حمله هالیوودی به دنیای پاک کودکان

چند روز پیش خبری در خبرگزاری‌ها تحت عنوان انتشار نخستین انیمیشن کاراکتر اصلی همجنس‌باز توسط کمپانی پیکسار منتشر شد. با نگاهی به تولیدات قدیمی این کمپانی متوجه می‌شویم، این خطا و ارائه پیامی غلط توسط یک کارتون برای کودکان، برای اولین بار اتفاق نیفتاده است.

اخبار فرهنگ و هنر - کمپانی‌های بزرگ انیمیشن‌سازی تحت عنوان شرکت‌های رسانه‌ای و سرگرمی، پیوسته در پی تزریق اندیشه‌های مسموم خود به قلب و ذهن کودکان و نوجوانان امروز در سراسر جهان هستند.

در این میان، کمپانی والت‌دیزنی پیکچرز (Walt Disney Pictures) و استودیوهای انیمیشن پیکسار( Pixar Animation Studios) به عنوان یکی از زیرمجموعه‌های شرکت والت‌دیزنی، جایگاه ویژه‌ای داشته و توانسته‌اند میلیون‌ها کودک و نوجوان را طی سال‌های متمادی در اقصی نقاط زمین به سمت خود جذب کنند.

یکی از انواع محصولات پیکسار، انیمیشن‌های کوتاه هستند، انیمیشن‌هایی که به صورت هنرمندانه در عرض چند دقیقه پیام خود را منتقل می‌کنند. جمعه گذشته کمپانی پیکسار برای نخستین بار یک همجنس‌باز را شخصیت اصلی فیلم انیمیشن خود کرد. به گفته کارشناسان، این انیمیشن با عنوان «Out»(بیرون) در ادامه فعالیت‌های جدی سینمای آمریکا در تولید محتواهای این چنینی، نشان از جدیت و پیگیری آنان برای قبح‌زدایی همجنس‌بازی و آشنایی کودکان با آن دارد. انیمیشن «Out» (بیرون) روایت مردی به نام «گرِگ» است که تلاش می‌کند پدر و مادرش را متقاعد کند تا راضی شوند او با دوست (پسرش) «منوئل» راهی شهر شوند. آشفتگی و پریشانی درونی گرِگ زمانی که والدینش او را غافلگیر کرده و سعی در متقاعد کردن او برای ماندن دارند، بیشتر می‌شود. او مدتی سعی می‌کند تا شواهد رابطه همجنس‌بازانه‌اش را از والدینش مخفی کند، اما بالاخره به این نتیجه می‌رسد که نباید وضعیت خود را از آنان پنهان کند.این انیمیشن ۹ دقیقه‌ای محصول پیکسار، در «دیزنی‌پلاس» و در بخش «SparkShorts» پخش شد که خالقان پیکسار، پروژه‌های مستقل خود را در آنجا به نمایش می‌گذارند.«استیون کلِی‌هانتر» که پیشتر فیلم‌های «در جست‌وجوی نِمو» و «وال ـ ایی» را برای پیکسار ساخته بود، کارگردانی انیمیشن «بیرون» را برعهده داشته است.

البته این اولین بار نیست که این کمپانی به سراغ شخصیتی با گرایش متفاوت رفته است . در انیمیشن «به پیش (Onward) » که محصول پیشین همین کمپانی پیکسار است نیز به مضامین همجنس‌بازی پرداخته شده است، اما نقش کاراکتر همجنس‌باز فرعی بود و در این مقیاس فیلم جدید«بیرون«Out» » به آن پرداخته نشده بود.

و فیلم انیمیشن «داستان اسباب بازی۴» و «در جست‌وجوی دوری» نیز دارای صحنه‌هایی از زوج‌های همجنس‌باز در پس زمینه تصویر بودند و همین زمینه‌ای شد تا حالا پیکسار با انیمیشنی با موضوع کلی و نقش اصلی همجنس‌باز به میدان بیاید.

گفتنی است، پس از اکران انیمیشن « داستان اسباب‌بازی ۴ » (Toy Story 4) مؤسسه «یک میلیون مادر» کمپینی را برای تحریم انیمیشن به راه انداخت. هزاران مادر آمریکایی به این کمپین پیوسته و خواستار جلوگیری از پخش این انیمیشن و تحریم آن شدند.«انجمن خانواده آمریکا» یک مؤسسه آمریکایی است که هدف خود را محافظت از بنیان خانواده در آمریکا اعلام کرده و در همین راستا به همجنس‌بازی، پورنوگرافی و سقط جنین اعتراض می‌کند. این انجمن وب‌سایت مشابه دیگری هم دارد که مخصوص پدران است و مردان آمریکایی حامی خانواده، همین اقدام‌ها را برای حفاظت از بچه‌هایشان پیگیری می‌کنند. مؤسسه خانواده آمریکا پیش از این به برخی دیگر از آثار دیزنی مانند «دنیای استیونز»، «‌دختران پاورپوف» و «آرتور» به خاطر حمایت از همجنس‌بازها اعتراض کرده است و می‌گوید: این کمپانی جهت‌گیری‌های سیاسی را در یک محیط دوستار خانواده به‌ صورت ضمنی می‌گنجاند.

همان طور که در ابتدای این گزارش عنوان شد، آموزش نکات غیراخلاقی و نامناسب برای کودکان در انیمیشن‌های غربی تنها به این موارد ختم نمی‌شود. این آثار که در سطح جهانی مورد استقبال قرار گرفته‌اند و سال‌هاست ذهن و روح کودکان را در اختیار خود گرفته‌اند، در بیشتر مواقع دارای آموزه‌های غلط بسیاری هستند.

این آموزه‌های غلط را می‌توان از نظر مضمون به چند گروه عمده تقسیم نمود:

• خشونت‌های مختلف با نمادهای انسانی و حیوانی، در پوششی از داستان خیر و شر

• عادی‌سازی روابط بین دختر و پسر به‌ویژه در سنین نونهالی و نوجوانی منتهی به بلوغ

• ترویج همجنس‌گرایی

• ترویج روابط عاشقانه و درگیر نمودن ذهن کودک در سنین کم با این موضوع

شاید برخی موارد بالا صریح و بی‌پرده در اثر نمایان نباشد بلکه به ‌صورتی پیچیده و چندلایه زیر رنگ‌ها و دیالوگ‌ها نهفته باشد. در ادامه به چند نمونه دیگر از مضامین غلط در این آثار توجه خواهیم کرد.

تبعیض‌نژادی و نمایش تصاویر کلیشه‌ای از بومی‌ها

بدون‌تردید مباحث نژادی بسیار زیادی در گذشته در کارتون‌های دیزنی وجود داشته است. این مباحث گاه آن‌قدر رو و نمایان بوده‌اند که سازندگان را در ادامه به تغییر و حذف آن‌ها واداشته است. به عنوان مثال در سال 1993 یک سال پس از اکران علاءالدین، متن ترانه آغازین فیلم تغییر کرد. شعر اصلی تصویری وحشیانه و بدبینانه از خاورمیانه را نشان می‌داد که باید حذف می‌شد. انتقادات زیادی نیز درباره آمریکایی بودن تمام شخصیت‌های اخلاقی در فیلم شد در حالی که آدم بدها همه لهجه خارجی، چهره‌ای خنده‌دار و پوستی تیره دارند. به نظر کارشناسان، آموزش این میزان نژادپرستی برای کودکان در هر جای دنیا نامناسب است.

حتماً بیشتر خوانندگان نام کارتون پیتر پن را دیده و قهرمان آن را به یاد دارند. در میان کارتون‌های دیزنی، پیتر پن سال‌ها به خاطر اظهارات نژادپرستانه سرخپوستان آمریکایی مورد انتقاد بوده است. در فیلم آن‌ها با عنوان وحشی خطاب شدند و حتی اصطلاح پوست قرمز هم به آن‌ها نسبت داده شد. برخی از سازندگان از نمایش این تحجر ابراز تأسف کردند و تلاش کردند بر جهالت همگانی در دهه 50 میلادی چیره شوند. در این انیمیشن تایگر لی‌لی و افراد او به صورت وحشیانه‌ای رفتار می‌کنند. آن‌ها انگلیسی را شکسته صحبت می‌کنند. همچنین بارها می‌شنویم که آن‌ها با نام وحشی‌ها خطاب می‌شوند. مشخصاً این فیلم لحظات نامناسب زیادی دارد. فیلم دامبو که در سال 1941 ساخته شد، بچه فیل داستان با دسته‌ای از کلاغ‌ها رودررو می‌شود، دسته کلاغ‌هایی که به عنوان تصویری کاریکاتوری از نژاد آفریقایی- آمریکایی پذیرفته شده بودند. نمونه بارزی از این واقعیت این است که نام رهبر این کلاغ‌ها در متن جیم کرو بود. اگرچه خیلی‌ها آن کلاغ‌ها را به عنوان شخصیت‌های مثبت در نظر گرفته‌اند، چرا که آن‌ها کاراکترهایی هستند که به دامبو کمک‌های زیادی می‌کنند. انیمیشن بانو و ولگرد محصول دیگر دیزنی که در سال 1955 ساخته شده است نیز گربه‌هایی را نمایش می‌دهد که با لهجه غلیظی صحبت می‌کنند و نمایش‌دهنده کلیشه‌هایی از شخصیت‌های آسیایی هستند.

بدترین متخلف فیلمی به نام ترانه جنوب است که در سال 1946 ساخته شده است. فیلمی که شاید بیننده آمریکایی چیز زیادی درباره آن نداند، چرا که این فیلم هیچ‌گاه در آمریکا در نمایش خانگی پخش نشد. اگرچه شاید مخاطب آمریکایی یکی از آهنگ‌های این فیلم به نام Zip-a-Dee-Doo-Dah را شنیده باشد. جالب است که بدانید این آهنگ برنده جایزه اسکار بهترین موسیقی در سال 1947 شده است، اما کل فیلم به دلیل اتکای بیش از اندازه به کلیشه‌هایی در مورد سیاه‌پوستان و دارا بودن شخصیت‌های نژادپرست به عنوان یکی از نژادپرستانه‌ترین فیلم‌های هالیوودی شناخته شده است.

نمایش مواد توهم‌زا، استفاده از دخانیات و مشروبات الکلی

شاید برایتان قابل باور نباشد که در یک انیمیشن صحنه‌هایی مربوط به استفاده از موادمخدر و همچنین نمایش تأثیر آن‌ها روی انسان دیده شود . اگر به حافظه تصویری خود رجوع کنید به تصاویری برمی‌خورید که به نمایش این چنین صحنه‌هایی مربوط هستند. به عنوان مثال صحنه توت جنگلی در انیمیشن دایناسورهای خوب، کاراکترهای این فیلم مشغول خوردن توت‌های جنگلی هستند که از درخت بر زمین افتاده و خشکیده می‌شوند، اما به محض خوردن آن شروع به خنده‌های ناگهانی کرده، صورتشان دفرمه می‌شود و خود را در حال پرواز در آسمان می‌بینند و در صحنه بعد هم کاملاً نشئه شده‌اند. بله، این فیلم اشاره‌ای مستقیم به موادمخدر دارد. سیاست‌های فیلم‌سازی تأکید می‌کنند استفاده از هر ماده مشکوکی در فیلم‌های کودکان ممنوع است، اما این یکی از کارتون‌های دیزنی است که چارچوب‌ها را رعایت نکرده و حالت‌های نشئه‌گی را به طور علنی نشان می‌دهد. مورد دیگر مربوط به کارتون مشهور دامبو فیل پرنده است. در این انیمیشن ما صحنه مست شدن دامبو را به وضوح داریم. اگر به عنوان یک بزرگسال کارتون‌های دیزنی و به خصوص کارتون دامبو را دیده باشید متوجه می‌شوید بسیار عمیق‌تر از چیزی است که در کودکی مشاهده کرده بودید و دیگر برایتان تنها یک فیل با گوش‌های بزرگ نیست. وقتی که اهالی سیرک بین دامبو و مادرش فاصله انداخته‌اند او به گریه می‌افتد و این بسیار برای بیننده ناراحت‌کننده است. دوستش تیموتی که یک موش کوچک است او را دلداری می‌دهد و وقتی می‌بیند دامبو از شدت گریه به سکسکه افتاده از او می‌خواهد که کمی از آب بشکه بنوشد و چند ثانیه نفسش را در سینه حبس کند تا سکسکه‌اش بند بیاید، اما هر دو بی‌اطلاع هستند که محتویات بشکه آب نیست و هر دو از خود بی‌خود می‌شوند. آن‌ها در توهماتشان یک دسته فیل صورتی را در حال خواندن و نواختن و رژه رفتن می‌بینند. جالب اینکه هر چند این صحنه مناسب هر سن و سالی نیست، اما هنوز به عنوان یکی از صحنه‌های خاطره‌انگیز در میان کارتون‌های دیزنی به شمار می‌آید.

آلیس در سرزمین عجایب اثر دیگری است که در نگاه اول یکی از کودکانه‌ترین کتاب‌ها برای مخاطب این رده سنی است. اگر کمی به حافظه خود رجوع کنید حتماً حضور موجودات عجیب از جمله هزارپای قلیان‌کشی که آلیس را به سوی گرفتن تصمیمات وحشتناک سوق می‌داد را در این کارتون به خاطر خواهید آورد. یا هنگامی که آلیس برای کمک به آدم‌برفی می‌رود، موجودی اسفنجی او را به خوردن یک گاز از قارچ خود ترغیب می‌کند که این امکان را به او می‌دهد که بزرگ‌تر از یک غول یا کوچک‌تر از یک مورچه باشد که این بیشتر شبیه به یک ماده توهم‌زا به نظر می‌رسد.

ساخت تصور غلط از روابط عاشقانه برای دختران و ارائه کلیشه‌های جنسیتی

بدون شک کارتون‌های والت‌دیزنی یکی از متهمان ردیف اول در ساخت کلیشه‌های غلط جنسیتی هستند. در بیشتر این کارتون‌ها دختران موجوداتی بدبخت دربند و گرفتار و ناتوان هستند که سال‌های سال در انتظار آمدن یک منجی که معمولاً شاهزاده‌ای سوار بر اسب است، نشسته‌اند. اما این کلیشه‌ها تنها به اینجا ختم نمی‌شود، به عنوان مثال با نگاهی به انیمیشن دیو ودلبر پی می‌برید که اوضاع بدتر از این حرف‌هاست. یکی از دلایل موفقیت این انیمیشن این بود که داستان پیچیده عاشقانه میان دیو و دلبر توانست قلب‌های زیادی را تسخیر کند. برخلاف بسیاری از افسانه‌ها، قهرمانش یک موجود نفرت‌انگیز است. در آغاز فیلم می‌بینیم که تعدادی گرگ در تعقیب پدر بل هستند. موریس به سرعت به قلعه دیو پناه می‌برد. او غرشی به مرد بیچاره می‌کند. پیش از آنکه وی را با خشونت به درون سلول بیندازد، بل برای نجات پدر سر می‌رسد و از دیو می‌خواهد پدرش را که بیمار است از زندان آزاد کند و او تنها به این شرط اجازه بیرون آمدن دارد که جایش را در زندان با دخترش بل عوض کند. گروگان گرفتن یک قهرمان زن توسط یک مرد، شروعی ناخوشایند برای هر فیلمی است چه رسد به اینکه یک فیلم کودکانه باشد. با این حال علاقه‌ای میان آن دو شکل می‌گیرد و برخلاف دیگر آثار دیزنی آن را کاملاً آشکار و صادقانه نشان می‌دهد، اما این ممکن است پیام اشتباهی را به کودکان منتقل کند. در مورد دیگر آثار می‌توان به کارتون علاءالدین اشاره کرد. جعفر یکی از شرورترین شخصیت‌هایی است که کارتون‌های دیزنی تاکنون خلق کرده است. نه‌تنها جنی و سلطان را زندانی می‌کند بلکه سعی می‌کند خود را به جاسمین نزدیک کند. صحنه اغواگری و بوسیدن جعفر توسط جاسمین برای آنکه حواسش را از ورود علاءالدین پرت کند از نظر بسیاری از خانواده‌ها مناسب کودکان نیست. ایده به زنجیر کشیدن جاسمین و ازدواج اجباری با مردی مسن به جای کسی که او دوستش دارد، بسیار ناراحت‌کننده است، اما خوشبختانه چندان به چشم بچه‌ها نمی‌آید. علاءالدین برای نجات پرنسس می‌آید و همه‌چیز را از کنترل جعفر خارج می‌کند.