زنگ انتخابات به پایان رسید، وقت کار است

 اگرچه نباید نتیجه انتخابات را به دلیل اهمیت و جایگاه آن در نظام مردم‌سالاری دینی و تأثیر آن در افزایش اقتدار و عزت ایران اسلامی با برد و باخت تشبیه کرد، اما به نظر می‌آید به رغم حلم و بردباری نیروها و شخصیت‌های جبهه انقلاب که به رغم تخلفات گسترده جریان حامی دولت مستقر، نتیجه انتخابات را پذیرا شدند، اما جریان پیروز انتخابات هنوز فکر می‌کند که در دوران رقابت‌های انتخاباتی حضور دارد و لذا باز هم مشغول خط و نشان کشیدن و طیف‌بندی و تهدید و ... است و از نظر آنان گویا هنوز ساعات رأی‌گیری به پایان نرسیده و باید فضا را انتخاباتی نگه دارند.

در این خط و نشان کشیدن‌ها که علیه طیف وسیعی از نهادها و شخصیت‌ها جریان‌ دارد، حتی ماجرا به عزل‌ها و انتصابات مسئولانی کشیده می‌شود که ارتباطی نیز با رئیس قوه مجریه ندارند.

آقای روحانی در پیام خود که بعد از پیروزی در انتخابات قرائت کرد، می‌گوید: «مردم در انتخابات 29 اردیبهشت با رأی خود به کسانی که می‌خواستند کشور را به گذشته برگردانند، «نه» گفتند.» وی پیروزی خود را پیروزی صلح و آشتی بر تنش و خشونت، پیروزی وحدت و انسجام ملی بر انشقاق و چنددستگی خواند و افزود: امروز دنیا می‌داند که ایران مسیر دور از خشونت را برگزیده است. کلیدواژه «عدم بازگشت به عقب»، نکته مهمی بود که به ویژه مورد توجه رسانه‌های حامی این جریان قرار می‌گیرد.

روزنامه شرق در سرمقاله 6خرداد تحت عنوان «روحانی چگونه تغییر کرد» مدعی می‌شود:‌«ایده به عقب برنمی‌گردیم، مردم را به اجماع رساند تا پای صندوق‌های رأی بیایند و از یک اشتباه تاریخی دیگر جلوگیری کنند، اما آنچه مهم بود تغییر محسوس خود روحانی در دوره تبلیغات انتخاباتی بود، مردم او را به این باور رساندند که منش سیاسی روحانی دیگر آن انرژی و کارایی لازم را ندارد تا جامعه را به تحرک وا دارد، اگر روحانی اعتماد مردم را می‌خواهد باید همان گونه که مردم او را باور کردند، او نیز مردم را باور کند.» روزنامه شرق سپس به رفتارشناسی مواضع و دیدگاه‌های آقای روحانی پرداخته و مدعی یک تغییر در روند تبلیغات انتخاباتی شده و می‌نویسد: در هنگامه مبارزات انتخاباتی حسن روحانی بیش از پیش تغییر می‌کرد، از این رو در هر سخنرانی مطالبات معوق مردم و حتی رویاهای‌شان از دهان او شنیده می‌شد.

گویا این روحانی نبود که حرف می‌زد، مردم به جای او سخن می‌گفتند، روحانی بعد از پیروزی نیز در سخنرانی خود در همایش ستادهای تبلیغاتی‌اش صدای مردم بود، بی‌تردید او دیگر نماینده مجلس سال‌های 79-59 نبود یا دبیر شورای عالی امنیت ملی و حتی روحانی سال 92، مردی مصلحت‌اندیش که با احتیاط و محافظه‌کاری حرف می‌زد و گام بر می‌داشت.»

روزنامه شرق آنگاه تلاش می‌کند تصویر مطلوب خود و جریان فکری سکولاری که این روزنامه برخاسته از آن است را از رئیس‌جمهور دوازدهم ارائه دهد و می‌نویسد: «روحانی 96 موتور کوچکی است که موتور بزرگ را روشن ساخته و خود به سیطره آن در آمده است(!)، موتور کوچکی که در دل موتور بزرگ حذف و ادغام شد.»

فارغ از علائق مورد انتظار این جریان فکری در «عدم بازگشت به عقب» آنچه که زمینه‌ساز فرصت‌طلبی و فزون‌خواهی این جریان فکری شده و می‌شود مواضع شاذی است که آقای روحانی در دوران تبلیغات انتخاباتی نسبت به کارنامه گذشته نظام مطرح کرد، نکته‌ای که به درستی باید آن را جابه‌جایی «جلاد» با «شهید» دانست، چرا که آقای روحانی که خود در طول مقاطع گذشته در مسئولیت‌های متعدد نمایندگی مجلس، ریاست پدافند کشور، دبیری شورای عالی امنیت ملی و ... حضور داشته است، آنگاه که در همدان می‌گوید آنهایی که در طول 38 سال فقط اعدام و زندان را بلد بودند مردم شما را نمی‌خواهند یا در ارومیه رقبای خود را متهم می کند که زبان‌ها را بریده و دهان‌ها را دوخته‌اند.

بدیهی است که این جریان فکری که از عقبه گسترده رسانه‌ای و فضای مجازی برخوردار است، اکنون مطالبات را بر تغییر مسئولان و البته نه تنها وزرا که به برخی نهادها و ارگان‌ها تعمیم داده است که در حوزه اختیارات رئیس قوه مجریه نیست و به همین دلیل است که در سایه اتکا به گزاره «عدم بازگشت به عقب» توپخانه تخریب خود را همچون قبل از انتخابات فعال نگه داشته است.

 آنچه که مهم است این است که انتخابات به پایان رسیده و دوران تبلیغات آن هم گذشته، اما متقابلاً دشمن با تشدید تحریم‌های اقتصادی که نقض آشکار برجام است، رؤیای سازشگران را بر هم ریخته و از سوی دیگر جریان‌های تروریستی با هدایت سعودی‌ها تلاش کرده‌اند که به زعم خود جنگ را به داخل ایران بکشانند؛ نکته‌ای که اتفاقاً پیامد آن به هم ریختن تمام بافته‌های جریان‌های حامی دولت بود که تلاش داشتند عوامل ترورهای دهه 60 را تطهیر کنند، اکنون دولت با توجه به شعارهای انتخاباتی و پیامد ضعف‌ها و ناکارآمدی‌های گذشته در برابر فهرست بلندی از وعده‌ها و انتظارات قرار دارد که نه می‌تواند آن را گردن دولت‌های قبل بیندازد و نه به دیگران معطوف کند بلکه باید کارنامه عملی خود را در تحقق شعار سال «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» ارائه دهد.

عباس حاجی‌نجاری