اکران فیلم یا جنگ گلادیاتوری؟

حسین کندری کارگردان فیلم سینمایی «شنل» که این روزها در گروه سینمایی آزاد در حال اکران است درباره مساله فیلم سوزی گفت: این روزها فیلم‌ها شرایط خوبی در اکران ندارند و به فروش خوبی دست نمی‌یابند و این اتفاق نه تنها برای فیلم من که برای فیلم‌های دیگر هم رخ داده است.

وی افزود: اگر کمی به گذشته یعنی حدود ۶ ماه پیش برویم دلایل این اتفاق را پیدا می‌کنیم چون در نیمه اول سال تعداد کمی از آثار با فرصت زیاد اکران شدند و در نیمه دوم سال هم صاحبان فیلم‌ها از استرس اینکه زمان اکرانشان به سال بعد بیفتد، ناچار فیلمشان را به نمایش گذاشتند چون اگر فیلمشان به سال دیگر موکول می شد به دلیل اضافه شدن فیلم ها شرایط بدتر می شد. باید در نظر گرفت که اگر در نیمه دوم سال برای مثال ۲۰ فیلم اکران می شود این رقم در سال آینده سه برابر و ترافیک اکران تبدیل به یک جنگ گلادیاتوری می‌شود. البته این موضوع در حال حاضر هم وجود دارد و در چنین شرایطی اکران در گروه آزاد به مراتب بدتر است و این ترافیک دائماً بیشتر و بیشتر می‌شود.

این کارگردان با بیان اینکه توازنی بین تولید و تقاضا در سینمای ایران وجود ندارد، اظهار کرد: ما نمی‌توانیم به کسی بگوییم که فیلم نسازد و نمی‌توان جلوی تولید را گرفت و هنرمند دغدغه دارد و بر اساس دغدغه های خود اقدام به فیلمسازی می کند اما باید فرصتی ایجاد کرد تا فیلم‌هایی که تولید می‌شوند، دیده شوند. مشخصاً اولین مشکل کمبود سالن های سینما است اما مساله ای که بسیار پیچیده‌تر است این است که همین تعداد سالن کم در اختیار گروه خاصی از افراد قرار می‌گیرد. برای مثال اگر به فیلم‌های نیمه اول سال دقت کنید، متوجه می‌شوید که از یک دفتر فیلمسازی و نه از یک دفتر پخش، ۲ فیلم در سه ماه اول سال اکران شد که این موضوع چیزی جز لابی‌گری و استفاده از قدرت نیست.

کندری ادامه داد: نمونه دیگر این است که یک تهیه کننده در فروردین ماه سال گذشته، فیلمی را روی پرده داشت و نوروز امسال هم دوباره یک فیلم دیگر از او اکران شد؛ درواقع یک تهیه‌کننده در طول ۲ سال چهار فیلم در بهترین زمان اکران کرد اما در چنین وضعیتی شخصی به نام بهمن کامیار با وجود تولید سه فیلم، نتوانسته است آنها را اکران کند. این نشان می‌دهد که شرایط برابر نیست و دوستان از لابی‌های خود استفاده می‌کنند و امکان نمایش برای همه ایجاد نمی‌شود با این وجود، بازهم جواب این مشکل همان ضعف در زیرساخت های سینمای ما است.

وی اظهار کرد: هرچند تعداد سالن های ما کم است اما همان تعداد کم سینماها هم به صورت صحیح مدیریت نمی شود. ما از صبح تا آخر شب سانس برای اکران فیلم‌ها داریم و می توان متناسب با نیاز مخاطب و اقبالش به سانس های سینمایی فیلم ها را اکران کرد. در چنین شرایطی باید تماشاگران فیلم‌های کمدی و فیلم‌های درام را سامان داد چون تماشاگران فیلم‌های کمدی اکثراً بعدازظهرها به تماشای اثر می‌نشینند و سانس‌های قبل از ظهر را می توان به فیلم‌های دیگر داد که نه دیگر فیلم‌ها با کمبود سالن مواجه شوند و نه فیلم‌های کمدی، سانس‌های زیادی داشته باشند. نکته دیگری که وجود دارد، این است که روزهای پنجشنبه و جمعه زمانی است که بدترین فیلم‌ها هم با سالن پر اکران می‌شود و این چیز عجیبی نیست به همین دلیل فکر می کنم فیلم‌هایی که پتانسیل این را دارند که در روزهای دیگر هم مخاطبان زیادی داشته باشند، شاید در روزهای پنجشنبه و جمعه نیازی نباشد که سانس فوق‌العاده داشته باشند ولی فیلم‌هایی که سخت سالن پر می‌کنند، بهتر است در چنین روزهایی سانس‌های بیشتری در اختیار بگیرند تا شرایط برابری ایجاد شود.

کارگردان «اینجا کسی نمی میرد» عنوان کرد: فیلمی که در پردیس سینمایی کورش از صبح تا شب، ۱۸ سانس در اختیار دارد با فیلمی که تنها یک سانس دارد، شرایط عادلانه‌ای نسبت به یکدیگر ندارند و این نشان‌دهنده مشکل برنامه‌ریزی است.

وی با اشاره به وجود مافیای اکران اظهار کرد: سیستم اکران ما آنقدر شخصی است که نمی‌توانیم بگوییم سازماندهی‌ای وجود دارد که نام آن را «مافیا» بگذاریم. البته کسانی قدرت‌هایی دارند که از آن قدرت‌ها به نفع خود استفاده می‌کنند و این افراد ۲ سال دیگر جابه جا و افراد دیگری جایگزین آنها می‌شوند و این روند ادامه دارد. عده‌ای از قدرت‌ خود استفاده می‌کنند و در این موضوع هیچ بحثی نیست بنابراین هر کسی که یک مسند، مقام و جایگاه کوچک دارد در راستای منافع شخصی و حزبی از آن استفاده می‌کند.

این کارگردان جوان افزود: برای من جای سوال است که فیلم «سد معبر» ساخته محسن قرایی که از سی و پنجمین جشنواره ملی فیلم فجر جوایزی دریافت کرد و ۲ بازیگری دارد که به راحتی می‌توانند هر مخاطبی را جذب کنند، چرا هنوز اکران نشده است.

کندری درباره این موضوع که یک فیلم اگر خوب ساخته شود در هر زمان و در هر شرایطی که اکران شود می‌تواند به فروش خوبی دست یابد، توضیح داد: این موضوع از سوی کسانی مطرح می‌شود که شرایط خوبی برای اکران فیلم های خود داشته و توانسته‌اند به فروش خوبی دست پیدا کنند اما سوال من این است که آیا آنها حاضر هستند فیلمشان را در نوروز اکران نکنند و در پاییز به نمایش بگذارند؟ چرا این افراد سر اکران نوروزی با دیگران جنگ می‌کنند؟ چرا برای اکران عید فطر باید ۳۰ فیلم درخواست بدهد؟ مگر نمی‌گویند که فیلمشان خوب است، پس بگذارند آنها را در پاییز اکران کنند. نکته دیگر این است که نمی‌توانیم شرکت پخشی مثل فیلمیران و سرگروه‌های سینمایی را با شرکت‌های پخش دیگر و فیلم‌هایی که در گروه آزاد به نمایش گذاشته می‌شود با یکدیگر مقایسه کنیم.

سوال من این است آیا کسانی که فیلم هایشان در نوروز اکران می شوند حاضر هستند فیلمشان را در نوروز اکران نکنند و در پاییز به نمایش بگذارند؟ چرا این افراد سر اکران نوروزی با دیگران جنگ می‌کنند؟وی با اشاره به تبلیغات یک اثر گفت: موفق‌ترین دوره اکران ما، زمانی بود که یک شبکه خارجی به تبلیغات فیلم‌های ما می‌پرداخت. نتیجه این موضوع این شد که فیلم‌های ضعیف هم در اکران‌های نه چندان ویژه خود، فروش‌های مناسبی داشتند بنابراین نمی‌توان نقش تبلیغات را به ویژ در رسانه‌هایی که مخاطب دارند، نادیده گرفت. در حال حاضر اکثر فیلم‌ها در تلویزیون ایران تبلیغ دارند اما بحث این است که کسی تلویزیون ایران را نگاه نمی‌کند.

این کارگردان ادامه داد: این نکته را هم می‌توان در نظر گرفت که در یک آنونس ۱۲ ثانیه‌ای مگر چقدر می‌شود خلاقیت به کار برد و مخاطب جذب کرد؟ این موضوع چیزی در حد معجزه می‌خواهد اما آن شبکه با چند دقیقه تبلیغ و تکرار مداوم توانست مخاطبان زیادی را به سمت سینمای ما بکشاند. در همین زمینه تبلیغات شهری هم می‌تواند موثر باشد. اگر فیلمی این قابلیت را دارد که چیزی بالغ بر ۴۰ درصد از تبلیغات شهری را در اختیار داشته باشد، دیگر موقعیتی برای دیگران باقی نمی‌ماند زیرا مخاطبان در کل شهر با هجمه‌ای از بیلبوردهای آن فیلم‌ها مواجه می‌شوند و جایی برای بقیه فیلم‌ها نمی‌ماند.

کندری اضافه کرد: البته این دلیل نمی‌شود که بخواهیم با تبلیغات ضعیفمان، تبلیغات قوی یک فیلم دیگر را زیر سوال ببریم. منظور من این است که بستر مناسب برای این موضوع وجود ندارد تا رقابت عادلانه‌ای در فضای تبلیغاتی ایجاد شود.

وی با تاکید بر اینکه در این رقابت ناعادلانه فیلمسازان جوان بیشتر دچار مشکل می شوند، عنوان کرد: وقتی یک نفر در طول سالیان متمادی جای پای خود را در سینما محکم کرده است، فیلمش بفروشد یا نفروشد چندان او را دچار مشکل نمی کند، اما یک فیلمساز جوان وقتی وارد گود می‌شود شرایط برای او سخت‌تر می‌شود چون برخی هنگامی که می‌خواهند سرمایه‌گذاری فیلم یک فیلمساز جوان را بر عهده بگیرند از او می‌پرسند که فیلم قبلی تو چقدر فروش داشته است؟

کارگردان «شنل» اظهار کرد: من در این مورد به سرمایه‌گذاران حق می‌دهم چون می‌خواهند سرمایه خود را صرف ساخت یک فیلم کنند و باید با قضیه منطقی برخورد کنند بنابراین وقتی که فیلم یک فیلمساز جوان فروش نمی‌کند، شرایط برایش سخت‌تر می‌شود و حتی برخی نمی‌توانند فیلم بعدی خود را بسازند، اما فیلمسازان باتجربه به دلیل داشتن رابطه‌ها و لابی‌های خود می‌توانند فیلم‌های بعدی خود را بسازند. در حال حاضر حتی برای فیلم آقای داوودنژاد هم شرایط اکران مهیا نشده است که این مساله نشان می دهد شرایط برابر نیست. مهمترین علت این موضوع به زیرساخت محدود و استفاده منابع به نفع برخی سلیقه‌های شخصی و حزبی دوستان برمی‌گردد که در همه جای جامعه ما وجود دارد و شاید در سینما از این نظر تلخ است که متولیان، بانیان فرهنگی جامعه هستند و اگر آنها هم این کار را انجام دهند، توقع از دیگران نیست.

وی در پایان با اشاره به متضرر شدن بخش خصوصی در این ماجرا گفت: موسسه‌ای غیرخصوصی در سال ۲ فیلم می‌سازد و اکران نوروز را در اختیار می‌گیرد زیرا این قدرت را دارد اما در چنین شرایطی سرمایه‌گذار بخش خصوصی آسیب می‌بیند و این مساله درد بیشتری برای جامعه هنری ایجاد می‌کند. در واقع ارگان‌ها و سازمان‌هایی که قدرت‌های خود را دارند به تنهایی می‌آیند و هر طور که دلشان می‌خواهد با این سینما و اهالی آن برخورد می‌کنند و این ناراحت‌کننده است.