شرق در حال طلوع و غرب در حال غروب است

با اعلام خبر برنامه همکاری ۲۵ ساله ایران و چین توسط سخنگوی دولت در سوم تیرماه سال جاری ، پژواک های مختلف در فضای رسانه‌ای و افکارعمومی پیچید.بررسی ها نشان می دهد بیشتر خبرسازی ها بر علیه سند همکاری های راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین از سایت انگلیسی «پترولیوم اکونومیست» نشات می گیرد.که با جوسازی و وارونه نمایی ها رسانه‌های سلطنت طلب و ضد انقلاب خارج از کشور و دشمنان قسم خورده این آب و خاک نیز گسترش یافت.جالب اینجاست که گروهکهای که دستشان به خون ملت ایران آغشته بود و وطن فروشانی که نامه تحریم همه جانبه ایران به سران ایلات متحده نوشته بودند.ناگهان دایه دلسوز تر از مادر برای وطن شدند .

"که باید گفت ناگهان گربه زاهد میشود"

اخبار سیاسی-  تهران و پکن مثل بسیاری از کشورهای دیگر اشتراکات و تفاوت دیدگاه‌هایی باهم دارند. طبیعی است که در حوزه اشتراکات روی به همکاری و همگرایی آورده اند. اینکه در هنگامه فشار حداکثری امریکا و تعلل اروپا، تهران به سمت همکاری بیشتر با پکن تغییر جهت داده، که برخلاف برخی ادعاها در مسیر تلاش برای تأمین منافع کشور و مردم است. 

 بر اساس آنچه که در این سند با عنوان  «برنامه همکاری های جامع ایران و چین» ثبت شده و حوزه های سیاسی، امنیتی، دفاعی، فرهنگی، کشاورزی، اقتصادی، علمی، جهانگردی، نفت و انرژی، زیرساخت های مخابراتی و فناوری ارتباطات، تجارت، بهداشت و سلامت و ... را شامل می شود. در برخی از بندها صحبت از تسهیل سرمایه گذاری و فاینانس است و برخی از بندها از حمایت های متقابل سیاسی در مجامع بین المللی می گوید. در حوزه نظامی و دفاعی موضوعاتی همچون آموزش، انتقال فناوری های دفاعی، مبارزه با تروریسم و رزمایش مشترک آمده است. از نکات بسیار مهم این سند می توان به توافق بر سر تجارت با ارزهای ملی یاد کرد. همچنین در این سند بارها به طرح بزرگ چین به نام «یک کمربند- یک راه» طرحی بر بستر مسیر جاده ابریشم اشاره شده است.

متاسفانه گاها در کشور ما دیده میشود که بحث تجارت بین الملل ذیل مباحث جناحی و سیاسی اغلب با خطای محاسباتی روبرو می شود، این در شرایطی است که طبق شعاری که بر سر در وزارت خارجه کشورمان نقش بسته است « نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» است، قطعا راهبرد سیاست خارجی کشورمان نه تنها گرایش به شرق و غرب نیست بلکه یک نوع موازنه منفی و موازنه مثبت در این خصوص جاری و ساری است.

استقلال نقطه قوت جمهوری اسلامی و برگ زرین آن است. و در طول زمان روابط کشور ما با اغلب کشورهای جهان بر اساس منافع ملی‌ و رفتار متقابل توسعه یافت است. هر کشوری در شمال، جنوب، شرق و غرب جهان که با زبان تکریم با ملت بزرگ ایران سخن میگوید و حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ما را محترم میشمارد مورد تکریم متقابل ایران است.

ایران و چین به عنوان دو کشور مهم و دو بازیگر اثرگذار در سطوح منطقه ای و بین المللی  از سابقه ای قابل تأمل و چشمگیر طی چند دهه گذشته در گسترش مناسبات دوجانبه  برخوردارند.

با توجه به اینکه ایران بازیگری است که عرصه بازی آن منطقه ای اما سطح  بازی آن بین المللی است با تعارضات مختلفی از جانب سایر بازیگران اعم از منطقه ای و  بین المللی مواجه بوده و ازاین رو نیازمند بهره گیری از تمام توان تحرک خود در عرصه  قدرت دیپلماتیک است تا از ائتلاف سازی ضدایرانی که به ابتکار غرب و مشخصاً آمریکا  دنبال شده جلوگیری کند. چین یکی از اهداف تحرکات سیاست خارجی ایران به شمار  میاید تا از طریق مشارکت دیپلماتیک با آن منافع سیاسی واقتصادی کشور  تأمین شود.

در بررسی وضعیت موجود میتوان دلایل  همکاری دو کشور را به شرح ذیل ارزیابی کرد:

1-  تصویب یک سند جامع که از تحریم   آسیب نبیند یک اقدام منطقی است تا این همکاری با تغییر دولت ها آسیب نبیند.

2-  اقتصاد چین در حال غلبه بر مدل اقتصاد لیبرالی و رسیدن به رتبه نخست اقتصاد جهان است که با توجه به دیدگاه های اقتصادی ایران اسلامی در رد اقتصاد لیبرالی می تواند کاتالیزور  همکاری باشد. و با روابطی مکمل و مستقل در برابر فشارهای کشورهای سلطه گر نیز محکم تر از قبل ایستادگی کنند.

3- استفاده از ظرفیت حق وتوی چین بعنوان عضو دائم شورای امنیت، عین تدبیر وسیاست‌ورزی در عرصه جهانی است.

4- ایجاد کریدور تجاری جاده ابریشم که همیشه در سیاست خارجی ایران پس از انقلاب مطرح بوده است. و ایران می تواند از ویژگی ژئواکونومی خود نهایت استفاده را برای سود دراز مدت ببرد.

5- وابستگی شدید چین به نفت در حالی ست که اکثر منابع نفتی جهان زیر تسلط آمریکاست فلذا مسئولان چینی با توجه به تحریم احتمالی به دنبال یک منبع قابل اتکای دراز مدت و دارای ثبات امنیتی برای خرید نفت هستند. با توجه  تحریم صادرات نفت ایران و ضربه شدیدی که به درآمدهای نفتی کشور زده شده، به نظر می رسد دیگر ایران دغدغه فروش نفت را نداشته باشد.

6- به گواه تاریخ هیچ دو ملت و فرهنگ و تمدن بزرگی را نمی‌توان یافت که مانند ایران و چین بن مایهٔ مبادله و تعامل و دیرینهٔ فرهنگی را در ژرفای تاریخ آزموده و در طول هزاره‌ها هرگز رو در روی هم نایستاده اند لذا به هیچ وجه از نقطه نظر فرهنگی ملت ایران را تهدید نمی کنند.

اینکه جزئیات سند بصورت کامل  منتشر نشده است؛ یک دلیل همان موضوع نهایی نشدن سند است.

دلیل دیگر اینکه  با علنی شدن این سند ، غرب فشارهایش را بر روی چین  تشدید خواهد بخشید تا این قرارداد صورت نگیرد، بنابراین چینی ها تاکنون موافق انتشار آن نبوده اند.

به نظر می رسد شیطنت غربی ها برای سر درآوردن از این طرح و احیانا تلاش برای به هم خوردن چنین برنامه راهبردی مهمی میان ایران و چین باعث شده تا چنین دروغ هایی بنگاهها خبرپراکنی ضد انقلاب خارجی و دست پرورده های غرب‌گرای داخلی به سند نسبت دهند و درباره شبهه افکنی رسانه های ضد انقلاب باید گفت که طبق آنچه در سند آمده است، به غیر از عدد ۲۵ سال که مربوط به مدت اجرای این برنامه است در سند اصولا هیچ عدد و رقمی وجود ندارد؛ متاسفانه برخی در داخل ایران نیز در دام این نقشه افتادند.

البته بدون شک باید بین کسانی که دلسوزانه مطالبه‌ی شفافیت راجع به محتوای این قرارداد را دارند و کسانی که صرفا هدف‌شان سیاسی بازی، بهره برداری‌های جناحی و تطهیر غربگرایی خودشان می‌باشد تفاوت قائل شد!!

در مجموع آن چیزی که امروز به عنوان " برنامه همکاری های جامع ایران و چین " در دست تدوین و نهایی شدن است اگرچه قطعا طبق اصل ۷۷ قانون‌ اساسی باید در مجلس شورای اسلام تایید شود اما جهت جلوگیری از حاشیه ها و سو استفاده های جریانات خارجی و داخلی بهتر اینست که ابعاد سند ۲۵ ساله قرارداد همکاری ایران و چین در صداوسیما ملی با حضور کارشناسان موافق و منتقد مورد تبیین و بررسی قرار گیرد.

درپایان قطعا این همگرایی ایران و چین کاتالیزور غروب هژمونی اقتصادی لیبرالی و به طبع افول غرب و آمریکا خواهد شد.

محمد میری