دادگاه صحرایی!

 در زمانی که جنگ نظامی بین دو یا چند کشور رخ دهد آنهایی که به عنوان ستون پنجم دشمن عمل نموده یا اینکه در سلسله مراتب فرماندهی از دستورات صادره سرپیچی کنند،  دادگاه صحرایی برپا شده و این عوامل بدون هیچ گونه اغماضی محاکمه و مجازات می‌شوند تا درس عبرت برای دیگرانی باشد که اطلاعات و گرا به دشمن ندهند یا باعث تضعیف و شکست در عرصه میدانی جنگ نشوند. بدون شک ، آمریکا به صورت عیان و پوشیده به عنوان دشمن قسم خورده انقلاب اسلامی، جنگ اقتصادی تمام عیار و نابرابر به ایران اسلامی تحمیل نموده و دامنه آن را روز به روز گسترده‌تر می‌کند و قصدی جز فروپاشی نظام جمهوری اسلامی ندارد.

آمریکا پس از چند دهه رویارویی در عرصه‌های مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و نظامی به این جمع‌بندی رسیده است که در شرایط کنونی از طریق نظامی نمی‌تواند موفق شود و کار جمهوری اسلامی را یک سره نماید، بنابراین ترامپ پس از روی کارآمدن، استراتژی جنگ اقتصادی را انتخاب نمود.

رهبر معظم انقلاب این استراتژی ترامپ و نقشه راه ترسیم شده توسط آمریکا را به خوبی تشخیص داد و راهبرد اقتصاد مقاومتی را تنها گزینه رویارویی دانستند و اجرای آن را به دولت و ملت پیشنهاد نمودند.

دولت که به شدت درگیر مذاکرات با نگاهی خوشبینانه شده بود از اجرای این راهبرد، آگاهانه یا ناآگاهانه غافل ماند و باعث گردید که روز به روز اقتصاد ملی ایران ضعیف‌تر و ضعیف‌تر شود و مردم به جای اینکه سرمایه خود را به سمت تولید ببرند به سمت سپرده‌گذاری نزد بانک‌ها برده تا از سود بانکی ارتزاق نمایند در نتیجه بزرگ‌ترین حجم نقدینگی در تاریخ سیستم بانکی به میزان 000/600/1میلیارد تومان رقم خورد.

این حجم نقدینگی در بانک‌های دولتی، خصوصی و موسسات اعتباری، برای آنها که به دنبال مفسده بزرگ و کلاهبرداری در سطحی وسیع و گسترده بودند وسوسه‌انگیز شد و در نتیجه فسادهای کلان اقتصادی اتفاق افتاد به طوری که همه فساد‌هایی که امروز عامل بی‌اعتمادی مردم شده است یک سر آن به نظام بانکی کشور متصل می باشد.

ترامپ خروج خود را از برجام از طریق رسانه‌ها با یک شوی تبلیغاتی به نمایش گذاشت تا بتواند شوک روانی به جامعه ایران و دولتی که همه اندوخته خود را در برجام می‌دید وارد سازد ابتدا این شوک روانی به انبان نقدینگی اصابت نمود و مردم با سرمایه‌های کوچک و بزرگ به سمت بازار خرید ارز و سکه و ذخایری که ارزش آنها پایدار نیز هست، سرازیر شدند و اتفاقاتی که در این وادی پیش آمد.دولت آمادگی نداشت و همچنان در وادی مذاکرات به سر می برد و مذاکره با اروپا را برای حل برخی مشکلات کارساز تلقی می‌نمود، برای پیشگیری از این اتفاق سهمگین، ساده‌ترین راه را در پیش گرفت و چوب حراج به دارایی و اندوخته ملی کشور زد و ذخایر ارزی و طلا را وارد بازار کرد. در نتیجه این ساده‌اندیشی، مفسدان و چپاولگران بیت‌المال از کمینگاه‌های خود حمله نمودند و با یک طرفه‌العین، خزانه کشور را به تاراج بردند.

در این شرایط و وضعیت پیش آمده چه باید کرد؟

بازسازی سرمایه‌ اجتماعی، بازگرداندن اعتماد ملی، پیشگیری از خدشه به وحدت ملی در برابر دشمن، حفظ مشروعیت نظام و قداست‌ها و جبران ناکارآمدی‌ها، با تلاش و مجاهدت شبانه‌روزی و اخذ تصمیمات علمی و درست تنها و تنها چاره کار می باشد.

در این راستا دستگاه قضائی برای حفظ دستاوردهای گران‌سنگ چهار دهه که از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد، نقشی تاریخی می تواند بر عهده بگیرد در غیر این صورت اتفاقاتی که پس از این رخ خواهد داد بدون تردید به پای این رکن ارزشمند نظام جمهوری اسلامی خواهند نوشت. حفظ سرمایه اجتماعی نظام، اعتماد و وحدت ملی و جبران ناکارآمدی‌ها بدون مواجهه همه‌جانبه با ستون پنجم دشمن، ریشه‌کن‌کردن مفسدان اقتصادی ممکن نیست.

اما آنچه که امروز مورد انتظار انقلابیون، مومنین و مردم حامی نظام و انقلاب است و 

هر گونه اغماض و تاخیر را غیرجایز می دانند برپایی دادگاه‌های صحرایی برای محاکمه به دور از هر گونه تشریفات اداری ، قضائی و اجرای احکام مجازات در کوتاه‌ترین زمان ممکن است . قوه قضائیه بداند که رسالت تاریخی دارد و مفاسد اقتصادی امروز پاشنه آشیل نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است.

 محمد ناظمی اردکانی