سالم سازی خیالی ورزشگاه ها برای بانوان

 ایشان در ابتدا مدعی شده است: «بحث ورود بانوان به ورزشگاه‌ها همچنان از مباحث مورد توجه جامعه است». این گزاره از آنجا که بدون سور بیان شده، ایهام دارد و این گونه القا می‌کند که گویا این مسئله مورد توجه همه جامعه یا بخش غالبی از جامعه است! این در حالی است که شواهد و قرائن بسیاری وجود دارد که این مسئله تنها در بین بخشی از عناصر سیاسی و جمع اندکی از بانوان مطرح است. چه آنکه در زمانی که فضاهای ورزشگاه به گونه‌ای است که حتی مردان از رفتن به ورزشگاه ابا دارند، زنان به طریق اولی آن را مسئله زندگی خود نمی‌دانند. ضمن آنکه اگر قرار بر تماشای ورزش باشد، در سال هایی که زنان ایرانی در رشته‌های بسیاری در آسیا و دنیا مقام کسب کرده‌اند، وضع تماشای مسابقات بانوان این مقدار ناامید کننده نبود! 

ایشان در ادامه نوشته است: «اگر بتوان محیط ورزشگاه‌ها را به محیطی امن و پر از آسایش برای بانوان تبدیل کرد که بتوانند به تماشای مسابقات ورزشی بنشینند، این حقی است برای این قشر و باید تامین شود.... محیط‌های ورزشی کشور باید محیطی سالم و مناسب باشد تا هم زنان و هم مردان به نحو مطلوبی از آن استفاده کنند. این حقی است که مسئولان برعهده دارند و وظیفه ذاتی آنهاست که شرایطی فراهم آورند تا آحاد جامعه، در یک شرایط مساوی از اماکن ورزشی استفاده کرده و امنیت و رفاه‌شان تامین شود. » اگر اصل این مطلب مورد پذیرش باشد حال آقای غرویان و همفکران او باید پاسخ دهند که اولا مخاطب این «باید»ها و «اگر بتوان» چه کسی است؟ ثانیا در حال حاضر که آقایان اصرار بر ورود دارند آیا محیط امن و با آسایش در ورزشگاه ها حکمفرماست؟ 

آیا مسئولین به وظیفه ذاتی خود عمل کرده‌اند و محیطی امن برای حضور بانوان در ورزشگاه ها را فراهم آورده‌اند یا فقط با وصله و پینه کردن بخشی از ورزشگاه تنها درصدد مانور و نمایش هستند تا زنان را به ورزشگاه ها بکشانند؟ آیا جناب غرویان از وضعیت نابسامان عمرانی و اخلاقی امروز ورزشگاه ها مطلع است یا بر اساس تصورات کلی و انتزاعی، مطالبی را بیان می‌دارد که با واقعیت منطبق نیست؟

ایشان سپس اظهار داشته است: «حق استفاده از اماکن ورزشی که صرفا مخصوص آقایان نیست. تماشای مسابقات ورزشی و استفاده از شور و نشاط در جامعه، حق همگان است و زنان و مردان در این امر شریک هستند.» حال سوال این است که آیا استیفای این حق تنها با حضور مختلط‌گونه زنان در مسابقات مردان- آن هم فقط در مسابقات فوتبال- تحقق می‌یابد؟ آیا نمی‌توان به جای پافشاری و حاشیه سازی بر این امر، زنان را برای تماشای مسابقات بانوان ترغیب کرد تا هم به شور و هیجان مسابقات افزوده شده و موفقیت های مکرر زنان ورزشکار ایرانی دیده شود و هم حق مورد نظر آقای غرویان تامین گردد؟ 

با این مقدمات آقای غرویان در مسند فتوا می‌نشیند و دو فتوا می‌دهد: 

ابتدا می‌نویسد: «از نظر شرعی باید در ورزشگاه‌های کشور امنیت و اخلاق برقرار باشد، اما اگر در چنین مکان‌هایی ناامنی و بی‌اخلاقی وجود داشته باشد؛ که در این بحث فرقی بین زنان و مردان وجود ندارد، در سالم سازی محیط خلل وارد می‌شود.» در اینجا نیز باز نویسنده وارد مصادیق نشده و آشکار نکرده است که آیا هم اینک این باید محقق شده و طبق فتوای ایشان (!!) 

از نظر شرعی ورود زنان اشکال دارد یا نه؟ البته ایشان در ادامه یادداشت اذعان کرده است که: «وزارت ورزش و جوانان هم در صدد این است که محیط‌های ورزشی کشور را سالم‌سازی کرده تا مورد استفاده عموم آحاد جامعه قرار بگیرد.» این عبارت این مطلب را در خود نهفته دارد که در حال حاضر محیط های ورزشی سالم‌سازی نشده و لذا وزارت ورزش درصدد این امر بر آمده است که با این توصیف، نتیجه این می‌شود که از نظر آقای غرویان امروز حضور زنان در ورزشگاه اشکال شرعی دارد چرا که امنیت و اخلاق به طور شایسته در آنها برقرار نشده است و تا زمانی که وزارت ورزش این سالم سازی را انجام ندهد و به این وظیفه خود عمل ننماید، حضور بانوان در استادیوم طبق فتوای آقای غرویان با خلل مواجه است!

لذا فتوای دوم ایشان که «به تماشا نشستن خانم‌ها در ورزشگاه‌ها و از نزدیک دیدن مسابقات ورزشی، در ذات خود اشکالی ندارد؛ این نکته بارها در مصاحبه‌ها و اظهارنظرها بیان شده است»، با توجه به حواشی مطرح شده توسط ایشان از نظر عرضی و ثانوی اشکال دارد. البته فتاوی مراجع معظم تقلید نشان می‌دهد با توجه به نوع پوشش برخی ورزشکاران در برخی مسابقات، به تماشا نشستن و از نزدیک دیدن مسابقات ورزشی را حتی در ذات خود نیز با اشکال مواجه می‌کند. فلذا بخش دوم سخن ایشان نیز مخدوش است چه آنکه اشکال داشتن یا نداشتن یک مسئله با بارها بیان شدن آن در مصاحبه‌ها و اظهارنظرها معین نمی‌شود و این امر نمی‌تواند حرمت را به حلیت تبدیل کند بلکه، آنچه در اینجا مورد توجه است نظر مراجع تقلید است. 

با توجه به آنچه نویسنده نگاشته است و همچنین رفتار دولتمردان و حامیان حضور زنان در ورزشگاه می‌توان با جناب غرویان هم نظر بود که «از شواهد و قرائن چنین استنباط کرد که اصولا بحث ورود بانوان به ورزشگاه‌ها و اماکن ورزشی یک بحث سیاسی است تا «فقهی» و شرعی. این موضوع در جامعه ایران رنگ سیاسی به خود گرفته است. بعد فقهی این موضوع کاملا روشن است.»

ایشان البته برای اثبات مطلب خود دلیل نادرست یا ناقصی را بیان داشته که: «بسیاری از مسائل در کشور به حوزه سیاسی، حزبی یا گروهی کشیده می‌شود تا یک گروه سیاسی، رقیب خود را مورد حمله قرار دهد یا اشخاص و گروه‌هایی که مخالف دولت آقای روحانی هستند بحث ورود بانوان به ورزشگاه‌ها را مخالف دین و مذهب جلوه دهند تا دولت را مورد هجمه قرار دهند.» 

به نظر می‌رسد فارغ از گروهی که برای انگ سیاسی به دولت با مسئله ورود زنان به ورزشگاه مخالفت می‌کنند، عده‌ای از دلسوزان دین و عفت نیز به دور از هیاهوهای سیاسی با این مسئله درست یا نادرست مخالف هستند. نمونه واضح چنین کسانی مراجعی هستند که هم سال 85 در دولت قبل و هم در حال حاضر از باب فقهی و شرعی به اعتراض به این امر پرداختند و نمی‌توان ایشان را به جناح‌بازی و سیاست‌زدگی متهم نمود. بله، می‌توان رفتار برخی جریانات همفکر آقای غرویان را سیاسی دانست که دیروز، برای مخالفت با دولت وقت، همراه با مراجع، با حضور زنان در ورزشگاه مخالف بودند و به دولت فشار می‌آوردند و امروز، برای همراهی با دولت مطبوع خویش، حاضرند با مراجع مخالفت کنند و حتی در سخنی اهانت آمیز رفتار و گفتار آنها را سیاسی بدانند! 

آقای غرویان با مغالطه ساده‌انگاری و بدیهی نمایی می‌نویسد که بعد فقهی این موضوع روشن است! البته مشخص نمی کند به چه معنا روشن است؟ مراجع به کرات حکم به حرمت آن داده اند آیا منظورشان این است حرمت آن روشن است؟ اگر چنین باشد که اصولا این نوشته آقای غرویان لغو خواهد بود و اگر منظورشان این است که حلیت مسئله روشن است، چنانچه خود ایشان مطرح کرده است این مسئله چندین بعد اجتماعی و سیاسی دارد و یقینا به راحتی نمی توان در این باره نظر داد!  

در ادامه نوشته، آقای غرویان در مغالطه‌ای عجیب از نمایندگان زن مجلس می‌خواهد از حقوق زنان دفاع کند و در بیان دلیل خود می‌نویسد: «زیرا این مباحث، جزئی از حقوق بانوان است که ورزش کنند یا به تماشای مسابقات ورزشی بنشینند. حق زنان است که سلامتی خود را با انجام ورزش‌های سالم به دست بیاورند.»

به نظر ایشان با واقعیت جامعه ایران فرسنگ ها فاصله دارد! چه کسی مخالف ورزش بانوان است؟ امروز هم ورزش همگانی و هم ورزش قهرمانی در بانوان بسیار پیشرفت کرده است و در دولت قبل تعداد قابل توجهی سالن برای ورزش بانوان اختصاص داده شده است که به نظر می‌رسد عینک سیاسی آقای غرویان سبب شده که دید منطقی و منصفانه ایشان تحت الشعاع قرار گیرد و واقعیات روشن جامعه را منکر شوند! چه کسی در این کشور زنان را از انجام ورزش سالم منع کرده که آقای غرویان از اجحاف حق زنان در این مورد سخن می‌گوید؟ آیا این گونه اتهام زدن و سیاه‌نمایی علیه جامعه زیبنده یک استاد منطق است یا فقط از یک عنصر سیاسی بر می‌آید؟

 حجت‌الاسلام غرویان در پایان برای به کرسی نشاندن مطلب خود به قانون اساسی نیز تمسک کرده و نوشته است: «در قانون اساسی ایران این حقوق برای شهروندان در نظر گرفته شده که زنان و مردان از امکانات کشور استفاده کنند. از سویی وظیفه مسئولان است تا حقوق زنان را استیفا کرده و بانوان هم باید در صف مقدم حمایت از حق خود قرار گرفته و به هر شکل ممکن از حقوق مصرح در قانون دفاع کنند.» 

به نظر می‌رسد همان گونه که یکی از مراجع محترم بیان داشتند، مسئولین دولتی و حامیان آنها سعی دارند با طرح مسئله ورزشگاه و زنان، اذهان را سرگرم مسئله فرعی کرده تا از پاسخگویی در مورد مشکلات اساسی فرار کنند. آیا اولویت های اساسی زنان در آموزش و بحث خانواده و عدالت شغلی و ... که مصرح در اصل 21 قانون اساسی بوده توسط دولت حل و فصل شده که موضوعات دست چندم با اولویت پایین سبب دغدغه «آقایان» شده است؟

جا دارد امثال آقای غرویان و حامیان دولت به جای بحث های انتزاعی و ذهنی، کمی در بطن و متن جامعه باشند تا بتوانند براساس واقعیت موجود اظهارنظر نمایند نه بر مبنای امور ذهنی که در خیال، خوب به نظر می‌رسد اما در عمل، جز زحمت و ضرر برای ملت ثمره‌ای ندارد.