصله‌اش از مردم و حکومت بیشتر است.

برای یک اقتصاد باز که روابط تجاری پررونقی با دیگر کشورها دارد، نرخ ارز بسیار بااهمیت است؛ چراکه نرخ ارز قیمت نسبی طیف گسترده‌ای از کالاهای قابل تجارت را تعیین می‌کند.

تغییر در نرخ ارز از طریق اثرگذاری بر قیمت‌های نسبی، رقابت‌پذیری تمامی کالاهای قابل تجارت داخلی را در بازارهای خارجی تعیین می‌کند. اگر نرخ ارز دستوری تعیین شود، سیاست پولی تنها می‌تواند برای حمایت از نرخ تعیین شده استفاده کند، بنابراین سیاست‌گذاری که بخواهد در واکنش به شرایط اقتصاد داخلی اقدامات پولی هدفمند انجام دهد، نمی‌تواند و نباید نرخ ارز را نیز تعیین کند.

نرخ ارز انعطاف‌پذیر نه‌تنها امکان سیاست‌گذاری پولی مستقل را فراهم می‌کند، بلکه حاوی مکانیسم داخلی برای تثبیت نوسانات اقتصادی است. اگر نرخ ارز در بازار آزاد تعیین شود، تغییرات آن به حفظ اقتصاد در حوالی اشتغال کامل کمک می‌کند.

اگر رشد اقتصادی در هر کشوری به دلیل افت تقاضای داخلی کاهش یابد، تضعیف پول داخلی باعث می‌شود تقاضای صادراتی تقویت شود و بخشی از کاهش رشد جبران شود. اگرچه در اقتصاد ایران نرخ ارز در بازار تعیین می‌شود، اما به دلیل نقش پررنگ دولت در ایران بازار، نرخ ارز تعادلی متاثر از رفتار دولت است.

با توجه به ویژگی‌های اقتصاد ایران، افزایش نرخ ارز منافع دیگری به صورت حذف رانت و تقویت تقاضای دولت به همراه خواهد داشت. از طرف دیگر، افزایش نرخ ارز می‌تواند به افزایش درآمد ریالی دولت بابت فروش ارز بینجامد و هزینه‌های عمومی به محرکی برای تقاضای کل تبدیل شود. بنابراین افزایش نرخ ارز در شرایط جاری منافع متعددی خواهد داشت.

آمارهای یک دهه گذشته اقتصاد ایران نشان می‌دهد اگر سیاست حفظ قدرت رقابتی کالاهای داخلی در بازارهای جهانی دنبال می‌شد، هم‌اکنون نرخ رسمی ارز بسیار بالاتر از سطح قبلی بود، اما به واسطه دسترسی به درآمدهای سرشار ارزی ناشی از فروش نفت، دولت‌ها انگیزه لازم برای بالا بردن این نرخ را نداشتند و این اقدامات باعث شد رکوردهای باور نکردنی در واردات ثبت شود.

ارز چند نرخی طی سال‌های گذشته یکی از پایه‌های ایجاد فساد در اقتصاد ایران بوده است. بر همین اساس آنچه امروز پیش روی مردم است، تصمیم‌گیری اساسی در مورد مقابله جدی با روند فساد در اقتصاد ایران است. پایان دوران رانت ارزی از راه واقعی‌سازی و تک‌نرخی‌سازی قیمت ارز به طور حتم یکی از جدی‌ترین روش‌های مقابله با فساد به شمار می‌آید.

باید دقت کنیم که پایین نگه داشتن مصنوعی قیمت ارز، تبعات زیادی دارد. این تبعات خود را در افزایش واردات، نابود کردن منابع ارزی و همین‌طور نابود کردن انگیزه‌های صادرات نشان می‌دهد.

یادمان نرود که اصلی‌ترین راه نجات کشور، افزایش حجم صادرات است و نباید با پایین نگه داشت نرخ رز، انگیزه‌های صادرات را از بین برد. به نظر می‌رسد در شرایط فعلی با توجه به نوسان درآمد ارزی در ایران، چاره‌ای جز مدیریت قیمت ارز با هدف جلوگیری از نوسان شدید در بازار وجود ندارد.

مهم‌ترین نکته در خصوص مدیریت نرخ ارز، ایجاد ثبات و پیش‌بینی‌پذیر کردن آن است تا فعالان اقتصادی به روشنی بتوانند به برنامه‌ریزی برای آینده بپردازند.

شرایط بازار نفت گویای این است که دولت برای سال 95 نباید زیاد دلخوش به دلارهای نفتی باشد. به اعتقاد برخی کارشناسان، اگر قرار بر این باشد که در سال آینده ارز در کشور تک نرخی شود، نمی‌توان بهای دلار را در بودجه ثابت نگه داشت. در چنین شرایطی بهترین قیمت برای ارز تک‌نرخی رقمی بین 3200 تا 3500 تومان است که هم منافع تولیدکنندگان داخلی را تامین کند و هم به تقویت صادرات کشور بیانجامد. همچنین این روش قیمت‌گذاری می‌تواند به حذف رانت‌های موجود در حوزه ارز منجر شود.

علاوه بر این، باید دقت کنیم که افزایش نرخ ارز نشان دهنده کاهش ارزش پول ملی است و نه علت آن. بنابراین اگر نگران آن هستیم که ارزش پول ملی به سرعت در حال کم شدن است، بهتر است مشکل تورم را چاره کنیم. در این صورت نه‌تنها ثبات در بازار ارز تضمین می‌شود، بلکه در یک بازار با ثبات تغییرات نرخ ارز می‌تواند علائم حیاتی مورد نیاز را در اختیار فعالان اقتصادی قرار دهد.

* مجید سلیمی بروجنی