آیا بایدن در پی ترمیم دیپلماسی زخم خورده ایران با آمریکاست؟

 فانتزی دولت فعلی آمریکا برای تحمیل خصومتی بی هدف علیه جمهوری اسلامی در چارچوب گفتمان ناهمخوان و متناقض موسوم به «فشار حداکثری»، زیر پا گذاشتن توافقی بین المللی ( برجام ) و تجدید هفته به هفته تحریم‌ها علیه ایران، برای بسیاری این تصور را به وجود آورده که راه حل پایان دادن به این وسواس بدور از دیپلماسی دولت واشنگتن در قبال تهران، رفتن دونالد ترامپ و جایگزینی جو بایدن دموکرات به جای او در کاخ سفید است.

وسواس ترامپ برای خصومتی سردرگم علیه تهران و در آن سوی گود گفته‌های گاه و بیگاه بایدن و مشاورانش در خصوص بازگشت به برجام در شکل گیری چنین تصوری بی تاثیر نبوده است. دنباله روی چنین سیاستگذاری از سوی ترامپ و دولت تحت هدایت او به انزوای آمریکا و نه ایران در مباحثات بین المللی و دیپلماتیک انجامید، همچنین موجب شد که بسیاری از ناظران سیاسی ریاست جمهوری بایدن را دوای درد بی اعتباری بی سابقه آمریکا در عرصه بین الملل و حل تنش‌های دیپلماتیک میان واشنگتن و تهران بدانند. تنش‌هایی که آمریکا بازیگردان آن بوده و به نوعی کل خاورمیانه را متاثر از خود ساخته است.

آمریکای منزوی: میراث ریاست جمهوری ترامپ برای بایدن

اخیرا نشریه وال استریت ژورنال از هدف پنهان در پس سیاست‌های تشدید تحریمها ی دولت ترامپ در قبال ایران پرده برداشت. این نشریه آمریکایی به نقل از مقامات دولتی نوشت دولت فعلی کاخ سفید قصد دارد سیاست تحریمی خود علیه ایران را تا جایی پیش برده که حتی در دوران پسا ترامپ و با آمدن دموکرات‌ها به کاخ سفید، امکان لغو آسان این تحریم‌ها میسر نباشد؛ بنابراین با توجه به ویرانی‌های به جا مانده از سیاست‌های فارغ از دیپلماسی ترامپ بویژه در عرصه سیاست خارجی و به طور اخص در مسئله ایران، آنچه پیش روی بایدنِ رئیس جمهور می‌توان متصور بود، دستور کار طاقت فرسایی برای جبران لطمات ریاست جمهوری ۴ ساله ترامپ به بدنه سیاست خارجی آمریکا است.

یادداشت نویس اندیشکده «ریسپانسیپل استیت کرفت» راهکار جبران این ویرانی را برای بایدن ساده می‌داند: بازگشت به برجام و تعهد به قطعنامه‌های شورای امنیت و وارد شدن از در دیپلماسی با ایران. راهکاری ساده که در عین حال پیاده سازی آن بسی دشوار خواهد بود. زیرا حتی در صورت اتخاذ این رویکرد از سوی بایدن، احتمال سنگ اندازی از سوی قدرت‌های منطقه‌ای خرسند از خروج ترامپ از برجام، همسویی مخالفان داخلی در آمریکا تحت تاثیر لابی‌های پرنفوذ در این کشور و نیز عدم موافقت تهران با شرایط مطروحه از سوی واشنگتن قابل پیش بینی خواهد بود.

 جو کرینسیون وعده‌های تحقق نیافته ترامپ در خصوص حصول توافق بهتر از برجام را یادآور می‌شود و می‌نویسد ریاست جمهوری ترامپ در حالی رو به پایان است که هیچ خبری از توافق بهتر ترامپ با ایران نیست. به باور ریسبانسیپل استیت کرفت، ایران از تعهدات هسته‌ای عقب نشینی کرده، به ساخت بمب هسته‌ای نزدیک شده و برای مقابله با نیرو‌های آمریکایی در منطقه نیز توانمندتر شده است.

مسیر دشوار بایدن برای ترمیم دیپلماسی زخم خورده تهران و واشنگتن

با توجه به تثبیت بدعهدی مقامات واشنگتن در حافظه تاریخی ایرانیان، مسیر بایدن برای رسیدن به توافق با تهران بسی دشوارتر از ۴ سال پیش است. رسپانسیبل استیت کرفت تنها مسیر منطقی پیش روی بایدن در قبال ایران را اتخاذ رویکرد انطباق در برابر انطباق و لغو تحریم‌ها و مشارکت مجدد آمریکا در برجام می‌داند. بایدن در این میانه می‌تواند به همراهی متحدان اروپایی واشنگتن، که در چهار سال ریاست جمهوری ترامپ سرخورده شدند، نیز امیدوار باشد.

اما بی شک اجرای این راهکار به ظاهر ساده با توجه به پیمان شکنی نهادینه شده در جوهره وجودی دولتمردان آمریکا و نیز پیش رو بودن انتخابات ریاست جمهوری ایران بسیار دشوارتر از تصور خواهد بود. آنچه ترامپ در چهار سال گذشته رقم زد، این سوال را در ذهن بسیاری در ایران تثبیت کرده که آیا می‌تواند به آمریکا و وعده هایش اطمینان دوباره کرد. به تبع بایدن چاره‌ای جز مقاومت در برابر پیشنهادات وسوسه انگیز برخی مشاورانش در خصوص گرفتن امتیاز از ایران پیش از بازگشت دوباره به برجام نخواهد داشت. پیشنهاداتی که از درک نادرست مشاوران او از شرایط حکایت دارد. حلقه مشاوران بایدن در حوزه سیاست خارجی تاکید کردند که بایدن در صورت یروزی تحریم‌های ترامپ را لغو نخواهد کرد.

به گواه همگان این آمریکا بود که با نقض برجام به تعهدات بین المللی خود با گروه ۱+۵ پشت کرد. او با اینکار مسیر انزوای آمریکا را هموار کرد؛ بنابراین بازگشت به برجام بدون پیش شرط، تنها راه متصور برای بدست آوردن جایگاه دیپلماتیک سابق این کشور است. زیرا در صورتیکه دولت بایدن استراتژی امتیاز گرفتن را در دستور کار خود قرار دهد، بازگرداندن ایران به تعهدات برجامی را به مخاطره می‌اندازد. از سویی اگر بایدن تعلل بیش از حد در خصوص بازگشت به برجام به خرج دهد، ممکن است زمانی به خود آید که دیگر برجامی برای بازگشت به آن وجود نداشته باشد.

عرب‌های حاشیه خلیج فارس به ویژه عربستان و امارات و البته صهیونیست‌ها قطعا در مسیر بازگشت بایدن به برجام کارشکنی خواهند کرد. آن‌ها از هیچ موضوعی به اندازه تداوم تروریست اقتصادی علیه ایران خرسند نخواهند بود، زیرا آن‌ها در اساس به دنبال جنگ و نه گفت‌وگو با جمهوری اسلامی هستند.

گفته می‌شود مشاوران بایدن به طور پنهانی بر روی طرحی در خصوص ایران کار می‌کنند. بایدن خود اخیرا در یادداشتی برای شبکه سی ان ان از مسیر دیپلماسی با ایران گفت؛ بنابراین اگر بایدن به دنبال توافقی واقعی با ایران باشد، باید این راهبرد را سرلوحه کار خویش کند: نشنیدن صد‌اهای مزاحم و اقدام فوری پس از ورود به کاخ سفید پیش از مرگ برجام.

نکته‌ای که نباید دور از ذهن داشت، بازگشت روابط ایران و آمریکا به شرایط سال ۲۰۱۵ دور از انتظار است. به باور برخی صاحب‌نظران سیاسی ممکن است دولت بایدن در حوزه برجامی کمتر مواضع خصمانه‌ای علیه ایران بگیرد، ولی در حوزه‌های غیر برجامی از جمله مسائل حقوق بشر، منطقه ای، موشکی و یا موضوع صهیونیست‌ها بر ایران فشار خواهد آورد.

اما آیا می‌توان میان بایدن و ترامپ در راهبرد خود در قبال ایران تفاوتی قائل شد و منتظر تغییر محسوسی در سیاست‌های خصمانه واشنگتن در برابر ایران با روی کار آمدن دموکرات‌ها در کاخ سفید بود؟ بایدن دموکرات خود غیر مستقیم به رفع این ابهام کمک کرد.

بایدن، ترامپی دیگر در لباس دموکرات‌ها

اخیرا یادداشتی تحت عنوان «راهکاری هوشمندانه‌تر برای سختگیری در قبال ایران» به قلم نامزد دموکرات انتخابات آمریکا منتشر شد که در آن از ماهیت اصلی نهفته در پس انتقادات بایدن از سیاست ترامپ در قبال ایران و برجام پرده برداشت. بایدن برای اولین بار دیدگاه‌های خود درباره سیاست خارجی آمریکا در برابر ایران را به نحوی منسجم بیان کرد. آنچه از این یادداشت برمی آید اینکه بایدن و ترامپ در اصل و اهداف سیاست فشار حداکثری تعارضی با هم ندارند، تنها موضوع مورد تناقض روش کار دولت فعلی برای تحصیل اهداف مذکور است.

یادداشت بایدن با انتقاد‌های تکراری از ترامپ بر سر خروج از برجام و زیر پا گذاشتن خط قرمز‌های روابط واشنگتن و متحدان دیرینه آن در اروپا آغاز می‌شود. بایدن در این یادداشت اندک تردید‌های موجود در خصوص سیاست او در قبال ایران و برجام به عنوان ابزاری برای تحمیل فشار بر ایران و نه اساسی برای دیپلماسی سازنده با تهران را از بین می‌برد. آنچه از متن یادداشت او به طور ضمنی و علنی قابل استنباط است اینکه آنچه او به عنوان سیاست خارجی با موضوع ایران و برجام در ماه‌های اخیر در بوق و کرنا کرده تنها در حرف و ظاهر با سیاست ترامپ در تعارض است و واقعیت اینکه بایدن دموکرات همان اهداف ترامپ جمهوری خواه را البته به شیوه خودش دنبال خواهد کرد.

 در یادداشت فریبکارانه بایدن ابتدا از تعامل دیپلماتیک با ایران سخن به میان می‌آورد، اما خیلی زود از ژست دیپلماسی با تهران خارج شده و برای جمهوری اسلامی پیش شرط بازگشت به تعهدات برجامی تعیین می‌کند. گویی بایدن به کلی فراموش کرده توافقی که او خواهان بازگشت ایران به تعهدات ذیل آن است، همانی است که اول بار از سوی رئیس جمهور کشور او در می‌سال ۲۰۱۸ زیر پا گذاشته شد. در سراسر یادداشت بایدن چیزی که به چشم نمی‌خورد انگیزه‌ای برای مشارکت ایران در مذاکرات برجامی در دوران پسا ترامپ است. او صراحتا از فشار بر ایران و گنجاندن تغییر در سیاست‌های منطقه‌ای تهران و راهبرد موشکی آن در توافق جدید می‌گوید.

در حالیکه تحریم‌های فعلی آمریکا به مانعی ضد بشردوستانه بر سر راه مبارزه ایران با همه گیری مرگبار کرونا بدل شده، بایدن نظری خلاف این را دارد. او مدعی است که رژیم تحریم‌های آمریکا تجارت بشردوستانه با ایران را غیر مجاز نمی‌شمرد. بدیهی است که بایدن اگر واقعا توافق تازه با ایران را می‌خواهد باید به شکلی جدی به مانع تراشی غیر قانونی آمریکا بر سر راه تجارت مشروع ایران در عرصه بین المللی خاتمه دهد. با توجه به رویکرد خصمانه دولت آمریکا، قطع به یقین ایران به چیزی کمتر از این برای بازگشت به تعهدات مندرج در برجام راضی نخواهد شد.

یکی از محققان موسسه امنیت ملی آمریکا بر این باور است که صحبت‌های بایدن درباره بازگشت به توافق هسته‌ای در واقع گفتن از آرزوهایش است، آرزو‌هایی که معلوم نیست چگونه قرار است محقق شود. زیرا به لطف سیاست خارج از عرف دیپلماتیک ترامپ مسیر رسیدن به این مهم بسیار ناهموار می‌نماید. راز زیمت می‌گوید صرف نظر از این‌که در این مدت مذاکراتی بین جمهوری اسلامی ایران و آمریکا وجود نداشته، این را هم باید مد نظر قرار داد که رژیم صهیونیستی مانع بزرگی بر سر راه این توافق خواهد بود.

بایدن، ایران و سرسپردگی دیرینه آمریکا به صهیونیست‌ها

نقطه تعارض نمایشی دیگر نامزد دموکرات‌ها با ترامپ به خاورمیانه و البته باز هم ایران برمی گردد. راهبرد بایدن در قبال سیاست‌های سراسر بی ثبات کننده رژیم صهیونیستی هم در مسئله فلسطین و هم اتحاد مخرب با شیوخ دیکتاتور حاشیه نشین خلیج فارس، کماکان همان سرسپردگی دیرینه مقامات آمریکا نسبت به صهیونیست هاست. اگرچه بعید است بایدن از طرح صهیونیستی «معامله قرن» ترامپ تبعیت کند، اما سیاست همان سیاست کهنه همیشگی خواهد بود: تعهد به حمایت راسخ از تل‌آویو.

اگرچه سیاستمداران هم مسلک باراک اوباما همواره از باز گذاشتن دست نخست وزیر صهیونیست‌ها برای تاخت و تاز در عرصه سیاست داخلی آمریکا و نیز در سیاست‌های خود در قبال فلسطینیان شاکی بوده‌اند، اما این بدان معنا نیست که با روی کار آمدن بایدن چتر حمایت آمریکا بر سر صهیونیست‌ها بر داشته می‌شود. سوابق دیرینه روابط بایدن با رژیم صهیونیستی به اوایل دهه ۱۹۷۳ میلادی برمی گردد.

[آیا بایدن دیپلماسی زخم خورده ایران با آمریکا را ترمیم خواهد کرد؟// راهبردی یکسان تاکتیکی متفاوت]

یک واقعیت مستدل برای این مدعا انتخاب سناتور حامی اسرائیل با همسری یهودی به عنوان معاون بایدن است. کاملا هریس پای ثابت نشست‌های لابی صهیونیستی آیپک است. هریس اگرچه انتقاداتی از شهرک سازی‌های صهیونیست‌ها و تمجید‌هایی از برجام داشته، اما کارنامه او از حمایت‌های پایدارش از تل‌آویو حکایت دارد. هریس یکی از حامیان سرسخت رژیم صهیونیستی و از سخنرانان کنفرانس سالیانه لابی «کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل» بوده است.

از سویی مقامات صهیونیست هر گونه مذاکره میان ایران و آمریکا در دولت آتی و رفع تحریم‌ها را زمینه ساز انزوای این رژیم می‌دانند. آن‌ها پیش بینی می‌کنند که در دولت بایدن، اسرائیل با نخست وزیر پرحاشیه اش یا بدون آن نیز طمع انزوا را خواهد کشید و اگر تحریم‌های ایران برداشته شود، این رژیم در برابر تهدید‌های تهران در لبنان و سوریه بی پناه خواهد بود.

در قبال عربستان و امارات هم سیاست بایدن با ترامپ فرقی ندارد. او همانند ترامپ حرف از فروکش آتش جنگی می‌زند که هیزم آن به دست آمریکایی‌ها فراهم شد. امارات و عربستان در راس پیکان جنگ خونبار یمن، از متهم شدن توسط بایدن مبرا هستند، آنهم وقتی حرف از پایان بحران یمن است. از سویی، آنچه مشخص است اینکه اگرچه بایدن همواره ترامپ را برای برهم زدن روابط با متحدان اروپایی آمریکا و نادیده گرفتن اتحاد دراز مدت دو طرف هدف انتقاد قرار داده، اما هنوز تعریف مشخصی از مشارکت جدید فرآتلانتیکی دولت او وجود ندارد.

آنچه از برآیند تشریح دیپلماسی بایدن در قبال ایران قابل استنباط است اینکه او به جد اهداف انتخاباتی خود را دنبال می‌کند. او تلاش می‌کند از آب گل آلود انتقادات علیه سیاست ترامپ در قبال ایران که به انزوای بی سابقه آمریکا حتی در میان متحدان قدیمی اش بویژه در ناکامی تمدید تحریم‌های تسلیحاتی ایران انجامد، ماهی گرفته و رای آمریکایی‌های مخالف سیاست‌های تهاجمی در عرصه امنیت ملی را به نفع خود جلب کند.

مشخص آنکه از اظهارات ماه‌های اخیر بایدن و به طور خاص یادداشت اخیر وی می‌توان به این جمع بندی رسید که در دولت بایدن نیز سیاست به قول آمریکایی‌ها «مهار ایران» کماکان با کم و کیفی مشابه قبل دنبال می‌شود، راهبرد خصمانه واشنگتن در قبال تهران کمافی سابقه پابرجا و تنها تحولی که می‌توان انتظار داشت تغییر مجری و روش اجرایی او خواهد بود. با این اوصاف تغییر در سیاست راهبردی آمریکا در قبال ایران حتی با روی کار آمدن دولتی دموکرات دور از ذهن می‌نماید.