همکاری ترکیه با کشورهای آسیای مرکزی

ترکیه اولین کشور در جهان بود که استقلال کشورهای آسیای مرکزی را به رسمیت شناخت.

اخبار بین الملل- پس از آن، این کشور فعالانه شروع به توسعه روابط مختلف با کشورهای این منطقه، با پذیرش این منطقه چون وطن اجداد ترک خود، کرد. در ترکیه، بسیاری از آسیای مرکزی به عنوان میهن تاریخی اقوام ترک یاد می‌کنند. به این ترتیب است که منطقه آسیای مرکزی برای آنکارا از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

ترکیه قبل از هر چیز همکاری اقتصادی با کشورهای آسیای مرکزی را برقرار کرد. آنکارا به دنبال تضمین محیط تجاری مطلوب برای بازرگانان ترکیه در کشورهای آسیای مرکزی است. شرکت‌های ترکیه‌ای در منطقه در حال اجرای پروژه‌هایی در زمینه ساخت و ساز، ارتباطات از راه دور و صنعت نساجی هستند. سرمایه گذاری ترکیه فقط در کشور قزاقستان تقریباً حدود 20 میلیارد دلار است.

در جریان بازدید رجب طیب اردوغان از ازبکستان در سال 2018، اظهار داشت که همین میزان سرمایه گذاری به ویژه در بخش انرژی از سوی ترکیه وارد اقتصاد ازبکستان خواهد شد. با این حال، اقتصاد تنها حوزه غالب در روابط بین ترکیه و آسیای مرکزی نیست.

"شورای ترک" یک ابزار مهم برای همکاری بین آنکارا و کشورهای منطقه است. این ساختار در حال افزایش قدرت و اقتدار خود در عرصه بین‌المللی است. پاییز گذشته، ازبکستان 33 میلیون نفری به عضویت این سازمان درآمد. در آینده نزدیک عضویت ترکمنستان در این سازمان نیز پیش بینی می‌شود.

شماری از کارشناسان بر این باورند که در ابتدا ترکیه روی ایجاد اتحادیه ترک با کشورهای آسیای مرکزی متمرکز شده بود. سپس آنکارا فهمید که به منظور توسعه یکپارچگی ترکی، از جمله با مشارکت کشورهای ترک زبان در آسیای مرکزی، کار نرمتر و کندتری نیاز است.

در نتیجه، آنکارا از اواسط دهه 1990 از ترکیبی پیچیده از تعامل دو جانبه، نهادهای چند جانبه، روابط اقتصادی و قدرت نرم در رابطه با آسیای مرکزی استفاده کرد. در عین حال، لازم به ذکر است که "اتکا به هویت قوم شناسی هرگز از سیاست ترکیه در قبال آسیای مرکزی محو نشده است."

علاوه بر این، باید دانست که ترکیه در سیاست خود در آسیای مرکزی نمی‌تواند از مواضع قدرت‌هایی که در این منطقه منافع دیرینه دارند چشم پوشی کند.

همانطور که محقق مشهور انگلیس ویلیام دیل خاطرنشان کرده است: "با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آنکارا امیدهای زیادی برای ایجاد یک اتحاد مشترک تُرکی داشت. این انتظارات عمدتاً مبتنی بر روابط فرهنگی و این فرض که احیای دولت روسی بعید به نظر می‌رسد، بوده است. "

با این حال، در زمان پوتین ، روسیه دوباره به یک بازیگر جهانی تبدیل شد و بر این اساس تأثیر گسترده خود را در آسیای مرکزی احیا کرد. ویلیام دیل مستقیماً خاطرنشان می‌کند که اساساً حضور روسیه، که نیروی غالب در منطقه "از نظر اقتصادی، نظامی و سیاسی" است، مانع توسعه حضور ترکیه در آسیای مرکزی شده است. علاوه بر این، چین نیز در حال تبدیل شدن به یک بازیگر تأثیرگذار در آسیای مرکزی است.

برخی از تحلیلگران بر این باورند که ترکیه در روابط خود با کشورهای آسیای مرکزی باید مراقب باشد تا به روابط خود با مسکو آسیب نرساند. پس از به وجود آمدن سوء تفاهم خاص در روابط با غرب، آنکارا می‌تواند همکاری با آسیای مرکزی در زمینه‌های مختلف و همچنین تماس‌های مشارکتی با مسکو را، که روابط بسیار پرتنشی با قدرت‌های غربی دارد، عمیق‌تر کند.

به عقیده برخی کارشناسان، رویکرد عملگرا و سازنده ترکیه در قبال آسیای مرکزی، با در نظر گرفتن منافع روسیه، می‌تواند به ویژه از طرف مسکو مورد تحسین و استفاده قرار گیرد تا نفوذ چین در منطقه محدود شود.

بدیهی است که آنکارا می‌فهمد که علیرغم تقویت مواضع چین، اتحادیه اروپا و سایر قدرتها در در آسیای مرکزی، همچنان روسیه در آسیای مرکزی به عنوان بازیگر اصلی باقی خواهد ماند. روسیه همچنان تأثیر قابل توجهی در ساختار سیاسی و فرهنگی منطقه خواهد داشت. جایگاه قوی زبان روسی در آسیای مرکزی تضمین اصلی اثربخشی قدرت نرم روسیه در منطقه است.

ترکیه می‌تواند کمک زیادی به تقویت امنیت منطقه کند، چرا که تجربه قابل توجهی در مقابله با گروه‌های افراطی و تروریستی در خاورمیانه دارد. بسیاری از کارشناسان و افراد برجسته، این خطر را گوشزد می‌کنند که احیای داعش با نیروی جدید در افغانستان ممکن است، ضمن اینکه فعالیت‌های خود را به بخش جنوبی آسیای مرکزی نیز می‌تواند گسترش دهد.

بر همین اساس، کشورهای این منطقه علاقه مند به همکاری با طرف‌های مختلف برای تضمین امنیت منطقه هستند. در همین راستا، یکی از شرکای ارجح، ترکیه است، به عنوان کشوری که از لحاظ قومی نزدیک بوده و از نظر نظامی و فنی نیز قوی است.

ضمن اینکه موفقیت‌های خاصی در زمینه همکاری‌های نظامی و فنی کشورهای آسیای مرکزی با ترکیه وجود دارد. به این ترتیب که، ترکمنستان یکی از بزرگترین خریداران سلاح از ترکیه است.

براساس آمار موسسه تحقیقات بین‌المللی صلح استکهلم (SIPRI)، از مجموع کل سلاح‌های وارداتی به ترکمنستان، 36 درصد از ترکیه و 27 درصد از چین، 20 درصد از روسیه وارد می‌شوند.

در قزاقستان موسسه سرمایه گذاری مشترک قزاقستان و ترکیه "Aselsan Engineering LLP" وجود دارد که محصولات الکترونیکی و الکترو- نوری را برای ساختارهای امنیتی قزاقستان تولید می‌کند.

در پایان سال گذشته، کشور قزاقستان سندی را در مورد همکاری نظامی طولانی مدت بین قزاقستان و ترکیه تصویب کرد. این توافقنامه شامل آمادگی و آموزش نظامی، انجام مانورهای مشترک، صنعت دفاعی، عملیات صلح، تحقیقات نظامی، تحقیقات علمی و فنی و غیره می‌شود.

ازبکستان نیز همکاری نظامی با ترکیه را برقرار کرده است. قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان با ناتو مشارکت نظامی در برنامه مشارکت برای صلح دارند. ترکیه به عنوان نوعی اپراتور ناتو در منطقه عمل می‌کند. هم اکنون سفارت ترکیه در بیشکک نماینده تماس ناتو است.

به گفته مورگان لیو، کارشناس مسائل آسیای مرکزی، کشورهای آسیای مرکزی با نا امید شدن از ماهیت روابط با غرب، بر تعمیق روابط با روسیه و ترکیه، به عنوان کشورهایی که تمدنهای نزدیک فرهنگی – تاریخی دارند، حساب می‌کنند.

به دلایل بسیاری، منطقه آسیای مرکزی از مسیرهای اولیه جهانی سازی، توسعه فناوری، علمی و تمدنی جهان دور بود. در حالی که ترکیه به عبارتی، در بطن همه فرآیندهای جهانی شدن قرار داشته و در آنها مشارکت کرده است.

در آسیای مرکزی، در حقیقت، هیچگاه صنعتی سازی کامل صورت نگرفته است، روند تحول جوامع سنتی اقوام بومی در این منطقه هنوز به پایان نرسیده است.

در نتیجه، نهادهای اجتماعی و اقتصادی منطقه نسبتاً ضعیف توسعه یافته‌اند و باید در این مورد از بهترین شیوه‌ها بهره جست. علاوه بر این، آسیای مرکزی دارای منابع طبیعی عظیم از جمله مواد معدنی، سنگ معدن، چوب و از همه مهمتر نفت و گاز است، جدای از اینکه یکی از ارزانترین نیروهای کار در جهان را نیز دارد.

بنابراین، برای استخراج و پردازش منابع طبیعی، تولید محصولات رقابتی از آنها، به فناوری‌های پیشرفته نیاز است. در این مورد، به نظر می‌رسد که ترکیه قادر است نقش مهمی را هم به عنوان واسطه و هم به عنوان یک شرکت کننده مستقیم ایفا کند.

نخبگان منطقه بر عقیده لزوم حفظ تعادل قدرت بازیگران اصلی مختلف در آسیای مرکزی توافق دارند. در این رابطه، محقق روسی پانکراتنکو کاملاً به درستی خاطرنشان می‌کند که ترکیه اغلب توسط کشورهای آسیای مرکزی، به عنوان مثال، مانند یک نیروی متحد علیه گسترش استعماری چین و روسیه در این منطقه مورد بررسی قرار می‌گیرد.

امروزه ترکیه به عنوان یک شرکت کننده در حفظ صلح و امنیت در عراق و سوریه و ضامن آینده سیاسی پایدار در این کشورها، بازیگر مهمی در سیاست جهانی به شمار می‌رود. در نتیجه، ترکیه برای بسیاری از کشورهای آسیای مرکزی می‌تواند یک شریک سیاسی معتبر باشد.

ترکیه دارای، تجربه منحصر به فرد چند صد ساله زیادی از همزیستی فرهنگ ترکی با انواع فرهنگ‌ها، از جمله بیزانسی، عربی، اروپایی، فارسی و دیگر فرهنگ‌ها است. در یک کلام، ترکیه برای بقیه جهان ترک زبان می‌تواند نه تنها یک نمونه از پیشرفت موفق باشد، بلکه دروازه‌ای برای اروپا و یک تمدن اروپایی است که ایالات متحده آمریکا نیز تا حدودی با آن ارتباط دارد.

ترکیه می‌تواند سرمایه‌های مالی ، دانش فنی و بنادر دریای مدیترانه را به کشورهای آسیای مرکزی ارائه دهد. در عوض، ترکیه روی دسترسی ترجیحی به بازارهای منطقه (بیش از 70 میلیون نفر با گذشته فرهنگی مرتبط) و همچنین بازی انرژی کاسپین حساب می‌کند.

رشد اقتصادی ترکیه به هیدروکربن‌ها احتیاج داشته و آنکارا قصد دارد به مرکز انرژی اروپا تبدیل شود. در همین راستا، کشورهای آسیای مرکزی و ترکیه شرکای متحد طبیعی بوده که علاقه مند به استفاده متقابل از پتانسیل یکدیگر هستند.

اولاً، هم کشورهای آسیای مرکزی و هم ترکیه سعی در استفاده از پتانسیل ترانزیت و حمل و نقل خود در توسعه تجارت بین اروپا و چین دارند تا بتوانند در این جاده ابریشم جدید، از جمله در تهیه کالاها و خدمات خود جایگاه ارزنده‌ای را بدست آورند.

ثانیاً، قزاقستان و ترکمنستان آماده تأمین انرژی اروپا در طول این مسیر در خاورمیانه هستند و ترکیه نیز مانع از تبدیل شدن خود به قطب اصلی انرژی اروپا نمی‌شود ...