به‌وقت حسابرسی

رفت‌وآمد سال‌ها و فصل‌ها و ماه‌ها و هفته‌ها که جای خود، رفت‌وآمد روز و شب برای اهل خرد و اهل اندیشه، نشانه‌هایی بر جا می‌گذارد که راه را می‌نمایاند. اسفند هر سال، خصوصا وقتی از نیمه می‌گذرد، معمولا شور و حرکتی در کشور به‌راه می‌افتد که ناشی از یک قرارداد جاافتاده و پذیرفته است؛ پایانی برای یک شروع بهتر. اما چه کسی می‌تواند سال را تمام کند و امید به شروع سال بهتر داشته باشد؟ بی‌شک یکی از مهم‌ترین عوامل این پیشرفت، رسیدن به حساب‌های خود است. برای همین است که کسب‌وکارها پایان سال، تمام دخل‌وخرج و بدهکاری و بستانکاری و امثالهم را شفاف می‌کنند تا بفهمند در این بازی، با خود چند چند شده‌اند. گاهی کسی که بداند مردود است از کسی که نمی‌داند مشروط است، جلوتر است! علتش این است که علم به ضعف، ممکن است رافع ضعف و مبدل به قوت شود؛ ولی جهل، عاقبت، آدمی را زمین می‌زند ولو در لحظه، وضعیت بحرانی وجود نداشته باشد.

این توجهات برای هر شخص حقیقی و حقوقی لازم است؛ ولی برای حاکم بر این اشخاص، لازم‌تر.

کسانی‌که در حلقه تصمیم‌گیران و مجریان حاکمیت قرار دارند، به‌مراتب وظیفه سنگین‌تری بر دوش خواهند داشت؛ چراکه بخش معتنابه از وضعیت اشخاص حقیقی و حقوقی وابسته به عملکرد آنان است.

به‌وقت حسابرسی

پیش‌تر نوشته بودم «بدون انجام تکلیف، دنبال حقوق نباشید!» حالاهم تأکید می‌کنم در این حسابرسی، حاکمیت باید سعی کند به نسبت مردم در حقوق و تکالیف، کفه سنگین‌تری پیدا کند و چنانچه در انجام تکالیف، قصور و تقصیر دارد و در جایگاه بدهکار قرارگرفته، با تساهل و تسامح، به کمیت و کیفیت ایفای تعهدات مردم بنگرد.

عادل‌تر و عالم‌تر از رهبر معظم انقلاب نمی‌شناسم؛ ایشان به‌عنوان کسی که یکی از مهم‌ترین شئون ولایتشان، قضاست، مکررا در حسابرسی‌ها به کارنامه مردم، نمره قبولی داده‌اند ولی عموما درباره مسئولان، علی‌رغم بیان توفیقات و زحمات و مجاهدت‌ها، مشروط به رفع ضعف‌ها و نقص‌ها و خطاها نمره داده‌اند.

اوضاع عدالت ، معیشت و برخی مؤلفه‌های فرهنگی و اجتماعی برای قشر وسیعی از مردم، بی‌تردید، مردود است. این امر هم ناشی از حداقل یک دهه غفلت یا خیانت است که البته درنتیجه، تغییری ایجاد نمی‌کند. چنانچه در بر همان پاشنه سابق بچرخد، باید بگوییم از حسابرسی آخر سال، جز یک آسیب‌شناسی لحظه‌ای چیزی باقی نمی‌ماند. یکی از مهم‌ترین عوامل دیگر برای پیشرفت، پذیرش است؛ فردی که اسیر لجاجت است، هیچ‌گاه بهبود پیدا نخواهد کرد. کسی که قبول ندارد ضعف دارد یا ضعف خود را به این‌وآن حواله می‌دهد، در بهترین حالت، متوقف می‌ماند وگرنه روزبه‌روز به قهقرا می‌رود.

سال ۱۴۰۱ با همه اماواگرها و فرازوفرودش رو به پایان است. هرچند اتفاقات تلخ اجتماعی و اقتصادی در میانه سال به وقوع پیوست، اما در روزهای پایانی خبرهای خوشی مخابره شد و به نظر می‌رسد اوضاع کشور در عرصه‌های مختلف، رو به رشد و ثبات است. هم در بعد ملی و هم در بعد شخصی، باید دقت کرد که حسابرسی، ضرورت است اما نباید موجب ناامیدی شود که هم یک انسان و هم یک ملت به امید زنده است. بدانیم که بهار، قطعا می‌رسد، هم بهار طبیعت و هم آن گشاینده مشکل‌ها که بهار، قطره‌ای از دریای اوست. السلام علی ربیع الانام و نضرة الایام.

مسعود پیرهادی