نقش دولت روحانی در زمین ماندن ایده جوان گرایی چیست؟

گروه سیاسی- جوانگرایی یکی از مولفه ها وشاخصه هایی است که براساس آن می توان میزان پویایی یک مجموعه را تعیین کرد و تخمین زد. جوانگرایی به عنوان فاکتور اصلی تداوم تحرک و استمرار آن در هر مجموعه ای به حساب می آید و هر چه دامنه فعالیت یک نهاد یا ارگان دولتی یا خصوصی بزرگ تر باشد اهمیت این تحرک و پویایی بیشتر است و البته اهمیت جوانگرایی در عرصه های مدیریتی و فکری هم به تبع آن افزایش می یابد. 

به گزارش افکارنیوز ، جوانان در هر جامعه نیروهای محرک و سرمایه‌های آن کشور محسوب می‌شوند. با توجه به اینکه بیش از ۳۲ درصد جمعیت کشور را جوانان بین ۱۵ تا ۳۰ سال تشکیل می‌دهند ضرورت سرمایه‌گذاری برای جوانان و ایجاد بسترهای لازم جهت رشد و آموزش آن‌ها نیاز به حمایت احزاب و مسئولین کشوری دارد.

در شرایط کنونی کشور در پایان دهه چهارم از انقلاب این سوال مهم وجود دارد که نقش جوانان در و نسل سوم و چهارم انقلاب در مدیریت های کلان کشور کجاست؟ واقعیت آن است که جوانان در مدیریت ها کلان کشور آن گونه که باید به کار گرفته نمیشوند. نا امیدی در این زمینه وقتی بیشتر میشود که با دولتی مواجه میشویم که از اساس اعتقادی به جوان گرایی ندارد و با این حساب مسیر جوان گرایی در کشور را با دست اندازهای مواجه میکند که به این زودی های به مقصد نخواهد رسید. 

وعده¬های پوچ آقای رییس جمهور!

تقریبا بر همگان روشن بود که کابینه یازدهم حسن روحانی پیرترین کابینه پس از انقلاب در جمهوری اسلامی است. از همین رو بود که کابینه اعتدالی بارها از سوی منتقدین به حق کابینه خسته و بسته لقب گرفت. کابینه که هیئت وزیران آن را افرادی با میانگین سنی بالای 60 سال تشکیل می دادند و طبیعتا در چنین اوضاعی شور و نشاط لازم برای تحرک، فعالیت و خلاقیت در مدیریت وجود نداشت. 

حسن روحانی البته اگر در عمل به جوانان بها نداد اما بارها در سخنانش بر لزوم به کارگیری جوانان و بانوان در مدیریتهای کلان کشور تاکید کرد. این تاکیدات شاید بیش از هر زمان دیگری در ایام انتخابات از زبان شیخ دولت دوازدهم شنیده میشد. یعنی ایامی که دولت برای تامین سبد رای خود مجبور بود تا نقاب کهنسالی خود را کنار بزند و پوستی جوان پسند بیاندازد. با این حال با روی کارآمدن دولت دوازدهم هم اتفاقی شگرفی نیفتاد، به جز وزیر ارتباطات میتوان به ضرس قاطع گفت که میانگین سنی کابینی همچنان تغییری نکرده است و در حقیقت وعده¬های آقای ریییس جمهوری در زمینه به کار گیری جوانان در مدیریت های کلان کشور از حد حرکات تزیینی و نمایشی فراتر نرفته است. 

پیش شرط¬های تحقق جوان گرایی

انقلاب اسلامی ایران انقلابی بود که از اساس به دست جوانان رقم خورد. مهمترین نیروهای انقلابی و بازوهای امام امت را جوانان جان بر کفی تشکیل میدادند که در سالهای پس از انقلاب در مدیریتهای کلان کشور به کار گمارده شدند. این روند اما با گذشت سالها، ادامه پیدا نکرد و فرآیند چرخش نخبگان آنگونه که باید در کشور رخ نداد. چرخش نخبگان جای خود را به بقای نخبگان داد و به جای پالایش دائمی عرصه های مدیریتی کشور و انتقال تجریبات و مدیریت کلان کشور از نسل های اول ودوم به نسلهای سوم و چهارم، ما شاهد راکد شدن مدیریت های دولتی بودیم. 

گرچه جوانی با ویژگی بی تجربگی و ناپختگی در امر سیاست و مدیریت سیاسی مزیت به شمار نمی رود امّا ویژگی های مطلوب دیگری چون امیدواری ،جسارت در تصمیم گیری،نشاط،نوآوری و خلاقیت،انگیزه و انرژی مضاعف می تواند نقطه قوتی باشد که با دو راه حل می توان از بی تجربگی و ناپختگی جوان و جوانان چشم پوشی کرد و تلفیقی مبارک از تجربه بزرگان و توان و انرژی جوانان در پیشبرد اهداف ساخت.

می توان با بازنشسته کردن مدیرانی که سالهای طولانی بر مسند امور اجرایی قرار دارند و اکنون نگاهی بسته و خسته نسبت به تحولات پیرامونی دارند از آنان به عنوان بزرگترین سرمایه نیروی انسانی یک مجموعه در جایگاه مشاور و راهنما بهره جست و فرصت استفاده از ظرفیت و پتانسیل های امور اجرایی جوانان را فراهم نمود.یا اینکه برای تجربه اندوزی و رشد در فضای سیاسی و اجتماعی، جوانان به عنوان دستیار و معاون در کنار مدیران شاخص و کارآزموده قرار بگیرند تا از سویی به آنان کمک کنند تا درک صحیحی از مناسبات و نیازها و خواسته های جامعه جوان کشور به جهت وجود فاصله‌ی سنی زیاد پیدا کنند و از طرفی خود جوان نیز فرصت یادگیری و تجربه اندوزی و بهره گیری از تجربه بزرگان را کسب کند. هر آنچه غیر از این رخ دهد یک نتیجه بیشتر نخواهد داشت. افتادن به ورطه «حرف گرایی صرف». همان اشاره ای که محمد باقر قالیباف نیز چندی پیش بدان توجه کرد. 

جوان گرایی و لزوم تحمل مخالف

نخبگان جوان در کشور امروز به مثابه چشمان بیدار جامعه هستند، چشمانی که ناظر بر عمکردهای مسولین جمهوری اسلامی بوده و با تیزبینی تمام نقاط قوت و ضعف را به آنها یادآور میشوند. در این میان قوه مجریه به عنوان مهمترین نهاد اجرایی و عملیاتی در کشور نیازمند رصد دائمی از سوی جمعیت نخبه و جوان کشور در حوزه های مختلف است . همین امر است که سبب میشود تا لزوم نقد کارشناسی و فنی دولت از منظر جوانان متخصص به عنوان یک رویه مهم رواج یابد. در این میان اما آنچه که شرط لازم و قطعی برای تحقق این امر است آن است که دولت نیز بتواند آستانه تحمل خود را در برابر مخالفان خود بالا ببرد. تجربه دولت یازدهم و دوازدهم نشان داد که دولتمردان این دو دولت در تحمل نظرات مخالف و منتقدانه آن گونه که باید صبور نیستند و تاب تحمل ندارند. 

این در حالی است که تحقق ایده جوان گرایی در نسبت مستقیم با تحمل صبورانه انتقادات قرار دارد. برچسب های بی سواد وبی شناسنامه به جوانانی که از سر دغدغه و دلسوزی برای انقلاب و میهن خود لب به نقد ناصحانه عملکرد دولت گشوده اند نتیجه ای جز تولید نارضایتی و تداوم تفکر پیرسالار نخواهد داشت.

صدای نارضایتی از فراکسیون جوانان مجلس در آستانه چهل سالگی انقلاب

همین امروز فراکسیون جوانان مجلس در بیانیه‌ای جوانان را موتور پیش برنده مراحل پیشرفت انقلاب اسلامی عنوان کرد و گفت: «اینک که در حال نزدیک شدن به سی و نهمین سالگرد پیروزی انقلابیم جای این پرسش وجود دارد که چرا جوانان، از عرصه مدیریت کشور دور مانده‌اند؟»

فراکسیون جوانان مجلس که البته در مجلس کنونی به نوعی اقلیت محسوب میشوند به درستی در نقد عدم به کارگیری جوانان بیانیه صادر کرده است. این فراکسیون با اعلام نارضایتی از وضعیت کنونی نقش جوانان در مدیریت کشور بیان میکند که «بی راه نرفته‌ایم اگر ادعا کنیم موتور پیش برنده مراحل پیشرفت انقلاب اسلامی ایران، همواره جوانان بوده‌اند. مقام معظم رهبری نیز همواره بر این مهم تاکید داشته‌اند. اینک که در حال نزدیک شدن به سی و نهمین سالگرد پیروزی انقلابیم جای این پرسش وجود دارد که چرا جوانان، از عرصه مدیریت کشور دور مانده‌اند؟ جوانانی که پرورش یافته همین انقلاب و در بسیای از زمینه ها از جوانان سابق، دانش آموخته‌تر و توانمندترند.»

جوان گرایی فراتر از جناح بندی های سیاسی

واقعیت ماجرا آن است که در حال حاضر هیچ نهادی جز قوه مجریه قدرت و امکان تحقق ایده جوان گرایی را که از قضا از مطالبات بر زمین مانده رهبری است ندارد. در چنین شرایطی اگر دولت دوازدهم به اقدامات فعال و مدون در جهت به کارگیری جوانان در مدیریت کشور دست نمیزند، زمینه های آموزش و انتقال تجریبات را فراهم نمیکند و به یک معنا از اساس اعتقادی به خرد جوانان جز در ایام انتخابات ندارد، حداقل توقع این است که در این مسیر سنگ اندازی نکند و مانع از فعالیت نهادهای جوان انقلابی و غیر دولتی در عرصه ها مختلف سیاسی اجتماعی و اقتصادی نشود.

این همان است که محمد باقر قالیباف اخیر در سخنرانی خود به آن اشاره کرد. یعنی حمایت از جوانان کارآمد فارغ از جناح بندی های سیاسی. در بیان شهردار جهادی سابق تهران«صلا مهم نیست یک جوان از کدام جناح سیاسی باشد. مهم این است که وقتی حرف زدن، علم، مدیریت و جسارت در تصمیم گیری اش را می بینید لذت می برید و به کارامدی اش صحه می گذارید. امروز کشور به این مدیریت جوان نیازمند است. نسل جدید آماده پذیریش مسوولیت هاست. رها کنیم مسوولیت ها را و به جوان ها میدان دهیم تا تحول ایجاد شود.»