چرا مذاکره با آمریکا ضرر دارد؟

آمریکایی‌ها همیشه درخواست داشته‌اند با ما مذاکره کنند. حالا ما چرا مذاکره نمی‌کنیم؟... علّت، این است: آمریکایی‌ها فرمول مذاکراتی‌شان این است که می‌گویم:

۱. مذاکره اوّلاً در عرف سیاسی به‌معنای نشستن و حرف زدن و احوالپرسی کردن که نیست، مذاکره یعنی دادوستد... خب، آمریکایی‌ها چون متّکی هستند به قدرت نظامی و قدرت پولی و قدرت رسانه‌ای وقتی‌که با یک طرفی می‌خواهند مذاکره کنند، اهداف اصلی خودشان را قبلاً برای خودشان مشخّص می‌کنند؛ حالا بعضی از آن اهداف را به زبان هم می‌آورند، بعضی را هم نمی‌گویند؛ در اثنای کار مرتّب دبّه می‌کنند، مرتّب اضافه می‌کنند، مرتّب چانه می‌زنند، امّا اهداف اصلی برای خودشان مشخّص است.        

۲. دوّم، از این اهداف اصلی یک قدم عقب نمی‌نشینند. بله، اهداف فرعی و چیزهای بیخودی کم‌ارزش را در حاشیه گاهی می‌آورند و از آنها صرفِ‌نظر می‌کنند که به‌ظاهر یک نوع عقب‌نشینی است، امّا از مقصود اصلی و اهداف اصلی‌شان مطلقاً عقب‌نشینی نمی‌کنند، امتیاز اصلاً نمی‌دهند.

۳. سوّم، از طرفِ مقابلِ مذاکره امتیاز نقد می‌خواهند، از او وعده قبول نمی‌کنند؛ می‌گویند ما اطمینان نداریم، امتیاز نقد از او مطالبه می‌کنند... اگر چنانچه طرف مقابل از دادن امتیاز نقد امتناع بکند، هوچی‌گری تبلیغاتی و رسانه‌ای و هیاهو در سطح دنیا راه می‌اندازند که بله، اینها مذاکره نمی‌کنند... یک هیاهوی عظیمی که معمولاً طرف مقابل کم می‌آورد در مقابل این هیاهو؛ معمولاً طرف مقابل منفعل می‌شود، دچار انفعال می‌شود.

۴. چهارم، خودش به‌جای اینکه در مقابل آنچه از او نقد می‌گیرد چیز نقدی به او بدهد، مثل هر معامله‌ای که شما پول می‌گیرید و جنس باید بدهید، جنس نمی‌دهد؛ نقد را می‌گیرد، در مقابلش وعده می‌دهد، امّا وعده‌های قرص‌ومحکم: مطمئن باشید، تردید نکنید، شک نکنید؛ با وعده دل طرف مقابل را خوش می‌کند و طرف مقابل [هم] می‌بیند دارد وعده می‌دهد با این قرصی و با این محکمی.          

۵. مرحله‌ِی آخر؛ بعد که قضیه تمام شد و کارش گذشت، زیر همین وعده هم می‌زند، این وعده‌ی قرص‌ومحکم را هم مثل باد هوا فراموش می‌کند! روش مذاکره‌ی آمریکایی‌ها این است... خب با این طرف مقابل نمی‌شود مذاکره کرد؛ با این دولت نمی‌شود مذاکره کرد. درباره‌ی مسائل گوناگون، هر دولتی که با این دولت مذاکره کند، [او] مشکل درست می‌کند؛ مگر اینکه هم جهت باشند، مثل انگلیس.