آمریکا به جنگ چین می رود؟

امروز ۲۰ ژانویه، «دونالد ترامپ» وارد کاخ سفید  شده و پست ریاست جمهوری را تحویل می  گیرد. هنوز کارشناسان سیاسی و سیاستمداران در مورد سیاست خارجی ترامپ دچار ابهام بوده و نمی دانند که آیا اظهارات وی و اعضاء تیمش در مورد اروپا، چین، روسیه، خاورمیانه و برجام واقعا عملی می شود یا خیر.

«میخائیل اچ فوچس» معاون سابق وزیر امورخارجه آمریکا در حوزه آسیای شرقی و پاسیفیک، در مقاله ای با عنوان « آیا آمریکا چین را به جنگ تهدید می کند؟ »، ابعاد سخنان «رکس تیلرسون» نامزد وزارت امور خارجه دولت ترامپ نسبت به چین را شرح داده است. این مقاله در سایت دفنس وان منتشر شده که ترجمه آن پیش روی شماست.

«رکس تیلرسون» اخیرا گفته است: ایالات متحده آمریکا باید از دسترسی چین به جزایر مصنوعی جدیدش جلوگیری کند. جهت رسیدن به این هدف باید جزایر را محاصره دریایی کند که این به معنای جنگ با دولت چین است.

در واقع دولت پیش رو ترامپ یک خط قرمز در دریای چین جنوبی طراحی می کند که این طرح نمی تواند بدون رفتن به جنگ با چین اجرا شود.

در طی نشست استماع سنا، نامزد وزیر امور خارجه «رکس تیلرسون»  در پاسخ به این سوال که رویکرد دولت شما در دریای چین جنوبی چیست؟ گفت: ما می خواهیم این پیام روشن را برای چین بفرستیم که اولا ساخت جزایر را متوقف کند و ثانیا دسترسی شما به آن جزایر متوقف خواهد شد و دیگر اجازه دسترسی به آنها را نخواهید داشت. تنها راه اینکه از دسترسی چین به جزایر مصنوعی جدیدش جلوگیری کنیم این است که جزایر را محاصره دریایی کنیم که این اقدام، اقدامی جنگی محسوب می شود.

این یک خط مشی سیاسی بسیار خطرناک و غیرمسئولانه است که فقط دو پیامد واقعی دارد: اجرای خط مشی به معنی درگیری و جنگ، اجرا نکردن خط مشی به معنای تضعیف اعتبار دولت پیش رو آمریکا در آسیا.

حال این دو سناریو را مورد بررسی قرار می دهیم. یک سناریو این است که تیلرسون در اجرای این پیشنهاد جدی است و سناریو دیگر اینکه او اغراق گویی کرده تا سیاست های دولت چین را تحت تاثیر قرار دهد.

اگر پیشنهاد جدی باشد، تیلرسون یک تغییر مهیج را در سیاست خارجی ایالات متحده و یک بحران فوری با چین را ایجاد خواهد کرد. واقعیت این است که چین سیستم دفاعی جزایر مورد ادعای خود در دریای چین جنوبی را تقویت کرده است. چین اعلام کرده این مناطق جغرافیایی جز قلمرو تحت حاکمیت آن است.

محاصره دریایی آمریکا به این معنی است که ایالات متحده آمریکا پذیرفته که – بر اساس حقوق بین الملل – به عنوان متجاوز و شروع کننده یک جنگ است. آمریکا با این اقدام خود شرکا و متحدان خود را در آسیا که از عواقب بی ثباتی در منطقه هراس دارند، از خود دور خواهد کرد و ایالات متحده در این میدان تنها خواهد بود. باید گفت که اگر پیشنهاد تیلرسون یک بلوف بوده و جهت ترساندن چین و عقب نشینی آن از جزایر، یا مذاکره در مورد مسایل دیگر در نظر گرفته شده باشد، بسیار بعید است که کارساز باشد.

اگر تیلرسون قصد ندارد این پیشنهاد تحریک آمیز را اجرا کند، اهمال و قصور لفاظی های ترامپ و تیمش اعتبار امریکا را در سطح جهان تضعیف خواهد کرد. ترامپ  و تیمش سیگنالهایی را به متحدان و دشمنان خود - کسانی که پیگیری می کنند آیا این حرفها عملی می شود یا خیر؟ -  فرستاده اند. اگر سخنان و شعارهای «دونالد ترامپ» که مرتب در صفحه تویئتر وی منتشر شده است با واقعیت سنخیتی نداشته باشند و اگر تیلرسون به عنوان وزیر امور خارجه تایید شود، ( با توجه به سخنان اخیرش در مورد چین) وزیر امور خارجه و رئیسش به سختی می توانند راهی پیدا کنند تا از نتایج لفاظی های خود در امان باشند. تیلرسون و رئیسش باید در مورد آنچه می گویند، جانب احتیاط را رعایت کنند.

طراحی این خط قرمز بدون معنی که به چین ارسال شد، یک سیگنال ضعیف از طرف آمریکا  به متحدان، شرکا و دشمنان آمریکا در سراسر جهان است و این فرصت را به آنها می دهد تا در مورد مسئله اعتبار سیاست خارجی «دونالد ترامپ» استدلال کنند.

در این صورت چین بعد از ۲۰ ژانویه به ارسال کشتی ها به پایگاههای مرزی ادامه می دهد تا فاش کند که خط قرمز تیلرسون یک تهدید پوچ و خالی است. این واقعیت می تواند چین را جسور کند تا دیگر تعهدات آمریکا را  در منطقه مانند دفاع از ژاپن در دریای شرقی چین امتحان کند.

اینکه ارائه این پینشهادات عمدی هست یا خیر، نشانه ای از ارتفاع بی مسئولیتی در تیم ترامپ بوده و می تواند به یک روند در سیاست خارجی دولت ترامپ تبدیل شود. در دسامبر، ترامپ دهه ها سیاست خارجی آمریکا در مقابل تایوان و عادی سازی ۴۰ ساله روابط چین و آمریکا را با برقراری تماس با رهبر تایوان شکست و سیاست چین واحد را در دید عموم کشورها مورد سوال قرار داد. چین بسیار بعید است که در تمامی موارد ذکر شده سکوت اختیار کند.

نکته مهم این است که اظهارات تحریک آمیز ترامپ و تیمش، چالش های جدی که سیاست خارجی آمریکا با آن مواجه است را پنهان می کند.

چندین سال است که چین اقداماتی در دریای چین جنوبی انجام داده است از جمله ایجاد جزایر مصنوعی با امکانات نظامی، محدود کردن آزادی کشتیرانی (ناوبری) و قلدری کردن برای کشورهای جنوب شرقی آسیا. ایالات متحده و دیگر کشورها در آسیا، چین را به علت اقداماتش در دریای چین جنوبی تحت فشار قرار داده اند، اما چین همچنان استراتژی های خود را در مناطقی که ادعا می کند جز قلمرو آن است، به پیش می برد.

ایالات متحده آمریکا به استراتژی قوی تری جهت شکل دادن به موقعیت خود در دریای چین جنوبی نیاز دارد. البته تدوین و اجرای این استراتژی بسیار دشوار است. سیاست های عمل گرایانه ای که ایالات متحده جهت رسیدن به اهداف خود باید انجام دهد عبارتند از: تقویت توانایی های امنیتی نیروی دریایی شرکا در منطقه، گسترش سرعت و حوزه آزادی عملیات ناوبری و حمایت از توانایی های دیگر کشورها جهت انجام رفتار مشابه، افزایش حضور نظامی ایالات متحده آمریکا در جنوب شرقی آسیا و انجام مذاکرات سخت با چین در مورد چگونگی حفاظت از توازن قدرتی که از منافع تمامی کشورها حمایت کند.

درعوض، تیم ترامپ بازی خطرناکی را آغاز کرده اند. واقعیت این است که پیشنهاد تیلرسون تلاش های ایالات متحده را جهت جلوگیری از اقدامات چین در دریای چین جنوبی تضعیف می کند. اگر سخنان تیلرسون تصویب شود، احتمال وقوع درگیری های بیشتر بین چین و آمریکا خواهد بود.