نمی خواستم «فرار از زندان» بر من تاثیر بگذارد

به گزارش افکارنیوز، ‌زمانی که این سریال پخش شد، کمتر به جرایم رایانه ای در تلویزیون توجه شده بود وبسیاری از مخاطبان جرقه اولیه حفاظت از اطلاعات رایانه ای را دریافتند و با شگردهای این جرایم بیشترآشنا شدند. حالا بعد از چند سال وقفه، ادامه این مجموعه در حال پخش است امااین بار بنا به گفته کارگردان از منظری دیگر به این موضوع پرداخته می شود. به همین منظور گفت و گویی با مسعود آب پرور کارگردان این سریال می خوانید.

با فاصله ای که بین پخش قسمت اول و دوم «هوش سیاه» افتاد، آیا این سریال و موضوع آن می تواند به آگاهی بیشتر مردم به جرایم رایانه ای و مسائل مرتبط با آن کمک کند؟

بالطبع چنین مواردی تاثیر گذار است اما در این زمینه نباید نقش سایر نهادهای اجتماعی را فراموش کرد.

مثلا چه مراکزی؟

در این زمینه، خانواده، دانشگاه، مدرسه وآموزشگاه هایی که وجوددارندو رسانه ای مثل تلویزیون که فراگیر است، باید نقش خود را به درستی ایفا کند تا یک جریان اجتماعی شکل بگیرد. اگر فکر کنیم که با یک فیلم یا یک سریال، اتفاق ویژه ای در یک جامعه می افتد، فکر کنم نقش رسانه را درست نشناخته ایم.

یکی از نکاتی که در سریال شما نمود دارد لباس زندانیان است. لباس متحد الشکل، چندان واقعی به نظر نمی رسد چرا لباس های زندانیان شما این گونه است؟

آن چه را در جامعه خودمان و زندان ها وجود دارد خیلی متعارف نمی بینم. همان طور که در «هوش سیاه ۱» جریان سازی شدو الگو سازی کردیم، دلم می خواست که در «هوش سیاه ۲» هم این مورد خیلی تابع جریانات جاری جامعه نباشد وسریال خودش جریان ساز باشد. همان طور که باعثشدیم در قسمت اول، یک پلیس تخصصی ایجاد شود، می خواستیم این سری هم تاثیراتی داشته باشد و الگوی تصویری و عینی پیش چشم مدیران و تصمیم گیرندگان وجود داشته باشدو به سمتی برویم که تمیزی، نظم و نظافت در زندان ها ایجاد شود چون به نظر می آید الان این طور نیست.

به دلیل سریال شما بخشی در پلیس راه اندازی شد؟

بله، البته بعد از «هوش سیاه ۱» مرا به مکانی دعوت کردند که مختص پلیس بود و تبریک گفتند و گفتند که پلیس فتا به واسطه «هوش سیاه» و سریال شما شکل گرفت. زمان پیش تولید «هوش سیاه ۲» فرمانده آن جا تهیه کننده کار را دعوت کرده بود و بارها گفت که هوش سیاه مادر پلیس " فتا " ست و " فتا " فرزند «هوش سیاه» است. اما وقتی این مسئله را عنوان کردیم، تکذیب کردندو گفتند که نه، هیچ وقت چنین چیزی نبوده ونیست و ما چنین حرفی نزدیم.

در این مجموعه داستان پلیسی برایتان در اولویت بود یا روایت یک حادثه و جرایم اینترنتی؟

نصف کار در این مجموعه بر شانه های پلیس است. درواقع از میانه راه تولید بخش اول به ادامه ساخت کار فکر می کردم و حتی با خودم این داستان را تا ۱۰۰اپیزود قابل ساخت می دانستم و دورخیز کاری ام هم برای یک کار ۱۰۰قسمتی بود. به همین دلیل زمانی که برای قصه در نظر گرفتم، ۱۰۰قسمتی است. اگر فصل سومی وجود داشته باشد، قصه از آن جا شروع می شود و تا یک سوم کار با پلیس پیش می رویم و معماهایی مطرح می شود و به نظر می آید که رد پای کامران در آن باشد.

آیا در این دوره پلیس برای تولید «هوش سیاه» همکاری داشت؟

بعد از پخش «هوش سیاه۱»، پلیس تاثیرگذاری هوش سیاه را دید ووعده های بسیاری داد. از مشارکت مالی و اقتصادی گرفته تا ایده و پرونده ولی دریغ از یک کمک نرم افزاری، ایده و یا حتی پرونده. مافقط از مجوز های نیروی انتظامی و برخی امکانات آنان استفاده کردیم همان طور که به فیلم های دیگر کمک می کنند، ما هم ازامکانات آنان استفاده کردیم. درست مثل قسمت اول «هوش سیاه» درواقع هرگز مشارکتی انجام نگرفت و توجه ویژه ای هم به آن نشد.

همیشه از علاقه به سینمای غرب می گفتید. آیا در بخش زندان از آثار غربی به خصوص " فرار از زندان " الهام گرفتید؟ به خصوص که جایی خواندم سریال «هوش سیاه» را با «فرار از زندان» مقایسه کرده بودند.

این تیتری است که برخی از مطبوعاتی ها استفاده کردند. اواسط تولید فصل اول وقتی که در حال طراحی قصه بودیم، به این جا رسیدیم که کامران دستگیر و زندانی می شود. سری دوم هم از جایی شروع می شود که کامران می خواهد از زندان فرار کند. همان موقع تازه سریال «فرار از زندان» رادیدم و در حالی که ۴،۵قسمت از سریال را دیده بودم، از ترس این که مبادا تاثیری بگیرم، دیگر تماشای آن را کنار گذاشتم و به همین دلیل هم نمی توانم قضاوتی داشته باشم ولی به مخاطبانم قول می دهم که نوع کارگردانی و فرار کامران از زندان مختص این سریال است. اما در مورد نویسنده، نمی دانم که تاثیری گرفته است یا نه. ضمن این که محیط، محیط زندان است و چون همیشه زندانی، قصد فرار از زندان و زندانبان محافظت از زندانی را دارد، ممکن است چنین کارهایی به هم شباهت داشته باشد.

ویژگی های «هوش سیاه ۲» چیست که آن را از قسمت اول متمایز می کند؟

در «هوش سیاه ۱» به حریم خصوصی آدم ها ورود کردیم اما در هوش سیاه ۲ کار گسترده تر شد یعنی می خواستیم نشان دهیم که ثروت باید به اطلاعات تبدیل شود و این که چگونه از این اطلاعات محافظت کنیم. در قسمت دوم محافظت از حریم شخصی را نشان دادیم و فکر می کنم که بایداز حوزه های ملی فراتر برویم و آرامش و امنیت ملی را در نظر بگیریم تادر مقابل حملات احتمالی نرم افزاری دشمن، از کشورمان محافظت کنیم.

پخش شبانه را برای کارتان می پسندید؟

به نظرم با توجه به کثرت رسانه های تصویری، شبکه های ماهواره ای و فیلم ها و سریال های رنگارنگی که مردم به آن دسترسی دارند، به نظر می آید اگر از نظر زمانی فاصله بیفتد سریال مخاطبانش رااز دست می دهد.

البته الان به خاطر پخش فوتبال این اتفاق افتاده است.


بله و متاسفانه اطلاع رساني هم نمي شود و اين توهيني است به مخاطب درحالي که بايد يادمان باشد که پخش سريال ، اطلاع رساني ، بازتاب آن و گفت وگو هايي که انجام مي شود ، همه و همه به هم ارتباط دارند و اگر در اين چرخه به يکي از اين مسائل توجه نکنيم ، تاثير لازم را نخواهد داشت.