تنها ترامپ و نتانیاهو نمی‌فهمند که این راه‌حل نیست

در سرمقاله روزنامه انگلیسی گاردین آمده است: «قابل توجیه نیست که سربازان ارتش به معترضانی که عمدتا غیر مسلح هستند و تهدیدی جدی به شمار نمی‌آیند، تیراندازی کرده و آن‌ها را بکشند. با این وجود سربازان اسرائیلی دوشنبه در مرز غزه و اسرائیل چنین کردند. اسرائیلی‌ها معترضان را با مهمات جنگی هدف گرفتند و ظاهرا مصونیت هم دارند. ده‌ها کشته و صد‌ها معلول در میان فلسطینیانی بر جای ماند که به سمت مرز حرکت کرده بودند تا بر حقشان برای بازگشت به سرزمین اجدادی‌اشان تاکید کنند. ارتش اسرائیل شرمی از ارتکاب آنچه شبیه جنایت جنگی است، ندارد. این‌ها اتهاماتی جدی است، اما واکنش آن‌ها شانه بالا انداختن بوده است. اسرائیل با محاصره غزه دو میلیون تن را پشت سیم‌های خاردار و برج‌های نگهبانی ارتش انداخته است. واکنش اسرائیل به این تحولات واکنش یک زندانبان به شورش زندانیان بوده است؛ یک تراژدی که گناهش بر گردن زندانیان است!

این تفکر اسرائیلی‌ها خطرناک است. با این حال آن‌ها این کار را به دلیل وجود "حقی" خودپنداشته و افراطی در اسرائیل انجام دادند و اینکه اکثر وزرای کنونی دولت تل‌آویو این ایده را پرورش دادند که اسرائیل می‌تواند از طریق نیروی برتر نظامی‌اش به آرمان‌های ملی فلسطینیان خاتمه دهد. این سیاستمداران از سوی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا حمایت شدند که به وعده‌اش برای به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل عمل کرد. امروز سفیر ترامپ که به گروه‌های راست افراطی یهودی در اسرائیل پول می‌دهد، سفارتخانه جدید کشورش را در قدس افتتاح کرد. این اقدامی بی‌پروا و تحریک‌آمیز است که به صلح لطمه می‌زند. مانند مساله آوارگان، شهرک‌سازی‌ها و مرزها، وضعیت قدس یک مساله ناتمام است. هیچ کشوری حاکمیت اسرائیل بر قدس را به رسمیت نمی‌شناسد و جامعه جهانی معتقد است که وضعیت آن باید از طریق مذاکرات حل و فصل شود.

ترامپ با جانبداری از اسرائیل به هرگونه تظاهر دولتش مبنی بر اینکه می‌تواند میانجی صادقی در این درگیری باشد، پایان داد. هرگونه مذاکرات صلحی با نظارت تیم ترامپ احتمالا پیش از آغاز شکست می‌خورد. رئیس‌جمهوری آمریکا وقتی می‌فهمد که چه اتفاقی رخ داده است که حقایقی که او ایجاد کرده است با واقعیت برخورد کند. چه اتفاقی برای ۳۰۰ هزار فلسطینی که در شرق قدس زندگی می‌کنند، رخ خواهد داد؟ آیا همه آن‌ها تحت محاصره قرار می‌گیرند و از حقوق خود محروم می‌شوند و اراضی‌اشان توقیف می‌شود؟ آیا این به دلیل "حقیقت، صلح و عدالتی" است که بنیامین نتانیاهو در زمان استقبال از سفیر آمریکا در قدس گفت: به آن باور دارد انجام می‌شود؟ آقای ترامپ و آقای نتانیاهو مردمی را شوک‌زده کردند که در عمق ناامیدی به سر می‌برند.

با حذف مساله قدس از روی میز مذاکره، فلسطینیان احساس می‌کنند که تنها درخواست باقیمانده گرفتن حق بازگشت است. فلسطینیان ۷۰ سال پیش در سالروز فاجعه یا همان نکبة شاهد اخراج آوارگان بودند. اسرائیلی‌ها به تندی پاسخ می‌دهند که اجرای حق بازگشت با حیات "کشور اکثریت یهودی دموکراتیک" انطباق ندارد. این مساله اکنون ورد زبان همه فلسطینیان است. درگیری در "سرزمین مقدس" بازی مجموع صفر نیست که تنها یک برنده داشته باشد. احتمالا خلاف آن واقعیت داشته باشد. هر دو آن‌ها ناکام می‌مانند و در ادامه یک جمعیت غیر نظامی طرف دیگر را تحقیر و دچار رعب و وحشت می‌کند. یا آن‌ها نهایتا راهی برای زندگی در کنار یکدیگر در دو کشور پیدا می‌کنند؛ کشوری که استقلال و امنیت مردم خودش را تامین کند. اگر چنین نتیجه‌ای حاصل شود، منطقی است که قدس غربی پایتخت اسرائیل شود و قدس شرقی پایتخت فلسطین بماند. این برای همگان واضح است الا برای ترامپ و نتانیاهو که سرسپرده دیدگاه سلطه وحشیانه بر مردمی عقب‌افتاده شده‌اند.»