امریکا و تکرار جنایت‌های گذشته

دور جدید اقدامات گروهک‌های تروریستی در غرب و شرق کشور که با مقابله هوشمندانه و مقتدرانه نیرو‌های نظامی و انتظامی و امنیتی سرکوب شد، بیانگر ورود امریکایی‌ها و دولت‌های مرتجع منطقه به دور جدیدی از اقدامات ایذایی علیه نظام اسلامی با بهره‌گیری از این مزدوران است تا به زعم خود با ناامن‌سازی کشور در راستای فشار‌های اقتصادی، روانی و عملی امریکایی‌ها زمینه را برای گسترش اعتراضات اجتماعی در داخل فراهم کنند و به زعم خود نظام اسلامی را به تسلیم در برابر استکبار وا دارند.
علاوه بر این اقدامات تروریستی، تلاش امریکایی‌ها برای بازسازی گروهک‌های تروریستی در نشستی که اخیراً در واشنگتن با هدف سازماندهی آن‌ها برای براندازی نظام اسلامی برگزار گردید، در کنار دور جدید همکاری منافقین با کاخ سفید که با ورود افرادی نظیر جان بولتن نفوذ آن‌ها افزایش یافته است، نشان از راهبرد متفاوت تیم ترامپ برای بهره‌گیری از این گروهک‌ها علیه نظام اسلامی دارد. به‌ویژه آنکه اخیراً قرارگاه عملیاتی آن‌ها در آلبانی و برخی از کشور‌های همجوار ایران فعال شده است.
همزمانی این تحرکات جدید با سالروز اقدامات و جنایت‌های منافقین علیه مردم ایران در تابستان سال 1360، نظیر غائله 30 خرداد 60، انفجار 6 تیرماه که به جراحت مقام معظم رهبری انجامید و همچنین جنایت 7‌تیرماه 1360 که شهادت شهید بهشتی و 72 تن از یارانش را در پی داشت، برای مردم ایران واجد درس‌های ارزشمندی است، چرا که در آن زمان یکی از دشواری‌های نیرو‌های انقلاب متقاعد کردن بعضی از اقشار اجتماعی و به ویژه نخبگان به ماهیت وابسته و امریکایی این گروهک‌ها بود، اما اکنون به رغم گذر نزدیک به چهار دهه، روند تحولات انقلاب اسلامی ماهیت وابسته این گروهک‌ها را آشکار کرده است و حقانیت انقلاب اسلامی را بیش از پیش عیان ساخته است.
اما نکته اصلی در این دور جدید چرایی تمسک امریکایی‌ها و تیم جدید کاخ سفید به این گروهک‌های مطرود و منزوی است که در میان مردم ایران فاقد جایگاه و پایگاه هستند. در این زمینه به نکاتی چند می‌توان اشاره کرد.
1- امریکایی‌ها از گذشته دور بر این نکته اذعان داشته‌اند که به دلیل قطع ارتباط با ایران و اخراج مستشاران و وابستگان سیاسی و نظامی آن‌ها و تعطیلی جاسوسخانه‌شان در ایران عملاً اطلاعی از شرایط داخلی ما نداشته و این برای کشوری که ایران را به عنوان دشمن اصلی خود در جهان معرفی می‌کند، نقطه ضعفی اساسی است، بنابراین تمسک به این گروهک‌ها به عنوان هدف اولیه‌ای برای یافتن سرپل در ایران و جمع‌آوری اطلاعات میدانی از داخل کشور است.
2- نقش دیگر این گروهک‌ها و عوامل‌شان در شکل‌دهی به اعتراضات صنفی و اجتماعی و تبدیل آن به درگیری‌های انتظامی و امنیتی از طریق نفوذ و تحریک اجتماعات و حتی تبدیل آن‌ها به صحنه تقابل نظامی با نیرو‌های انتظامی و امنیتی است که بخشی از حوادث دی‌ماه گذشته ناشی از اثرگذاری این عوامل نفوذی بود، اگرچه هوشیاری مردم در شناخت ماهیت این گروهک‌ها و مدیریت و کنترل اعتراضات عملاً این فرصت را از دست آن‌ها گرفت و سبب شد که توان امریکایی‌ها و عوامل نفوذی در شکل‌دهی به اجتماعات و به خشونت کشاندن آن‌ها به شدت کاهش یابد.
3- بهره‌گیری از عوامل این گروهک‌ها در فضای مجازی، خبرسازی و جریان‌سازی نسبت به برخی از اخبار و تبدیل آن‌ها به ترند بین‌المللی بخشی دیگر از کارکرد این مزدوران است، چراکه با توجه به تسلط آن‌ها به زبان فارسی، در ماه‌های اخیر بسیاری از فراخوان‌ها و جریان‌سازی‌های خبری از بخشی از پایگاه‌های استقراری آن‌ها در عربستان، آلبانی و دیگر کشور‌های منطقه هدایت می‌شود.
4- ناامن‌سازی مناطق مرزی و به‌ویژه مناطق داخلی و شهر‌های مهم یکی دیگر از اهداف غرب برای بازسازماندهی این گروهک‌هاست که هوشیاری و دقت سربازان گمنام امام زمان و مرزداران غیور کشور تا کنون این تحرکات را خنثی کرده است، اما طبیعی است که مقابله با این گروهک‌ها علاوه بر تلاش‌های نیرو‌های امنیتی و انتظامی نیاز به دیپلماسی فعال‌تر در مقابله و برخورد با کشور‌هایی است که مأمن این گروه‌های تروریستی بوده و هرازگاه با اقدامات خود سعی در ناامن کردن مناطق مرزی دارند. در این زمینه به نظر می‌آید اقدام قاطعانه و پیشگیرانه نظامی در هدف قرار دادن پایگاه‌های استقراری آن‌ها تنها راه مقابله و سرکوب آن‌ها باشد.
5-، اما به رغم این برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری امریکایی‌ها و کشور‌های مرتجع منطقه، از هم اکنون می‌توان تکرار شکست این تاکتیک را پیش‌بینی کرد، چرا که این گروهک‌ها فاقد پایگاه مردمی در کشور بوده و مردم هم نسبت به اهداف و برنامه‌های مغرضانه آن‌ها آگاه‌تر شده‌اند. در عرصه جریان‌سازی رسانه‌ای نیز مواضع اخیر ترامپ در مورد اینکه مدعی شده است که ایران رفتار خود را تغییر داده و به‌زعم خود تسلیم زود هنگام ایران را پیش‌بینی کرده است ناشی از همین اطلاعات و برآورد غلط از محیط داخلی ایران است. توئیت‌های ناشیانه و مغرضانه پمپئو، وزیر خارجه امریکا در مورد شرایط داخلی ایران و تلاش برای تخریب برخی چهره‌های ایثارگر و خدوم کشور ناشی از همین اطلاعات غلط عوامل نفوذی است که باعث مضحکه فردی شده است که سال‌ها مسئولیت بزرگ‌ترین سازمان جاسوسی جهان را بر عهده داشته است.
6-، اما روند‌های مذکور ضرورت هوشیاری بیش از پیش مردم نسبت به اهداف و برنامه‌های این گروهک‌ها را در برهم زدن امنیت اجتماعی و تحمیل هزینه‌های سنگین بر کشور ایجاب می‌کند. نکته‌ای که با بازخوانی اندک تاریخچه شکل‌گیری و فعالیت‌های این گروهک‌ها به ویژه برای نسل جوان حاصل و فرصتی برای تقویت و تحکیم انسجام ملی خواهد بود و این مسئولیت سنگین رسانه‌ها در روز‌های آینده است.

عباس حاجی نجاری