پایان جنگ‌های آمریکا چه زمانی اتفاق می افتد؟

روزنامه نیویورک تایمز در سرمقاله خود نوشت: ایالات متحده از هنگام حملات 11 سپتامبر 2001 تاکنون همیشه در جنگ بوده و اکنون بیش از 240 هزار نظامی فعال و ذخیره در دستکم 172 کشور و سرزمین جهان مستقر کرده است.

روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز افزود: هر چند شمار نظامیان اعزامی آمریکا به کشورهای دیگر در 60 سال گذشته به میزان قابل توجهی کاهش یافته، اما نحوه گسترش نیروهای نظامی آن، تغییری نکرده است.

نیروهای ارتش آمریکا نه تنها به صورت فعال در جنگ های افغانستان، عراق، سوریه و یمن درگیر هستند و بخش عمده ای از اخبار را تشکیل می دهند، بلکه در نیجر و سومالی نیز حضور دارند که اخیرا صحنه حملات مرگباری بوده است و همچنین در اردن، تایلند و مناطق دیگر جهان مستقر هستند.

به نوشته نیویورک تایمز 37 هزار و 813 نظامی آمریکایی نیز در ماموریت های محرمانه و پنهانی در مکان هایی فعالیت می کنند که صرفا به عنوان نامشخص عنوان شده است و و وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) توضیح بیشتری در باره این ماموریت ها منتشر نکرده است.

حدود 40 هزار نظامی ایالات متحده (39 هزار و 980 تن) در ژاپن و 23 هزار و 591 تن در کره جنوبی به طور سنتی برای دفاع در صورت لزوم در برابر کره شمالی و چین، 36 هزار و 34 نظامی آمریکا در آلمان، هشت هزار و 286 تن در بریتانیا و یک هزار و 364 تن در ترکیه مستقر هستند که همگی متحدان سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به شمار می روند. همچنین 6 هزار و 55 نظامی آمریکا در پایگاه های دریایی این کشور بحرین و سه هزار و 55 نظامی آن در قطر استقرار یافته اند.

عملیات نظامی آمریکا در مناطق درگیری مانند آفریقا در حال گسترش است، به گونه ای که 400 نیروی ویژه این کشور در سومالی، نظامیان محلی را که با گروه تروریستی الشباب می جنگند، آموزش و اطلاعات در اختیار آنان قرار می دهنده و گاهی نیز به همراه آنان با ستیزه جویان الشباب می جنگند. یک عضو یگان ویژه نیروی دریایی آمریکای در ماه مه در ماموریتی در سومالی جان خود را ازدست داد و در حمله گسترده تروریستی 14 اکتبر الشاب در یک خیابان مگادیشو، بیش از 270 تن جان باختند که نشانگر افزایش یافتن گستره عملیاتی این گروه است. حدود 800 نظامی آمریکا نیز در نیجر مستقر هستند که چهار تکاور در چهارم اکتبر در آن کشته شدند.

به نوشته نیویورک تایمز، بسیاری از این نیروها در عملیات ضد تروریستی علیه طالبان در افغانستان، داعش در عراق و سوریه و یک گروه وابسته به القاعده در یمن مشارکت دارند. به نظر می رسد که تاکنون مردم آمریکا پذیرفته اند که این ماموریت ها و اعزام نیروهای نظامی مربوط به آنها، تا ابد ادامه خواهد یافت.

اما هنوز این یک پرسش واقعی است که آیا این ماموریت ها و عملیات، افزون بر تائید تعهداتی که در 16 سال گذشته برای آمریکا تریلیون ها دلار هزینه داشته و منجر به از دست رفتن زندگی های بسیاری شده است، اشتباهات تازه ای به گونه ای که دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا به نظر می رسد با تهدیدهای تند و تصمیم های سئوال برانگیز خود درباره کره شمالی و ایران قرار است مرتکب شود، به همراه خواهد داشت.

تنها برای همین دلیل، اکنون هنگام بررسی این موضوع رسیده است که نیروهای آمریکا تا چه اندازه ای به مناطق دورافتاده و پراکنده متعهد هستند و به صورت جدی تری در باره مقدار و میزان سرمایه گذاری لازم، مدت زمانی لازم برای ادامه عملیات و اینکه آیا اصلا راهبردی نیز در پشت این عملیات کشتار تروریست های وجود دارد، تفکر شود که کنگره متاسفانه تاکنون به آن نپرداخته است.

بخشی از سکوت جامعه آمریکا به این علت است که خانواده های بسیار کمی، بار بسیار سنگین عملیات نظامی را بر دوش می کشند و بخشی دیگر به این علت است که آمریکا در جنگی قابل مقایسه با جنگ ویتنام، درگیر نیست که در آن تلفات سنگین وارد شده به مردم آمریکا موجب اعتراض های مداوم همگانی شده بود. به همین علت است که کنگره، زمان اندکی به بررسی فراگیر و گسترده چنین موضوعاتی یا بحث و مذاکره در باره علت ضروری بودن همه این اعزام نیروهای نظامی، اختصاص داده است.

کنگره ایالات متحده بارها مانع تلاش های سناتور دمکرات تیم کین و دیگران برای قرار دادن پایه و اساس مستحکم قانونی برای جنگ علیه داعش شده است که به رغم داشتن حمایت گسترده همگانی، فاقد مجوز ویژه کنگره است و ترامپ نیز مانند باراک اوباما سلف خود تاکید می کند که قانون مصوبه 2001 برای مجاز شمردن جنگ علیه القاعده کافی است. اما پس از حوادث غم انگیز نیجر، باب کورکر رئیس کمیته روابط خارجی سنا با برگزاری دستکم یک نشست درباره صدور مجوز برای این عملیات موافقت کرد که قرار است در تاریخ 30 اکتبر (هشتم آبان ماه) برگزار شود.

آندرو باسویچ سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا که پسرش را در عراق از دست داده و منتقد و مخالف عملیات ارتش است، می گوید: بی تفاوتی همگانی نسبت به جنگ، به نشانه آمریکای معاصر تبدیل شده است. این تصور که مردم آمریکا ممکن است به جنگ عادت کنند و تمامی وحشت هایش، تکان دهنده و پیش درآمدی برای تصمیمی های خطرناک با تاثیرهای گسترده است.

نیویورک تایمز می افزاید: عوامل بسیاری در این گرایش نقش دارند: نخست اینکه، فراخوان همگانی و سربازگیری در جنگ های پیشین آمریکا مانند ویتنام، بیشتر خانواده های آمریکایی را درمعرض خطر قرار داده بود که یکی از عزیزانشان به جنگ بروند.

 
اما اکنون نیروهای داوطلب، تمامی نیروهای مسلح آمریکا را تشکیل می دهند و کمتر از یک درصد از جمعیت این کشور عضو ارتش هستند، در حالی که این میزان در دوره جنگ دوم جهانی بیش از 12 درصد بود. بنابراین اکنون یک عضو خانواده بیشتر مردم آمریکا در معرض خطر قرار ندارد.

دوم اینکه میزان تلفات آمریکا، به ویژه در سال های اخیرو پس بازگردانده شدنن بیشتر نیروهای آمریکا از افغانستان و عراق نسبتا پائین بوده است. همچنین ایالات متحده راهبرد نظامی خود را به تامین پوشش هوایی و اطلاعاتی و آموزش و کمک به نیروهای نظامی محلی تغییر داده است که بیشتر بار رزم بر عهده آنان است و بیشتر تلفات را می دهند. مثلا در سال جاری (2017) در مقابل 11 نظامی آمریکایی که در افغانستان و 14 نظامی آمریکا که در عراق، جان خود را از دست داده اند، 6 هزار و 785 نیروی امنیتی افغانستان در سال 2016 و 2 هزار و 531 نظامی در پنج ماه نخست سال جاری کشته شده اند.

سران ایالات متحده از 11 سپتامبر 2001 نبرد با تروریسم را مبارزه ای همیشگی با تهدیدی دائمی، تعریف کرده اند. هر چند اوباما بخش بزرگی از نیروهای آمریکا را از افغانستان و عراق خارج کرد، اما ظهور داعش در عراق و سوریه و شورش طالبان در افغانستان، منجر به اعزام مجدد نظامیان آمریکا هر چند در سطوح پائین تری به این کشورها شد. همچنین وقوع حملات تروریستی در داخل ایالات متحده و اروپا و سخنان هراس افکنانه ترامپ، احساس همگانی آمریکائیان را در مورد وقوع جنگ، تقویت کرده است.

نیویورک تایمز می افزاید: هر چند ارتش برای امنیت ملی ضروری است، اما تنها عامل امن نگهداشتن آمریکا به شمار نمی رود و دیپلماسی قوی و استوار و تعامل آمریکا در نهادهای چند جانبه که ما ترامپ را به خاطر نادیده گرفتن یا قطع حضور آمریکا در آنها، مقصر می دانیم، نقش مشابهی دارند.

اما پنتاگون از این موقعیت بهره می برد و پس از مقداری صرفه جویی در دوره بحران مالی، در تلاش برای دریافت بودجه بیشتر برای افزایش آمادگی و امروزین کردن تسلیحات خود، دوباره مخاطبان و موافقانی در کنگره و کاخ سفید یافته است.

همان سناتورهایی که پرداخت بودجه خدمات درمانی و بهداشتی و ماموریت های مهم دیپلماتیک وزارت امور خارجه آمریکا را به سختی و با بی میلی تصویب می کنند، بودجه دفاعی به مبلغ 700 میلیارد دلار برای سال 2017 و 2018 تصویب کرده اند که بسیار فراتر از بودجه ای است که ترامپ درخواست کرده بود.

نیویورک تایمز در پایان این نوشتار نتیجه می گیرد: هر چندد تداوم یافتن این بذل و بخشش نامشخص است، اما مسئله بزرگ تری که به مردم آمریکا مربوط می شود، این است که برای تحمل و پذیرش چه تعداد ماجراجویی های تازه نظامی آمادگی دارند!؟