نان کنجدی جان دختر ۱۵ ساله را گرفت +عکس

ناتاشا عدنان-لپروز تابستان دو سال پیش همراه پدر و دوست مدرسه‌اش در پرواز لندن به پاریس هواپیمایی انگلیسی نشسته بود که ناگهان حالش به هم خورد و روی زمین افتاد. هر چند پدر ناتاشا می‌دانست بدن او به شدت به کنجد حساس است و آلرژی دارد، اما مدیران شرکت زنجیره‌ای «پرت اِمانژی» از نظر قانونی موظف نبودند روی بسته نان باگت خود عبارت «تهیه‌شده از کنجد» را بنویسند و نبودن همین دو واژه، جان دختر نوجوان را گرفت.

«تاشی، عاشقتم عزیزم. خیلی زود میام پیشت. میام پیشت.» این آخرین واژه‌هایی بود که تانیا عدنان-لپروز به ناتاشا گفت؛ دختری که ۱۲۹۰ کیلومتر آن‌طرف‌تر روی تخت بیمارستانی در فرانسه دراز کشیده بود. ندیم، پدر ناتاشا و همسر تانیا می‌دانست که دخترش شاید تا چند ساعت دیگر بیشتر زنده نباشد. او گوشی همراه خودش را روی بالش کنار گوش ناتاشا گذاشت و از تانیا خواست برای آخرین بار با او حرف بزند: «همین الان ازش خداحافظی کن.»

تانیا در فرودگاه استانستد لندن منتظر پروازی بود تا خودش را به فرانسه و بالین دخترک برساند. ندیم، اما نمی‌خواست او فرصت را از دست بدهد: «وقت رو تلف نکن. اون ممکنه هر لحظه از دنیا بره. یه چیزی بگو. همین الان. شاید ناتاشا بشنوه.» پدر و مادر ناتاشا روز شنبه سکوت خود را شکستند و پس از پشت سر گذاشتن بازجویی‌ها و بررسی‌های پنج روزه، آخرین لحظه‌های حضور بر بالین دخترشان را برای نخستین بار روایت کردند.

از شواهد و قراین چنین برمی‌آید که شاید مرگ ناتاشا بتواند جان صدا و هزاران نفری را نجات بدهد که به برخی مواد غذایی حساسیت شدید دارند و، چون تولیدکنندگان الزامی به استفاده از برچسب‌های هشداردهنده ندارند، هر لحظه ممکن است اتفاقی مشابه برای یکی از آن‌ها رخ دهد. دکتر شان کامینگز، کارشناس پزشکی قانونی معتقد است شرکت ساندویچ پرت در ماجرای مرگ ناتاشا به دلیل ندادن هشدار‌های لازم شایسته سرزنش است.

کامینگز قصد دارد از مدیران پرت و وزیر محیط زیست و غذای بریتانیا بخواهد یک دگرگونی اساسی در نظام برچسب‌زنی روی مواد غذایی به وجود بیاورند. ضمن اینکه خانواده عدنان-لپروز هم می‌خواهند از شرکت پرت برای مرگ دخترشان به دادگاه شکایت کنند. مادر ناتاشا می‌گوید: «او به خاطر کوتاهی ما نمرد، کوتاهی از شرکت پرت بود؛ آن هم به لطف نبودن دو واژه روی ساندویچ. اگر تاشی می‌دانست نان باگت از کنجد درست شده، هرگز لب به آن نمی‌زد.»

پدر هم با یادآوری لحظه‌های حضور ناتاشا در پرواز هواپیمایی بریتانیا خودش را در مرگ او مقصر می‌داند و می‌گوید: «من عاشق دخترم هستم. ما یک روح بودیم در دو بدن. دوست داشتم هزاران بار بمیرم تا او زنده بماند. ۱۵ سال تمام ارزشمندترین دارایی زندگی‌ام را پرورش دادم و چیزی مهم‌تر از دخترم در زندگی نداشتم. آن لحظه چطور می‌توانستم باور کنم او را از دست داده‌ام؟ من تا آخر عمر با این درد زندگی خواهم کرد.»

تانیا دست به اتاق دخترش نزده است. او می‌گوید: «لباس‌هایش هنوز روی زمین است و کتاب‌ها و دفترهایش روی میز. کیف مدرسه‌اش را باز نکرده‌ایم و بسته‌ای که آن روز مدرسه برده بود، همان‌جاست.» یکی از مقصران مرگ ناتاشا هم شاید شرکتی باشد که سرنگ تزریق آدرنالین تولید می‌کند. ندیم عدنان در هواپیما با سرنگ ۱۶ میلیمتری به دخترش آدرنالین تزریق کرد، در حالی که برای رسیدن ۳۰۰ میکروگرم دارو به ماهیچه‌های بیمار به سرنگ ۲۵ میلیمتری نیاز است.

یک سال پیش از مرگ ناتاشا، چند مورد درخواست از بیماران مبتلا به حساسیت‌های شدید به شرکت ساندویچ پرت رسیده بود تا مواد تشکیل‌دهنده و حساسیت‌زا را روی بسته‌ها بنویسند. تانیا می‌گوید: «شرکت پرت می‌تواند برای اجرا نکردن قانون Law برچسب‌زنی لابی کند و اگر این اتفاق بیفتد، می‌دانند که ما با آن‌ها مبارزه خواهیم کرد.»