نیم نگاهی به «جان‌دار» سینمای ایران

"جان‌دار" موضوع تازه‌ای ندارد؛ قتل و قصاص. فیلم‌های زیادی از گدشته تا امروز در سینمای ایران یادمان هست که با این موضوع ساخته شده‌اند.

تفاوتشان اما در زاویه نگاهشان به ماجرا، پرداخت قصه و موقعیت‌های متفاوتی است که کاراکترهای را در آن قرار می‌دهند. نمونه خیلی خوب این دست از فیلم‌ها، فیلم "انتهای خیابان چهل و یکم" ساخته حمید قربانی است.

"جان‌دار" توانسته با طرح یک موقعیت تازه و پیچیده، تاحد زیادی موقعیت را باورپذیر کند و تماشاگر را با آدم‌ها همراه و با قصه، درگیر کند.

تم قضاوت، فهم متفاوت آدم‌ها از مفاهیمی چون وجدان، دروغ و حقیقت و تغییر مفهوم این کلمات به هنگام رخ دادن موقعیت‌هایی که مستقیما با نفع و ضررشان سروکار دارد، افشای حقیقت درون آدم‌ها به وقت گرفتاری و به چالش کشیدن مفهوم خانواده از مهم‌ترین نکاتی است که فیلم به طرح آنها نزدیک می‌شود.

فیلم، خوش ساخت و پرخون است و بازی‌های خوب حامد بهداد و تا حدی فاطمه معتمدآریا و علی شادمان به فیلم کمک زیادی می‌کند.

اما پایان بندی فیلم، به شدت آزاردهنده است و داستانِ گسترش یافته و همدلی برانگیز را بی‌سامان و انجام، ناگهان رها می‌کند. از آن پایان‌های بدِ مثالزدنی.

با همه اینها دو کارگردان جوان این فیلم - پدرام پور امیری و حسین امیری دوماری- در اولین کار بلندشان امیدوارکننده ظاهر شدند، گرچه فرصت ساخت یک فیلم خیلی خوب را از دست دادند.