گفتگوی نوروزی با امید زندگانی/ دست‌پخت مادرم به شدت خوشمزه است

همواره مخاطبین عام علاقه دارند بدانند که هنرمندان چهره و یا شناخته شده چقدر به آداب رسوم مرسوم پایبند هستند از این رو با برخی از بازیگران گفت‌وگویی کوتاه داشتیم . در این گفت‌وگو با امید زندگانی گپی زدیم که به شرح ذیل آمده است.

- شما به همراه برادرتان امین زندگانی و همسرش الیکا عبدالرزاقی یک خانواده هنرمند را تشکیل داده‌اید و شاید برای مخاطبان جالب باشد که بدانند دید و بازدید ایام نوروز را به چه ترتیب انجام می‌دهید، آیا در این زمان به عنوان یک خانواده هنری و شناخته شده به مسافرت می‌روید؟

زندگانی: البته، باید ابتدا بگویم ما با ریشه و تبار جنوبی که داریم حتماً در هنگام سال تحویل دور هم جمع می‌شویم. البته همانطور که اشاره کردید ما خانواده خیلی شلوغی نداریم من و برادرم امین و همسرش به همراه مادرم یک خانواده کوچک را تشکیل می‌دهیم و البته به همراه سایر اقوام در منزل مادر من جمع می‌شویم آن هم به این دلیل است که بسیار با ادعا می‌گویم که دست‌پخت مادرم به شدت خوشمزه است و خاله‌هایم که در منزل ما حاضر می‌شوند دست به سیاه و سفید نمی‌زنند و مادرم به تنهایی سبزی‌پلو با ماهی مخصوص خودش را درست می‌کند. شاید بسیاری از مردم که نمی‌توانند هنرمندان را از نزدیک ببینند از نحوه زندگی آنها چیزی غیر از آنچه که خود دارند در ذهن می‌سازند اما واقعاً اینطور نیست و ما افراد فرازمینی نیستیم زندگی هنرمندان چیز عجیب و غریبی نیست اتفاقاً شاید محدودیت آنها نسبت به خود مردم در جامعه بیشتر باشد. به هر حال شلوغی در اماکن عمومی به دلیل علاقه‌ای که مردم از خود نسبت به یک بازیگر نشان می‌دهند باعث می‌شود زندگی آنها خود به خود محدودتر شود. شاید اینکه بازیگران در کلونی خانواده خود می‌مانند این است که نمی‌خواهند برای مردم در فضاهای عمومی مشکلی به وجود بیاورند.

 

- آیا پیش آمده از ابراز علاقه مردم در جمع و اماکن عمومی اذیت شوید و یا اطرافیانتان ابراز نارضایتی کنند؟

زندگانی: البته این اتفاق خوبی است که شما از سوی مردم مورد مهربانی و لطف قرار می‌گیرید اما نکته اینجاست که ممکن است افراد دیگر خانواده که در کنار شما هستند آزرده شوند. البته این شرایط، شرایط طبیعی است برای یک هنرمند اما باید برای این شرایط برنامه‌ریزی کرد تا دچار مشکل نشویم. به همین دلی از هفته دوم به بعد که انبوه مردم به شهرستان‌هایشان بازگشته‌اند دید و بازدیدهایمان را آغاز می‌کنیم.

_برای پهن کردن سفره هفت سین علاقه دارید یا دیگر شوق و ذوق‌تان را نسبت به گذشته از دست دادید؟

زندگانی: متأسفانه نمی‌دانم ما کودک بودیم، سفره‌ها بزرگ شده‌اند و یا ما بزرگ شده‌ایم این سفره‌ها کوچک شده‌اند و یا زندگی متمدنانه باعث شده است که بگوییم داریم رفتار و کردار متفاوت انجام می‌دهیم. گاهی شاهد هستیم سفره هفت‌سین را به اندازه یک کف دست درست کرده‌اند و در خیابان تا لحظه آخر می‌فروشند. کل سفره هفت‌سین را که نگاه می‌کنید می‌بینید که به اندازه کف دست می‌شود، اما در گذشته آنقدر برای سفره‌ هفت‌سین و تزئین آن برنامه داشتند که گاهی به بزرگی یک سفره عقد می‌شد به نظرم این سفره در شأن بهار بود.

- بهترین اتفاق کاریتان در سال گذشته چه بوده است؟

زندگانی: نمی‌خواهم جواب ژورنالیستی به شما بدهم اما باید بگویم برای من و اطرافیانم خیلی سال پررونقی نبود فکر می‌کنم در مجموع وعده برداشتن تحریم‌ها امیدی را در بین مردم به وجود آورد. امیدوارم با تحقق آن در سال جاری شاهد اتفاقات اقتصادی خوبی باشیم. اما شخصاً برای خودم شاهد اتفاق پررونق و ویژه‌ای در سال گذشته نبوده‌ام.

 

- برای سال جدید چه برنامه‌ریزی دارید پیش از این شنیده بودیم که قرار است فیلمی بسازید، آیا در سال جاری می‌توانیم شاهد ساخت آن باشیم؟

زندگانی: می‌خواهم تلاشم را انجام دهم تا بودجه ساخت فیلمنامه‌ام را به دست بیاورم این فیلمنامه بازتابی از دفاع مقدس در دو خانواده است. امیدوارم بتوانم در تابستان یا اواخر آن این فیلم را بسازم خیلی بزرگ و غول‌مآبانه نگاه نمی‌کنم، بلکه امیدوارم خیلی ساده و به دور از زرق و برق یک کار خوب و سالم را بسازم تا بیشتر دیده شوم و دوستان بیشتر از من در عرصه سینما استفاده کنند.

- برای اهالی سینما چه آرزویی می‌کنید؟

زندگانی: آرزو می‌کنم هر روز سینمای ایران جشنواره باشد و مردم به جای اینکه در خانه بنشینند، در خانه دوم خود به روی صندلی سینماها برای دیدن فیلم حاضر شوند. امیدوارم تعامل متولیان سینمای ما با مردم آنقدر زیاد شود که بتوانند با حذف ممیزی‌های تاریخ مصرف‌گذشته با فیلمنامه‌های قوی‌تر به همراه امکانات فنی به روزتر در دل‌های مردم بیش از گذشته با آثار باکیفیت رخنه کنیم و سینما تصویر، جایگزین سینمای گفتار شود.

- برای مردم در سال جاری چه آرزویی می‌کنید؟

زندگانی: عشق، که هیچ مهمتر از این نیست امیدوارم وقتی مردم پشت چراغ قرمز یکدیگر را می‌بینند عینکشان را بردارند و به هم لبخند بزنند امیدواریم چراغ‌قرمزها محلی باشند برای اینکه مردم نخواهند از آن سریعتر عبور کنند.بلکه بایستند به یکدیگر نگاه کنند و به هم عشق بدهند.