اردوغان ترانه هم می نویسد و هم شعر می گوید بطوریکه بسیاری از خوانندگان معروف ترکیه از جمله "مورات گویه باکان" ترانه هایی از او اجرا کرده اند.
اوج شهرت اردوغان به عنوان یک شاعر سیاسی یا یک سیاستمدار شاعر زمانی بود که در سال 1999 به جرم خواندن یک شعر اعتراضی در فستیوال ملی شعر ترکیه روانه ی زندان شد.
وی اما در زندان نیز بیکار ننشست و از پشت میله های زندان نیز تعدادی از شعرای خودش را دکلمه کرد و به صورت سی دی منتشر ساخت و به شهرتی عجیب دست پیدا کرد.
آن سی دی در صدر پرفروشترین آثار شعر و موسیقی ترکیه در سال99 قرار گرفت و حتی شاهری معروفی مثل" ابراهیم صدری"را پشت سر گذاشت.
ترجمه ی یکی از شهر های آن سی دی را که " bu şarkı burda bitmaz " (این ترانه اینجا تمام نمی شود) نام دارد می خوانیم:
ما هم داریم زندگی می کنیم برادر!
ما هم داریم نفس می کشیم
یعنی ما نیز مثل هر انسانی چیزهای دوست داشتنی دار دوست می داریم
دوست داشتن یک گل سرخ
دوست داشتن چمن
خاک
و هرچه در آن زندگی می کند
دوست داشتن قوچ های قربانی
روز عید قربان
با پشم های حنا بسته
و دستمال یمنی دست دوزی که بر سرشان بسته اند
دوست داشت مادرانی که با گیسوان سفید و پیشانی های چروک خورده
کنار پنجره انتظار بازگشت پسرانشان را می کشند
آه برادر
اگر قلبم مال آمال از درداست
و خاطرم مکدر
اگرآواره ام
یا در شک و دودلی
یا اگر بخاطر خواندن کتاب های قطور مجرم به حساب می آیم
اگر در هوا بوی خیانت
در بیرون گرما
روی دیوارها شعار
و در دلهایمان دردهای تلخ هست
این یعنی ماهم داریم زندگی می کنیم برادر
****
نامه ات به دستم رسید
امروز اول ماه ژوئن
خبر داده بودی از گیسوان سفید شده ات که به هیچ کس نشان نداده ای
روز کاغذ زرد دو قطره اشکت را دیدم
می دانم روزهای بارانی از پشت شیشه های خیس بخار گرفته بسیار به بیرون نگاه می کنی
می دادنم درد چگونه در دل انسان می نشیند
"من خوبم بخدا
میگم خوبم دیگه
باور کن خوبم مادر"
انسان واقعا حالش خوب می شود وقتی مدام تکرار می کند:"حالم خوب است ، حالم خوب است، خوبم "
"ببین ! خواهش می کنم غصه نخور
یه بار دیگه می نویسم
خواهش می کنم غضه نخور مادر"
واقعا غصه نمی خورند مادر ها وقتی پسران شان به آنها می گویند :"غصه نخور"
*****
ما هم داریم زندگی می کنیم برادر!
ما هم هوا را فرو می بریم و بیرون می دهیم
ما هم داریم زندگی می کنیم برادر!
ما هم داریم نفس می کشیم
یعنی ماهم نیز مثل هر انسانی چیزهای دوست داشتنی دار دوست می داریم
دوست داشتن یک گل سرخ
دوست داشتن چمن
خاک
و هرچه در آن زندگی می کند
دوست داشتن قوچ های قربانی
روز عید قربان
با پشم های حنا بسته
و دستمال یمنی دست دوزی که بر سرشان بسته اند
دوست داشت مادرانی که با گیسوان سفید و پیشانی های چروک خورده
کنار پنجره انتظار بازگشت پسرانشان را می کشند
آنچه ما نیز سپری می کنیم زندگی نام دارد برادر
زندگی
***
شعر:رجب طیب اردوغان
