
سخنان قاطع و صریح اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در قبال مواضع وقیحانه مقامات آمریکایی در خصوص "غنی سازی صفر درصدی"به وضوح نشان داد که جمهوری اسلامی ایران به خوبی نسبت به ابعاد فرامتنی و متنی مذاکرات مسقط و رم آگاه است.
این رصدگری، قاطعیت و هوشمندی رمز موفقیت کشورمان در سالهای سپری شده پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بوده است.
اخیراً نشریه آمریکایی وال استریت ژورنال در مطلبی تحت عنوان "ایرانیان حول خط قرمز خود متحد شدهاند" نوشت:
"در واکنش به خواسته آمریکا برای قطع غنیسازی اورانیوم در ایران، مقامات ایرانی متحد شده و اعلام کردند که تهران از خطوط قرمز خود نخواهد گذشت."
صورت ماجرا از این قرار است که مارک روبیو، ویتکاف و دیگر مقامات دولت ترامپ طی 5 دور مذاکرات غیرمستقیم،سیگنالها و مواضع متفاوت و مختلفی را در خصوص اصلیترین پیش شرط مذاکرات یعنی "غنی سازی صفر درصدی" یا همان "محرومیت ایران از حق ذاتی غنیسازی" مطرح کردهاند.
به نظر میرسد سیاستمداران و رسانههای آمریکایی درصدد بودهاند از این مطالبه وقیحانه، تحت عنوان یکی از "شروط لازم" جهت توافق نهایی با تهران یاد کنند اما در مقابل، جمهوری اسلامی ایران از همان دور نخست مذاکرات در مسقط، "بهره مندی از حق غنیسازی صنعتی در خاک خود" را یکی از "پیش شرطهای هرگونه مذاکره" با طرف مقابل خواند.
بنابراین بدیهی است که اصرار طرف آمریکایی مبنی بر عبور از این خط قرمز، اصل مذاکرات و توافق را با شکست مواجه خواهد ساخت.
در این خصوص نکته حقوقی و فنی مهمی وجود دارد که اساساً نمیتوان آن را نادیده انگاشت.
این نکته، مبتنی بر تفکیک "حق" و "امتیاز" است. غنیسازی اورانیوم در مقیاس صنعتی، «حق ذاتی» اعضای ان.پی.تی محسوب میشود نه «امتیاز»!
به عبارت بهتر، طرف امریکایی در طول مذاکرات اخیر، از پذیرش یا عدم پذیرش مقولهای سخن به میان میآورد که دارای خصلت حقوقی و ذاتی است.
در جریان برگزاری مذاکرات هستهای منتهی به برجام، هانس بلیکس، مدیرکل پیشین آژانس بینالمللی انرژی اتمی تأکید کرد وفق ماده چهارم معاهده منع گسترش سلاحهای اتمی (ان.پی.تی) غنیسازی اورانیوم حق است. این حق، متعلق به اعضای ان.پی.تی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی بوده و هیچ مرجعی (حتی آژانس) قدرت سلب آن را از کشورهای عضو ندارد.
مسجل است که جمهوری اسلامی ایران با منطقی کاملاً گویا و حقوقی وارد صحنه مذاکرات شده و مطابق اساسنامه ان.پی.تی، غنیسازی اورانیوم را حق ذاتی خود میداند.
با این حال، سیاستمداران و رسانههای غربی درصدد ارائه تفسیری دروغین و ناقص از این موضوع بوده و در بهترین حالت، این حق را «اکتسابی» و «قابل چشم پوشی» قلمداد میکنند!
بنابراین بهتر است مقامات آمریکایی اگر حاضر به درک و فهم این قاعده حقوقی و مبنایی نیستند،وقت تیم مذاکره کننده هستهای ایران را پای میز مذاکرات تلف نکنند. وقت دستگاه دیپلماسی ما مغتنم است و بر خلاف آمریکاییها، جمهوری اسلامی ایران مذاکرات را به بستری برای بازیهای تاکتیکی و فریبکارانه یا خرید زمان تبدیل نکرده است.
نقشه راه یک توافق واقعی از سوی دیپلماتهای کشورمان در مذاکرات مسقط و رم ترسیم شده و واشنگتن (اگر به دنبال توافق واقعی است) چارهای جز پایبندی به اصول و خطوط پررنگ و غیرقابل عدول ترسیم شده از سوی ملت ایران ندارد.