پیام ها و برنامه های سفر فیصل المقداد به ایران

 پژوهشگران تاکید می کنند که سفر وزیر خارجه سوریه به ایران اثبات کننده روابط حسنه ایران و سوریه است و محور مقاومت درحال هماهنگی برای مقابله با تحولات جدید است.

به عقیده کارشناسان، این سفر در چهارچوب روابط استراتژیک تاریخی چهل ساله میان ایران و سوریه صورت گرفته و تمامی ادعاهای اخیر را درمورد اختلافات و تردیدها در روابط میان دو کشور، رد می کند.

به گفته آنها، بر سر کار آمدن بایدن منطقه را در شرایط جدیدی قرار می دهد و رایزنی در محور مقاومت را ضرورت می بخشد که ایران و سوریه ساختار اصلی آن را تشکیل می دهند.

کارشناسان مسائل سیاسی می گویند که روابط میان سوریه و ایران پس از اعلان رسمی موضع حافظ اسد نسبت به انقلاب اسلامی آغاز شد و در جنگ تحمیلی عراق–ایران نمود یافت. در آن زمان سوریه تنها کشور عربی بود که از صدام پشتیبانی نکرد.

به باور کارشناسان، هماهنگی استراتژیک میان ایران، سوریه و حزب الله پیروزی های زیادی را به ارمغان آورد و بسیاری از توطئه های آمریکا و اذناب منطقه ای آن را ناکام گذاشت. نمونه آن پروژه کاندولیزا رایس موسوم به پروژه خاورمیانه بزرگ است.

به عقیده پژوهشگران سیاسی، اولین سفر هر وزیر خارجه ای بعد از روی کار آمدنش، حاوی معنای خاصی است و معنای سفر فیصل المقداد به ایران نیز روابط بهتر، با ثبات تر و عمیق تر میان دمشق و تهران است.

کارشناسان می گویند که دلیل این روابط منحصر به فرد این است که جمهوری اسلامی ایران بیشترین حاشیه آزادی سیاسی را در جهان دارد. ایران با شدیدترین فشارهای بین المللی روبرو بوده تا حدی که به مرحله بی تفاوتی نسبت به فشارهای آمریکا رسیده است.

به گفته پژوهشگران، روابط ایران و سوریه از سطح استراتژیک فراتر رفته و به مسئله وحدت سرنوشت تبدیل شده است. دفاع از دمشق از تهران آغاز شده و دفاع از تهران از دمشق آغاز می شود.

کارشناسان دانشگاهی تاکید می کنند که هدف از این سفر مستشاری، رساندن این پیام به قدرت های جهانی بویژه دولت اسرائیل محور ترامپ است:"نمی توان هیچ یک از اعضای محور مقاومت را از آن جدا کرد و جبهه مقابل، تاوان هرگونه ماجراجویی کوچک و بزرگ را تماما پس خواهد داد".

کارشناسان با اشاره به رضایت ایران از وضعیت سیاسی در سوریه و حمایت از روند آستانه، تاکید کردند که حضور روسیه و ایران در دولت های سه گانه ضامن این روند، همان چیزی است که به عنوان ارزش افزوده، ترکیه را از ناتوانی اش در سیاست های مدافع تروریسم و مداخله جویانه در خاک سوریه آگاه کرد و عملا افق استراتژیک برای پیشروی ترکیه را محصور کرده و آن را به عقب نشینی تدریجی از سیاست و جغرافیای سوریه وادار کرد.