ضدحمله‌های اوکراین؛ از پروپاگاندا تا واقعیت

تقریبا نزدیک به ۲ هفته می‌شود رسانه‌های اوکراینی و آمریکایی با تبلیغات شدید به بیان برنامه‌های کی‌یف برای انجام ضدحمله علیه روسیه می‌پردازند. این رسانه‌ها در عین حال عنوان می‌کنند به دلیل مسائل امنیتی نمی‌توانند جزئیات این برنامه‌ها را آشکار سازند اما این مساله قطعی و واضح است که اوکراین قصد دارد بعد از حدود 14 ماه تلاش برای دفاع از سرزمین‌هایش، وارد فاز تهاجمی شده و عملیات‌هایی را علیه روسیه انجام دهد. 

زمانی که رسانه‌های آمریکایی با آب و تاب فراوان در حال گزارش دادن این تلاش‌ها بودند، درخواست‌های زلنسکی برای افزایش میزان کمک‌های نظامی و مالی به این کشور توسط ایالات متحده و اعضای اتحادیه اروپایی نیز بیشتر و بیشتر می‌شد. او معتقد بود تا کمک نظامی از سمت غرب انجام نشود، اوکراین قادر به پیروزی در جنگ و پس گرفتن حاکمیتش در زمین‌های تحت اشغال روسیه نخواهد بود. او بر همین اساس از متحدانش در آمریکا و اروپا خواست غیر از تانک‌های لئوپارد، پهپادهای نسل جدید و موشک‌های میانبرد، به فکر ارائه جنگنده‌های اف/ 16 آمریکایی یا موشک‌های دوربرد باشند. 

ماجرای حمله پهپادی به کاخ کرملین، تا حد زیادی توانست پروپاگاندای سیاسی کی‌یف را خنثی کند. دلیل این مساله این بود که در وهله اول، اقدامی رخ نداده بود که اوکراین بخواهد روی آن تبلیغات انجام دهد و خود را پیروز میدان بداند و در وهله دوم، امکانات و تجهیزات لازم برای این عملیات‌ها را نداشت. در عین حال حمله به کاخ کرملین به منظور کشتن ولادیمیر پوتین از جنبه سیاسی برای کی‌یف چنان هزینه‌ای داشت که باعث افزایش حملات هوایی مسکو علیه اوکراین شده و در عین حال باعث شد افرادی چون مدودف، معاون امنیت ملی روسیه نیز خواستار حذف فیزیکی زلنسکی شوند. 

رسانه‌های آمریکایی با گذشت چند روز از این حوادث و آرام‌تر شدن فضا اما دوباره سراغ حملات تلافی‌جویانه اوکراین رفته‌اند و به کمپین تبلیغاتی خود در این باره ادامه می‌دهند. این تبلیغات در عین حال باعث ایجاد شبهاتی نیز در بین کارشناسان شده است و نخستین سوالی که در ذهن متبادر شود این است: آیا می‌توان تنها با توسل به امکانات تبلیغاتی و مقالات مطبوعاتی یک جنگ را برد و پیروز میدان شد؟

جدا از تبلیغات مبهم اوکراین درباره شکل‌گیری ضدحملات این کشور علیه روسیه، عوامل متعدد دیگری نیز در این باره هستند که باید در تحلیل این عملیات‌ها مورد توجه قرار گیرند. نخستین مساله این است که آیا اوکراین از نظر توان نظامی، قادر به انجام عملیات نظامی علیه روسیه هست یا نه. حملات شکل‌گرفته اخیر، اکثرا به پرتاب موشک یا حملات پهپادی به برخی پالایشگاه‌ها و انبارهای تجهیزات نظامی در کریمه مربوط می‌شود؛ منطقه‌ای که زمانی متعلق به اوکراین بود و سال 2014 با برگزاری رفراندوم از این کشور جدا و به روسیه پیوست. زلنسکی در واقع برای انجام ضد‌حملات خود، منطقه‌ای را برای ویرانی انتخاب کرده است که از نظر اوکراینی‌ها هنوز هم تحت اشغال روسیه قرار دارد. ارتش اوکراین از چند روز گذشته تاکنون، یک تاسیسات پالایشگاه در کریمه و یک محل انبار سوخت را هدف قرار داده و حملاتی را نیز به منطقه ملیتوپل انجام داده است؛ اقدامی که چندان هوشمندانه به نظر نمی‌رسد، زیرا اگر واقعا مسؤولان دولتی در کی‌یف بر این عقیده‌اند که کریمه، یک منطقه اشغال شده است، نباید زیرساخت‌های آن را هدف قرار دهند، چرا که در هر صورت این منطقه متعلق به کشور خودشان است و امید دارند زمانی به آنها بازگردد. این کار به مثابه این است که بعد از اشغال خرمشهر به دست نیروهای عراقی در جریان جنگ تحمیلی، نیروهای ایرانی خرمشهر را با خاک یکسان کنند! این مثال شاید تا حد زیادی عجیب و غریب به نظر برسد اما برخی رسانه‌های مستقل در آمریکا نیز بر این عقیده‌اند هدف قرار دادن کریمه بدون تلاش برای بازپس‌گیری آن اقدامی دور از سیاست و دوراندیشی است اما دلیل این مساله یک موضوع مهم و بنیادی بیشتر نیست. هفته‌نامه ویک بخوبی به این موضوع پرداخته و ضمن اشاره به عملیات‌های انجام شده با عنوان «ضدحمله» در اوکراین گفته است که «عملیات‌های اصلی باید برای بازپس‌گیری این منطقه یا مناطق دیگر در شرق اوکراین باشد که به دلیل ضعف ارتش این کشور و تلفات بالای نظامیان در این مناطق عملا امکانپذیر نیست». بنابراین عملیات‌ها در مناطقی رخ می‌دهد که نمای مطبوعاتی و رسانه‌ای جالبی داشته باشد؛ انفجار یک مخزن سوخت نیروهای نظامی روس، خارج کردن قطار از ریل در منطقه بریانسک روسیه یا حمله به کاخ کرملین برای ترور ولادیمیر پوتین! 

اما اوکراین برای پس‌گرفتن زمین‌های خود از روسیه منتظر چیست؟ زلنسکی در گفت‌وگو با نشریه یومیوری ژاپن گفته است: «ما منتظر تجهیزاتی از سوی شرکای‌مان هستیم. ما هنوز نمی‌توانیم نیروهای‌مان را به منطقه بفرستیم، هنوز نمی‌توانیم نیروهای شجاع‌مان را بدون تانک و موشک‌های دوربرد به خط مقدم نبرد بفرستیم».

اما روسیه در مقابل این تبلیغات چه سیاستی در پیش گرفته است؟ برخی رسانه‌های اپوزیسیون روسیه گفته‌اند به رسانه‌های روسی دستور داده شده ضدحمله‌های اوکراین را بیش از حد بی‌اهمیت ندانند و اتفاقا درباره تجهیزات بسیار زیاد و قدرت اوکراین در انجام این حملات بگویند، زیرا می‌توانند بعد از چند وقت و زمانی که این ضدحملات قطعا با شکست رو به رو شد، به عنوان یک پیروزی بزرگ از آن یاد کنند! 

تبلیغات در‌باره ضدحملات اوکراین اما در عین حال کار دست مسؤولان وزارت دفاع این کشور داده است. معاون وزیر دفاع اوکراین در این باره در توئیتر خود خطاب به رسانه‌ها گفته است لطفا چیزی از زمان و جزئیات اقدام برای ضدحملات نپرسید: «در این مورد سوال نپرسید، وبلاگ ننوسید، مقاله منتشر نکنید و به صورت عمومی درباره آن بحث نکنید. ما به صورت عمومی درباره برنامه‌های نظامیان حرف نمی‌زنیم». این صحبت‌ها در حالی بیان می‌شود که چندی پیش لو رفتن اسناد محرمانه پنتاگون، باعث شد برخی عملیات‌های نظامی اوکراین عقب بیفتد زیرا در این اسناد به جزئیات همکاری کی‌یف با واشنگتن بر سر چگونگی انجام این عملیات‌های نظامی پرداخته شده بود. 

ضدحمله‌های اوکراین؛ از پروپاگاندا تا واقعیت

با وجود اینکه جزئیات زیادی درباره عملیات‌های اعلام شده اوکراین علیه مواضع روسی وجود ندارد، برخی تحلیلگران نظامی پیشنهاداتی را برای اوکراین مطرح کرده‌اند. برخی نظامیان استرالیایی پیشنهاد کرده‌اند ضدحمله‌ها نه در خاک روسیه، بلکه باید در مناطق شرق اوکراین باشد که از سال 2014 تاکنون محل درگیری بوده است، البته همین درگیری‌ها نشان می‌دهد مردم منطقه که دارای ریشه‌های روس هستند، تمایلی برای بازگشت به اوکراین ندارند و درگیری‌های شدیدتری نیز ممکن است به وقوع بپیوندد. 

برخی دیگر نیز پیشنهاد داده‌اند احتمالا اوکراین باید از منطقه زاپروژیا شروع کرده و به سمت ملیتوپل و پس از آن دریای آزوف برود تا راه برای تعاملات و تجارت بین‌المللی با اوکراین نیز باز شود. روسیه البته از این نقشه آگاه بوده و به همین دلیل شروع به ساخت‌وساز‌های بزرگ در این منطقه کرده و نیروهای خود را نیز چندین برابر کرده است. مساله دیگری که باعث نگرانی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز شده است، خالی کردن جمعیت از نزدیکی نیروگاه اتمی زاپروژیاست زیرا به نظر می‌رسد قرار است درگیری‌های زیادی در این منطقه به وقوع بپیوندد و امنیت هسته‌ای را با تهدید مواجه کند. 

تمام این برنامه‌ها اما به قول مسؤولان دولت اوکراین، تنها در شرایطی امکانپذیر است که متحدان کی‌یف، به کمک‌های نظامی و مالی خود ادامه دهند و البته تجهیزات نظامی جدیدی را در اختیار دولت زلنسکی قرار دهند؛ اقدامی که با وجود همه اصرارهای زلنسکی، هنوز محقق نشده است. به نظر می‌رسد تلاش جبهه غرب و دولت زلنسکی برای تبلیغات شدید پیرامون «ضدحملات» تنها بخشی از کمپین و پروپاگاندای اوکراین برای دریافت کمک‌های بیشتر از اتحادیه اروپایی باشد اما در واقعیت، این ضدحملات نمی‌تواند تغییری جدی در میدان نبرد ایجاد کند.

فرزانه دانایی