برای این سؤال‌ها جوابی هست؟

آمار جان‌باختگان ویروس کرونا در کشور  به بیش از ۱۴ هزار نفر رسید. روزانه نزدیک به ۲۰۰ نفر از هم‌وطنانمان را از دست می‌دهیم و بازماندگان، هم غم فراق عزیزشان را تحمل می‌کنند و هم در رنج بدرقه غریبانه مسافرشان می‌سوزند. تعداد فوتی‌ها در برخی کشورها رو به کاهش رفته و حتی نزدیک به صفر رسیده اما کشور ما که در ابتدای امر، خوش درخشیده بود، آمار ناراحت‌کننده‌ای را تجربه می‌کند. دراین‌باره و البته مصادیق مشابه، نکاتی شایان‌ذکر است:
یک. جمعی از صاحب‌نظران و البته سازمان بهداشت جهانی از عجله در اتمام قرنطینه و محدودسازی برخی کشورها گلایه کرده و آن را مسبب اوج‌گیری مجدد این بیماری می‌دانند. کشورهایی که با تئوری عادی‌سازی شرایط و مقاوم‌سازی تدریجی مردم، می‌خواستند با این ویروس مقابله کنند، این روزها شاهد رشد چشمگیر آمار جان‌باختگان هستند. 
صحبت آقای روحانی مبنی بر اینکه ۲۵ میلیون ایرانی به این ویروس مبتلا شده‌اند و ۳۵ میلیون دیگر نیز در معرض هستند، به‌نوعی مؤید وجود نگاه ایمنی جمعی یا گله‌ای است که این روزها توسط مجموعه‌های علمی در حوزه بهداشت و درمان زیر سؤال است.
دو. مقابله با کرونا یکی از مواردی است که می‌تواند سنجه‌ای منصفانه برای مقایسه توان کشورها در مقابله با بحران‌ها باشد؛ چراکه تقریبا عموم کشورها و مردم دنیا با آن درگیر شده و هنوز دارو و درمان مشخصی هم برای آن تجویز نشده است. اینجاست که سیاست‌گذاری‌ها، اعمال قدرت و همراهی و مشارکت مردم نشان می‌دهد چه کشوری توفیق بیشتری در حل بحران دارد.
سه. اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا باید از خود بپرسند آیا ۱۴ هزار نفر جان‌باخته حداقل تعدادی است که می‌شد داشته باشیم یا اگر مثلا قرنطینه یا محدودیت‌ها به نحوی ادامه پیدا می‌کرد، این عدد تقلیل می‌یافت؟ اگر واقعا بهترین راه و روش، همین بوده که اتخاذشده، اجرشان باخداست و مردم هم سپاسگزار خواهند بود،اما اگر قصور یا تقصیر وجود داشته باشد، ولو در مورد حتی یک جان‌باخته، آنگاه باید مؤاخذه شوند چراکه وقتی راجع به جان گرفتن یا جان‌بخشیدن به انسان‌ها صحبت می‌کنیم، باید نگاهمان به این آیه از سوره مبارکه مائده باشد «مَن قَتَلَ نَفسًا بِغَیرِ نَفسٍ أَو فَسادٍ فِی الأَرضِ فَکَأنَّما قَتَلَ النّاسَ جَمیعًا وَمَن أَحیاها فَکَأنَّما أَحیَا النّاسَ جَمیعًا؛ هرکس، انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسان‌ها را کشته؛ و هر کس، انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است.» ذکر این دغدغه هم نه از باب مچ‌گیری بلکه در جهت دستگیری و کمک‌رسانی به دست‌اندرکاران امر است. در روایت هست که مراد همین آیه را از امام پرسیدند، فرمودند: تأویل اعظم آن این است که تو کسی را هدایت کنی. هدایت هم وظیفه‌ همگانی است؛ اگر هرلحظه احساس کردیم باید مسیر را اصلاح کنیم، بی‌درنگ می‌بایست اقدام کنیم تا جان و سلامت مردم حفظ شود.
چهار. مشابه سؤال قبل را هر مجموعه‌ای که سیاست‌گذار، مجری یا ناظر است نیز باید از خود بپرسد. آیا دلار ۲۶ هزارتومانی، حداقل رقمی است که می‌شد تصور کرد یا با تدابیری می‌توانستیم این عدد را هرگز نبینیم؟ مسکن، خودرو و کالاهای اساسی چطور؟ آیا قوه قضائیه در عدالت‌گستری موفق بوده است؟ آیا داد مظلومان از ظالمان ستانده شده است؟ آیا مجلس، ریل مناسبی برای حرکت دولت و مردم طراحی کرده است؟ امثال این سؤال‌ها اگر پاسخ داده شود، کارنامه آن مجموعه هم به دست می‌آید وگرنه بدون ارزیابی، کسی دست به اصلاح خود نخواهد زد.

مسعود پیرهادی