فشار برای مذاکره بی‌فایده

چندی پیش، در سرمقاله روزنامه نوشتم که شواهد متقنی وجود دارد که آمریکا در شرایط فعلی، برای اقدام نظامی علیه ایران، نه عزمی دارد و نه توانی و حتی تصریح کردم اگر احتمال برخورد نظامی میان ایران و آمریکا در زمان اوباما، یک درصد بود، در حال حاضر همان‌قدر هم نیست، اما این را هم اضافه کردم که راهبرد دولت آمریکا در شرایط فعلی، آن است که ایران، سایه جنگ را بسیار نزدیک حس کند و تحت‌فشار آن مجبور به مذاکره شود، خلاصه آن‌که تهدید به جنگ قرار است آمریکا را به مقصود برساند و نه خود جنگ. در خبرها دیده‌اید که ناو هواپیمابر لینکلن و بمب‌افکن‌های B52 به منطقه اعزام‌شده‌اند، اما در این‌سوی ماجرا مقام معظم رهبری، تأکید کردند که «جنگ نمی‌شود، مذاکره هم سم است.»

چند روز پیش، رئیس‌جمهور آمریکا، به خیال خود، برای آن‌که تهدید ایران را عینی‌تر کند، در جشن فارغ‌التحصیلی افسران جوان آمریکایی از آن‌ها خواست خود را برای جنگ در آینده نه‌چندان دور آماده کنند، افسران مات و مبهوتی که نمی‌دانستند روی این سخن اصلاً به آن‌ها نیست و خطاب به مسئولان ایران است. اما روز گذشته، مقام معظم رهبری در دیدار اساتید، راهبرد مقابله ایران با دوگانه فشار – مذاکره آمریکا را به‌روشنی بیان کردند. حالا دیگر همه مطمئن هستند که حداقل در دوران دولت فعلی آمریکا، هیچ مذاکره‌ای در کار نخواهد بود و تشدید فشار هم مؤثر نیست. از همه مهم‌تر، در جبهه خودی و بر اساس محاسبات منطقی، هیچ‌کس تهدیدات آمریکا را جدی نمی‌گیرد. در خبرها آمده بود که در هفته‌های گذشته مرتباً فرستادگانی از دیگر کشورها که حامل پیام واشنگتن بودند، به تهران سفرکرده‌اند، اما این‌همه پیام، شب گذشته در یک‌کلام رهبری پاسخ داده شد : ایشان در واکنش به درخواست‌های غیررسمی دولت آمریکا برای مذاکره فرمودند :« مثل قضیه‌ آن خواستگاری که از او پرسیدند چه شد؟ گفت همه‌چیز پیش رفته 

غیر از دو چیز: ما می‌گوییم دختر شمارا می‌خواهیم و آن‌ها می‌گویند غلط می‌کنید! منظور این‌ها از مذاکره،‌ مذاکره با آمریکا است که درباره‌ این هم گفتیم که مذاکره نمی‌کنیم؛ علتش این است که مذاکره هیچ فایده‌ای ندارد و ضرر هم دارد.»

شاید بیش از یک سال باشد که رهبر معظم انقلاب، تقریب در تمام دیدارها و سخنرانی‌های رسمی که به موضوعات بین‌المللی پرداخته‌اند، بر دو اصل «جنگ نمی‌شود، مذاکره نمی‌کنیم» تأکید ورزیده‌اند، اما این تأکیدات چندباره حتماً دلیلی دارد. دشمن باید مطمئن شود که ما اهل آن مذاکره‌ای که آمریکا می‌خواهد، نیستیم. در داخل هم عموم مردم باید مطمئن شوند که هیچ تهدید جدی و نزدیکی متوجه کشور نیست، اما این تمام ماجرا نیست، گویا برخی مسئولان داخلی بیشتر از همه مخاطب این پیام‌ هستند.

پدر خانواده، چه زمانی مجبور است چندین بار تکرار کند که آن خوراکی که از بیرون برای شما تدارک شده، سم است؟ مشخص است که مخاطب این سخن، بیرون مرز نیست، بلکه زمانی است که برخی فرزندان هنوز هم نسبت به خوراکی که از بیرون می‌رسد، تمایل یا حداقل تردید دارند. به نظر می‌رسد بعضی از مسئولان خودمان هم باید حقیقتاً باور کنند که نه جنگی در کار است و نه ما با آمریکا مذاکره می‌کنیم که اگر چنین شد، احتمالاً امیدشان هم بیشتر متوجه ظرفیت‌های داخلی و وقت و دغدغه‌شان، بیش‌ازپیش صرف اداره صحیح امور کشور خواهد شد!

 

محسن پیرهادی