نه من فوتبالی هستم و نه این خانم شبیه شهلا جاهد است!

چند سالی می شود که وقتی فیلمی ساخته می شود و تلنگر کوچکی به گوشه ای از زندگی فوتبالیست ها و یا اقشار محبوب و مشهور جامعه می زند آنها علیه این موضوع جبهه می گیرند. امروز که سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر در حال برگزاری است موضوع فیلمی برای اهالی فوتبال جالب شده است و آن فیلمی نیست به جز «خشم و هیاهو» ساخته هومن سیدی که از یک مثلث عشقی نقل می کند. حال خیلی از اهالی فوتبال داستان این فیلم را به زندگی ناصر محمدخانی ربط داده اند. حتی خیلی ها می گویند داستان این فیلم چیز تازه ای ندارد و کاملا برگرفته از زندگی این فوتبالیست قدیمی است. البته شخصیت اصلی این داستان یک خواننده است نه فوتبالیست. هرچه که هست اکنون خشم محمدخانی هم برافروخته شده و شاید هیاهویی از سوی او برپا شود.

 

حال به این بهانه گفت و گویی داشتیم با هومن سیدی، کارگردان و نویسنده فیلم «خشم و هیاهو» که متن آن را در ادامه می خوانید.

 

*یادمان می آید طناز طباطبایی بازیگر فیلم «خشم و هیاهو»  زمانی که به تازگی ساخت این فیلم شروع شده بود مطلبی در اینستاگرام خود منتشر کرد مبنی بر اینکه قرار بود شخصیت داستان این فیلم ابتدا فوتبالیست باشد اما با آن مخالفت شده و پس از گذراندن مراحلی شخصیت اصلی داستان به خواننده تبدیل شده است.

 

جالب است. می دانید خانم طباطبایی اصلا اینستاگرامی ندارند که بخواهند چنین مطلبی را در آن منتشر کنند.

 

*اما پیجی که در اینستاگرام به نام طناز طباطبایی وجود دارد به نظر میرسد توسط خود او اداره می شود!

 

خیر. این گونه نیست. این همه سایت فیک و فن پیج در اینستاگرام وجود دارد. فن پیج خانم طباطبایی هم یکی از آنها.

 

*در حال حاضر جوی که میان ورزشی ها به خصوص جامعه فوتبال به راه افتاده خبر از این می دهد که این داستان کاملا مطابق زندگی ناصر محمدخانی نوشته شده.

 

ما نامه نگاری های بسیاری در ارشاد انجام دادیم که سند و مدرک آن موجود است. این نامه ها هم در دست ما قرار دارد و هم در اختیار ارشاد است. زمانی که خواستیم این فیلم را بسازیم شخص اول داستان بازیگر بود که به دلایلی ارشاد از ما خواست آن را تغییر دهیم و درباره یک خواننده آن را بنویسیم. فکر می کنم شایعاتی که درست شده خوراکی است که در هر حالت باید رسانه ها از آن تغذیه کنند و این بار به سراغ من و فیلم «خشم و هیاهو» آمدند.

 

*زمانی که فیلم را می ساختید فکر نکردید شاید این تصور برای بیننده به وجود بیاید؟

 

اتفاقا به دلیل اینکه فکر می کردیم از این فیلم برداشت هایی غیرواقعی می شود و برای جلوگیری از شیوع این طرز فکر در تیتراژ فیلم ذکر کرده ایم که این داستان زاییده تخیل من است و هیچ ارتباطی به یک شخصیت واقعی ندارد. من اگر می خواستم زندگی ناصر محمدخانی را بسازم زیروبمش را در می آوردم. مگر من سراغ محمدخانی رفتم و در زندگی او کنکاشی کرده ام.

 

*در حال حاضر برای این موضعی که علیه فیلم شما راه افتاده چه صحبتی دارید؟

 

این موضع گیری ها هر چه که بسازیم همیشه وجود دارد. من هم نمی توانم دست روی دست بگذارم و هیچ فیلمی نسازم. در این مواقع هر کس به خودش اجازه می دهد هر برداشتی که دوست داشت انجام دهد. آقای فتحی هم درباره زندگی یک فوتبالیست فیلم ساخت. مگر فقط من فیلم می سازم. حال که فیلم من اصلا به زندگی هیچ کس ارتباطی ندارد. در مملکت ما از این داستان ها بسیار زیاد است و اگر صفحه حوادث روزنامه ها را مطالعه کنید می بینید چقدر ازاین مثلث های عشقی شکل گرفته و اتفاقات بدی افتاده. باز هم تکرار می کنم داستان فیلم من هیچ ارتباطی به هیچ شخص حقیقی ندارد. بلکه از اتفاقاتی که در جامعه زیاد شده را به تصویر می کشد. شما فیلم را دیده اید؟

 

*خیر. فقط وصف آن را شنیده ایم...

 

پس لازم است نکاتی را برای شما و کسانی که این فیلم را ندیده اند ذکر کنم. داستان من بی شباهت ترین داستان به زندگی آقای محمدخانی است. در داستان من همسر آن خواننده تصادف می کند و به کما می رود. مگر برای همسر محمدخانی چنین اتفاقی افتاد. فکر می کنم برخی می خواهند این موضوع را زنده کنند و حالا از فیلم من استفاده کرده اند. این عشق مثلثی فقط برای محمدخانی اتفاق نیفتاده. ما نمی خواستم حاشیه ای درست شود. من به فوتبالیست ها، جامعه ورزش و تمام اصناف دیگر احترام می گذارم اما در فیلم من نه شغل شخصیت اول فوتبالیست است، نه نام او با محمدخانی شباهت دارد، نه خانواده او و نه حتی چهره بازیگران شبیه چهره محمدخانی و خانم جاهد است.  اینها را گفتم تا ثابت کنم ما حتی برای انتخاب بازیگر وسواس به خرج دادیم تا شائبه ای به وجود نیاید. آنهایی که فیلم را دیده اند می توانند که شخصیت زن قصه ما هیچ شباهتی به خانم جاهد ندارد.

 

*شما اصلا فوتبالی هستید؟

 

حقیقتش را بگویم خیر. من نه فوتبالی هستم و نه علاقه ای به این ورزش دارم. اما فوتبالیست های مشهور و اسطوره های این رشته را به خوبی می شناسم. محمدخانی برای من یکی از آن اسطوره هاست. اتفاقا در فیلم خودم به این موضوع اشاره کردم که نباید درباره زندگی اشخاص معروف قضاوت کرد. زیرا خیلی ها که از بیرون زندگی این دسته از قشر جامعه را نگاه می کنند زیاد دست به قضاوت می زنند. یکی از اهداف من همین بود که بگویم زندگی دیگران را قضاوت نکنیم. من تصمیم نداشتم پرونده ای را باز کنم و مطمئن باشید ارشاد هم به ما اجازه نمی داد که این کار را کنیم. همه می دانند وزارت ارشاد بر همه چیز نظارت دارد. آن ها به دلایلی از ما خواستند که شخصیت یک خواننده باشد. ما هم پذیرفتیم. باز هم می گویم برای تمام فوتبالیست ها و ورزشکاران کشورم احترام قائلم.

 

*شنیده اید آقای محمدخانی خطاب به شما چه گفته اند؟

 

ابتدا این را بگویم که فکر می کنم همین دوستان رسانه ای او را تحریک کردند اما نمی دانم که چه گفته است.

 

*گفته اند « بگویید به پروپای من نپیچند...»

 

ما به پروپای او نپیچیدیم و در کمال احترام صحبت کردیم. بارها گفتیم داستان ما هیچ ربطی به زندگی او ندارد. حال اگر آقای محمدخانی دوست دارد برای ما احترام قائل نشود داستان فرق می کند.

 

*فکر نمی کنید اگر خودشان فیلم را ببینند نظرشان عوض شود؟

 

خیر. حالا که ذهنیت محمدخانی درباره این فیلم خراب شده است چیزهایی شنیده که واقعیت ندارد دیگر فرقی نمی کند که این فیلم را ببینند یا خیر. اگر فیلم را هم ببینند با ذهنیت بدی که از ما دارند نظرشان عوض نمی شود. فقط می توانم بگویم متاسفم. ما هدف مان مشخص بوده و بارها گفتیم این بحث از تخیل شخص من بیرون آمده. اگر شباهتی با زندگی کسی پیدا کرده من نمی توانم پاسخگو باشم. بهتر است بیش از این به حاشیه سازی ها دامن نزنند. سلام مرا به آقای محمدخانی برسانید و بگویید من هیچ غرضی نداشتم. شیطنت برخی رسانه ها را به پای ما ننویسد.