از خانی‌آباد تا اکباتان با رپرهای تهرانی+تصاویر

 لحن‌شان کاملا با هم فرق دارد و حتی بدون دانستن هویت‌شان هم می‌شود، به این تفاوت پی‌برد. مصطفی ملقب به M۸ نوزده ساله است و در چهار سال فعالیتش در زمینه رپ سه کار منتشر کرده و کار چهارمش در سبک لاو در آستانه انتشار است. یار غارش ابراهیم هم تا همین چند وقت پیش با لقب «اِبزی» شناخته می‌شده ولی حالا اِبی را ترجیح می‌دهد. فرشاد لقبش را گمراه انتخاب کرده است. با خنده می‌گوید: «خب چون خودمم گمراهم.» از ده سالگی به موسیقی رپ علاقه‌مند شده و چندین سال است که رپ کار می‌کند اما دو سال است که شروع به کار کرده و تا به حال دو ترک منتشر کرده. امیررضا هم که به بداهه‌گویی‌هایش معروف است، از نه سالگی با اسم سامان سایه، گرافیتی کار می‌کند و کار رپ را هم دو سال پیش با فرشاد شروع کرده است

می‌خواهیم حرف‌مان را بگوییم...

امیررضا: چون نمی‌توانیم با سبک‌های دیگر کار کنیم. ما یک سری مشکلاتی داریم که فقط در سبک رپ می‌توانیم حرف‌های‌مان را بگوییم.

* نمی‌شود همین مشکلات را در سبک پاپ بیان کرد؟

امیررضا: خب پاپ را دوست ندارم. الان پاپ فقط راجع به عشق و «گذاشتی رفتی، برنگشتی...» است. ما از اول گوش‌مان به موسیقی رپ عادت کرده است.

فرشاد: باورت می‌شود از ده سالگی از موسیقی پاپ بدم می‌آمد؟ من از بچگی رپ گوش دادم و به آن علاقه‌مند شدم. الان جایی که موسیقی پاپ می‌گذارند، می‌گویم داداش بزن بعدی.

مصطفی: در تاکسی و مکان‌های عمومی که موسیقی پاپ می‌گذارند، هندزفری نجات بخش ما است.

ابراهیم: من برعکس بچه‌ها همه چیز گوش می‌دهم. رپ، پاپ، سنتی و... بعضی‌ها تک بعدی هستند. مثل ورزش که یک کسی بین ورزش‌ها فقط فوتبال دوست دارد ولی کسانی هم هستند که به اصل ورزش علاقه‌مندند و از تمامی رشته‌ها لذت می‌برند.

* کار اول‌تان چطور بود؟

مصطفی: اصلا نمی‌گذارم کسی کار اولم را گوش کند. یک کار اجتماعی بود، وقتی در خیابان راه می‌رفتم به ذهنم رسید و توی گوشیم نوشتم. سه تا وِرس (قسمت) داشت. بخش اول سیاسی بود، بخش بعدی در مورد جنگ و بخش آخر هم در مورد رفیق بود که هیچکدام به هم ربطی نداشتند. ولی آن موقع خیلی هم به خودم افتخار می‌کردم (می‌خندد) ولی الان به خودم می‌گویم چی بود من خواندم؟ الان کار جدیم که دیس‌لاو هست، را هرکسی گوش داده خوشش آمده و منتظر کار بعدیم است.

فرشاد: از هر رپری که بپرسی می‌گوید نسبت به اولین کارش خیلی پیشرفت کرده است. 

مصطفی: خب من طرز فکرم نسبت به چهار سال پیش تغییر کرده است.

رپ

مجوز نمی‌خواهیم!

امیررضا: اصلا برای من مهم نیست. چون نه می‌خواهم آلبوم بدهم و نه کنسرت. ما مخاطب خاص خودمان را داریم و برای شهرت رپ نمی‌‌خوانیم.

فرشاد: اگر من هم می‌خواستم مثل بقیه باشم، رپ را انتخاب می‌کردم. ممکن است ترک بدهید که قابلیت گرفتن مجوز را داشته باشد ولی در مجموع موسیقی رپ، اعتراضی اجتماعی است و نمی‌شود در چارچوب قرارش داد.

ابراهیم: به نظرم مجوز آلبوم ندهند ولی اجازه بدهند رپرها هم کنسرت برگزار کنند.

مصطفی: فکر نکنم کسی از رپرها با مجاز شدن رپ موافق باشد زیرا محدودیت‌هایی قائل می‌شوند که معنای رپ را زیر سوال می‌برد. چون رپ یعنی اعتراض.

امیررضا: من اصلا با اسم «گفت‌آواز» مشکل دارم. اسمش را بگذارند گفتار، گفتک یا اعتراض.

ابراهیم: اصلا رپ فارسی چه ایرادی دارد که حتما باید کلمه جایگزین برایش انتخاب کرد؟ مگر الان مازراتی وارد می‌کنند اسمش را می‌گذارند ماشین خیلی سریع؟

تحصیلات مهم نیست!

مصطفی: به نظرم سواد برای رپ مهم نیست، مهم تجربه است. الان بزرگای رپ فارسی همه از روی تجربه رپ می‌خوانند.

در رپ آدم با سواد کم داریم. مثلا فقط یک نفر هست که فوق‌ لیسانس ادبیات است و رپ می‌خواند. به تلویزیون می‌گوید: جعبه جادویی که آدم‌ها را کنترل می‌کند و یا جای دیگر می‌گوید: خیاطی شده است طب اعتبار. یعنی باید یک کت و شلوار خوب بپوشی تا اعتبار کسب کنی.

* شما که تازه شروع کرده‌اید برای‌تان مهم نیست تحصیلات آکادمیک داشته باشید؟

فرشاد: نه، آخرش این است که بیت‌های‌مان را خودمان می‌سازیم ولی اشخاصی را می‌شناسم که بیت از زندگی برای‌شان مهم‌تر است.

مصطفی: شاید یک‌سری افراد باشند که بگویند برای چه درس بخوانیم، وقتی همین الان تکست‌های‌مان را خودمان می‌گوئیم؟ ولی من دوست دارم درس بخوانم و بتوانم خودم بیت‌هایم را بسازم و تکست‌های پخته‌تری بگویم.

امیررضا: من بیشتر سعی می‌کنم از ایران بروم. چون اینجا محدودیت است و یک سری افراد کار ما را درک نمی‌کنند.

* تو برای آدم‌های اینجا کار می‌کنی اگر بروی خارج برای کی رپ می‌خوانی؟

امیررضا: خب می‌توانم برای آدم‌های آنجا کار کنم.

* خودت را انقدر قوی می‌دانی که بتوانی آنجا رقابت کنی؟ اصلا زبان بلد هستی؟

امیررضا: زبانم خوب نیست.

مصطفی: ما مثل دکتری هستیم که دانشگاه‌های داخلی رویش سرمایه‌گذاری کرده است ولی در نهایت می‌رود آن‌ور آب. به نظرم باید این آدم‌ها را نگه داشت و از آنها در کشور استفاده کرد. ما هم همین‌طور هستیم، اگر بگذارند می‌توانیم خیلی کارها بکنیم. اگر جلوی‌مان را نگیرند ما هم می‌مانیم و همینجا کار می‌کنیم.

رنج سنی مخاطبین اکثرا «تین ایجر» هستند!

مصطفی: چند سال پیش وقتی من رپ را  با صدای بلند گوش می‌دادم همه خانواده شاکی می‌شدند ولی الان برادر ابراهیم ده سالش است پا به پایش رپ گوش می‌دهد و تکرار می‌کند. به نظرم الان اکثر مخاطبین رپ سیزده تا بیست ساله‌ها هستند.

امیررضا: ولی پنجاه سال دیگر ما هنوز رپ گوش می‌دهیم و مطمئنم بچه‌های‌مان هم گوش می‌کنند. البته الان هم آدم‌های سی ساله می‌شناسم که تیریپ بگ می‌پوشند.

ابراهیم: خب کم هستند اکثریت تین‌ایجر هستند.

امیررضا: گوش دادن با فهمیدن خیلی فرق دارد. من ترک گوش دادم «ما ز یاران چشم یاری داشتیم» را به صورت نثر می‌خواند.

* واقعا نثر می‌خواند؟

مصطفی: اسمش نثر است. وقتی کلمات کلفت استفاده کنی بهش می‌گویند نثر.

رپ

* فکر می‌کنید تا چند سال دیگر شیفته رپ می‌مانید؟

امیررضا: من که تا آخر عمرم.

مصطفی: پایدار تا پایدار.

* حتی اگر ازدواج کنید؟

فرشاد: ازدواج تاثیری روی گوش دادن رپ ندارد.

امیررضا: باید با یک هیپ‌هاپی ازدواج کنیم. حتی لازم باشد با یه دختر علاقمند به رپ ازدواج می‌کنم تا مشکلی نداشته باشیم.

* چرا این نوع پوشش را انتخاب کرده‌اید؟ صرفا چون رپرهای بزرگ این مدلی هستند؟

فرشاد: ما واقعا به این نوع پوشش علاقه داریم.

امیررضا: کل شلوارهایی که داریم فاق بلند هستند و می‌توانیم راحت نفس بکشیم. من خودم شلوارم را شبیه شلوار نظامی طراحی کرده‌ام کسی بهم کاری ندارد.

صفر تا صد تولید تِرَک رپ در سه روز 

فرشاد: مثلا ما سه نفر که یک گروه هستیم دور هم نشسته‌ایم و صحبت می‌کنیم. یکهو یکی موضوعی را مطرح می‌کند که برای هر سه نفر جذاب است. همان‌جا با هم هماهنگ می‌کنند که آقا فردا همین موقع تکست آماده است، یکی بیت را آماده می‌کند و زمانی را برای نهایی کردن کار انتخاب می‌کنیم.

ابراهیم: آهنگ‌ساز بیت‌هایی را که دارد برای ما می‌آورد و ما بر اساس ضرب آهنگ بیت تکست می‌نویسیم.

مصطفی: من برای نوشتن در ذهنم تصویرسازی می‌کنم. مثلا در خیابان که راه می‌روم، یک مازراتی از کنارم رد می‌شود و یک خانواده فقیر کنار پمپ بنزین نشسته‌اند. حرف‌هایی که آن موقع توی دلم می‌آید یک قافیه می‌گذارم این‌ور آن‌ورش و تکست تولید می‌کنم.

* اول قافیه را پیدا می‌کنی بعد بر اساس آن تکست می‌نویسی؟

نه صرفا. مثلا یک مصرع می‌نویسی «یه حس خوب تومه.»

* بعد بر وزن «تومه» یک قافیه می‌نویسی؟

مصطفی: آره. مثلا ادامه می‌دهی. «اون روزی که بودیم کنار رودخونه.»

فرشاد: یا «یه حس خوب تومه، مثل اون روز تو مه» ایهام هم دارد.

*میانگین زمان نوشتن تکست چقدر است؟

مصطفی: یکی هست که فی‌البداهه می‌گوید، یکی ده دقیقه‌ای و یکی دو روزه. بستگی به نوع کار دارد.

* اصولا از زمان شروع تا خروجی ترک چقدر زمان طول می‌کشد؟

امیررضا: اگر خیلی جدی کار کنیم، دو الی سه هفته یک ترک تولید می‌کنیم.

مصطفی: البته سریع‌تر هم می‌شود. شنبه شروع به کار کنی، یکشنبه استودیو بروی. دوشنبه هم کار کنی و سه‌شنبه کار را آماده تحویل بدهی.

فرشاد: نوشتن تکست گاهی ۱۰ دقیقه زمان می‌برد، گاهی یک ساعت.

ابراهیم: البته گاهی سه روز هم طول می‌کشد. بستگی به نوع کار دارد.

مصطفی: گاهی صبح که بیدار می‌شوم و حالم خراب است چیزی می‌نویسم که وقتی شب حالم بهتر شده است همه‌اش را پاره می‌کنم که چه چیز مزخرفی نوشته‌ام.

امیررضا: یکی از کارها را نصفه نوشته بودم رفتم استودیو بقیه‌اش را همان‌‌جا فری‌استایل کردم.

رپ

* خب فکر نمی‌کنید این زمان مقابل فعالیت یکی دو ساله خوانندگان پاپ خیلی کم است؟

امیررضا: خب در کار پاپ تکست‌ها را کس دیگری می‌نویسد و آهنگ‌سازی با کس دیگری است ولی ما همه این کارها را خودمان می‌کنیم.

مصطفی: ممکن است کسی در یک هفته سه تا ترک رپ بدهد ولی کسی مثل بهرام الان دو سال است که روی یک آلبوم کار می‌کند.

ابراهیم: در موسیقی پاپ لازمه فعالیت این است که صدای خواننده خوب باشد ولی در موسیقی رپ صدای خواننده خیلی مهم نیست.

مصطفی: الان کسی هست که نوک زبانی حرف‌ می‌زند و همان‌ جور رپ می‌خواند. این آدم هیچ‌وقت نمی‌تواند پاپ بخواند. رپ نسبت به پاپ موسیقی ساده‌تری هست ولی نه اینکه ما ساده کار می‌کنیم.

امیررضا: اصل یک کار رپ همین چیزی است که می‌نویسی ولی در کار پاپ خیلی چیزها دخیل است.

* خب وقتی هر کس در یک زمینه تمرکز کند نتیجه کار حرفه‌ای‌تر می‌شود.

مصطفی: حرفه‌ای‌تر؟ وقتی همه‌ کارها را یک نفر انجام دهد، بهتر نیست؟

فرشاد: مسلما چیزی که خودت روی کاغذ آورده‌ای را بهتر می‌توانی بیان کنی.

* خب مگر توانایی داری همه این کارها را خودت انجام بدهی؟

فرشاد: خب وقتی توانایی‌اش را نداری نباید بخوانی.

امیررضا: ما هم با همین‌ها مشکل داریم دیگر. فکر می‌کنند بلد هستند.

* چند نفر رپر فارسی خوب داریم؟

ابراهیم: ۲۰-۳۰ تا

* حالا چند نفر رپر فارسی وجود دارد؟

ابراهیم: اوه زیاد تا دلت بخواد.

* اگر به طور نسبی سه ‌هزار نفر رپر فارسی داشته باشیم، طبق گفته شما یک درصدشان خوب هستند. قبول دارید اکثر کسانی که رپ کار می‌کنند، این کاره نیستند؟

ابراهیم: آره. مشکل تفکره. همه فکر می‌کنند حتما باید بخوانند، خب تو یک شنونده حرفه‌ای باش.

مصطفی: الان همه کارهای حرفه‌ای را می‌شنوند و با خودشان می‌گویند من هم می‌توان بخوانم. همان جا تکست می‌نویسند و ضبط می‌کنند. این آدم همین طور ادامه می‌دهد و بعد از ده سال هم هیچ چیزی نمی‌شود.

* خودت گفتی که همینطور شروع کردی. یعنی مثل همین آدم‌ها که می‌گویی بودی.

مصطفی: خب من هم هیچی نشدم

* پس چرا ادامه می‌دهی؟

مصطفی: خب دارم تجربه کسب می‌کنم.

* همه همین فکر را می‌کنند و تعداد خوانندگان رپ از شنودگانش بیشتر می‌شود.

امیررضا: ولی ما کارمان را با برنامه ریزی جلو می‌بریم. روی این دو تا ترکی که دادیم، واقعا کار کردیم.

ابراهیم: الان مد شده است آلبوم گروهی رپرهای معروف را جمع می‌کنند و از آدم‌های معمولی پول‌های کلان می‌گیرند تا در آلبوم قرار بگیرند. یک پسر چهارده ساله پول داده بود برای بودن در آلبوم سیزده تبر ولی نتیجه کار خیلی خنده‌دار شده بود.

رپ

بچه‌ رپرهای بالا، درد ندارند

مصطفی: خب مسلما فرق می‌کند.

امیررضا: چیزهایی که ما در خیابان می‌بینم را بچه‌های بالا هیچ‌وقت تصور نمی‌کنند.

ابراهیم: بالای شهر همه‌اش پول است. من دوستانی دارم که تکست می‌خرند ۷۰۰ هزار، بیت‌ را هم ۶۰۰ هزار می‌خرند، حتی لحن اجرا را هم ازشان تقلید می‌کنند. اسم خودشان را هم می‌گذارند رپر.

مصطفی: رپ یعنی خیابان. بچه‌های بالا شهر خیابان نمی‌بینند که. فضای اینجا را ببین چقدر گَنگه. دلت می‌خواهد یک دوربین بکاری بروی توی دوربین.

* چرا رپرها آنقدر به کل‌کل‌ علاقه دارند؟

فرشاد: یک کسی توی خیابان به تو فحش بدهد، جوابش را نمی‌دهی؟ مثلا من با بعضی بچه‌های نازی‌آباد مشکل دارم. سبک خواندن‌شان با ما که دور هم جمع می‌شویم، فرق دارد ولی طرف می‌گوید هرکسی کل‌کل دارد بیاید پشت میکروفون. خب این کارشان به آدم فشار می‌آورد.

مصطفی: دیس و دیس‌بک با اینکه مشکل ساز است ولی به رپ فارسی کمک هم می‌کند. گرمش می‌کند و باعث می‌شود هرکسی تلاش کند کار بهتری از طرف مقابل بسازد.

ابراهیم: مثل وقتی است که در خیابان دعوا می شود و همه دورشان جمع می‌شوند و متوجه اتفاق می‌شوند.

فرشاد: از همان اول که رپ را فهمیدم علاقه‌ای به دیسلاو نداشتم حتی یک‌بار اتفاقی یک ترک دیس‌لاو ضبط کردیم ولی سریع پشیمان شدیم و با اینکه پول استودیو را داده بودیم زنگ زدیم که حذفش کند.

امیررضا: کاری به باقی بچه‌ها ندارم ولی من و فرشاد دیس‌لاو را ضعف می‌دانیم. از اول گنگ کار کردیم.

ابراهیم: البته من هم علاقه‌ام بیشتر به گنگ است و مدام به مصطفی می‌گویم دیس‌لاو نخواند.

هزینه؛ هرچی تیغ‌شان ببرد

فرشاد: کار اولی ما صد و چهل هزارتومان هزینه‌اش شد چون فقط هزینه استودیو را داشتیم و پولی برای بیت و تکست ندادیم.

مصطفی: اوایل که ما در طرشت کار می‌کردیم، استودیو ساعتی پانزده هزار تومان بود و پنجاه تا صدهزار تومان هم قیمت میکس و مستر بود. این کار لاو آخرم که به زودی منتشر می‌شود، دویست هزار تومان هزینه‌اش شد.

ابراهیم: البته اگر بخواهی زود معروف شوی باید از آدم معروف بیت بخری و آن شخص هم خب پول اسمش را می‌گیرد دیگر.

ابراهیم: الان خیلی از رپرهای معروف پول می‌گیرند باهات فیت می‌دهند.

فرشاد: رفیق دارم با یک رپر معمولی فیت داده است. برای دو تا ترک چهار میلیون تومان حق فیت داده است.

امیررضا: الان استعدادیابی می‌کنند. بکس‌های بزرگ فراخوان می‌دهند تا استعداهای رپ را کشف کنند.