یک عمل شیطانی به پیشنهاد شیطان

مسئله نجوا در چندین آیه قرآن مطرح شده است. خاصه در سوره مجادله که ۴ آیه درباره نجواست.

به طور کلی قرآن از نجوا نهی کرده است، چرا که عملی است که باعثسوء ظن و بدگمانی میان افراد می‌شود.

زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) در میان منافقین صحبت‌های درگوشی علیه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و مۆمنین حقیقی شایع شده بود که موجب رنجش مۆمنان واقعی بود و به دستور نهی از نجوا هم توجهی نمی‌کردند تا این آیه نازل شد؛

«أَ لَمْ تَرَ إِلی الَّذِینَ نهُوا عَنِ النَّجْوَی ثمَّ یَعُودُونَ لِمَا نهُوا عَنْهُ وَ یَتَنَاجَوْنَ بِالاثْمِ وَ الْعُدْوَانِ وَ مَعْصِیَتِ الرَّسولِ وَ إِذَا جَاءُوک حَیَّوْک به ما لَمْ یحَیِّک بِهِ الله وَ یَقُولُونَ فی أَنفُسِهِمْ لَوْ لا یُعَذِّبُنَا الله به ما نَقُولُ حَسبُهُمْ جَهَنَّمُ یَصلَوْنهَا فَبِئْس الْمَصِیرُ؛

آیا ندیدی کسانی را که از نجوا[سخنان درگوشی] نهی شدند، سپس به کاری که از آن نهی شده بودند بازمی‌گردند و برای انجام گناه و تعدّی و نافرمانی رسول خدا به نجوا می‌پردازند و هنگامی که نزد تو می‌آیند تو را تحیّتی[و خوشامدی] می‌گویند که خدا به تو نگفته است، و در دل می‌گویند چرا خداوند ما را به خاطر گفته‌هایمان عذاب نمی‌کند؟ جهنم برای آنان کافی است، وارد آن می‌شوند، و چه بد فرجامی است.»
(۸ / مجادله)


عمل شیطانی را ترک کنید!

اصولاً نجوا عملی شیطانی است که از آن نهی شده است: «إِنَّمَا النَّجْوَی مِنَ الشیْطانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ لَیْس بِضارِّهِمْ شیْئاً إِلا بِإِذْنِ الله وَ عَلی الله فَلْیَتَوَکلِ الْمُۆْمِنُونَ».(۱۰ مجادله)

نجوا از شیطان است که باعثناراحتی مۆمنان می‌شود، ولی مۆمنان باید بدانند که شیطان هیچ اثری بدون اذن الهی نمی‌تواند داشته باشد، بنابراین مۆمنان باید تنها بر خدا توکل کنند، و از هیچ چیز جز او نترسند.

پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «اذا کنتم ثلاثه فلا یتناج اثنان دون صاحبهما، فان ذلک یحزنه؛ هنگامی که سه نفر باشید، دو نفر از شما جدای از شخص سوم به نجوا نپردازد، چرا که این امر نفر سوم را غمگین می‌کند.»

گاه برای حفظ آبروی انسانی که از جمله آن کمک‌های مالی است که در آیه فوق به عنوان صدقه از آن یاد شده است مجبور به نجوا هستیم. یا امر به معروف که آشکار گفتنش موجب از بین رفتن آبرو شود، که در آیه فوق از آن تعبیر به معروف شده است؛ و یا اصلاح بین مردم که آشکارا گفتنش ممکن است مانع اصلاح گردد و باید با هر کدام از طرفین دعوا جداگانه و به صورت نجوا صحبت شود تا نقشه اصلاحی پیاده گردد.

موارد جواز نجوا

از آنجا که مۆمنان به خاطر ضرورت یا مصلحتی مانند مسائل امنیتی مسلمین نباید موضوعی را فاش کنند، ممکن است مجبور شوند نجوا کنند. خدا درباره نحوه‌ی نجوا توصیه ای به مۆمنان می‌کند؛

«یَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا إِذَا تَنَاجَیْتُمْ فَلا تَتَنَاجَوْا بِالاثْمِ وَ الْعُدْوَانِ وَ مَعْصِیَتِ الرَّسولِ وَ تَنَاجَوْا بِالْبرِّ وَ التَّقْوَی وَ اتَّقُوا الله الَّذِی إِلَیْهِ تحْشرُونَ، ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هنگامی که نجوا می‌کنید، به گناه و تعدّی و نافرمانی رسول[خدا] نجوا نکنید و به کار نیک و تقوا نجوا کنید و از خدایی که همگی نزد او جمع می‌شوید بپرهیزید.»(۹ / مجادله)

و در سوره نساء آمده است؛ «لاَّ خَیْرَ فِی کَثِیرٍ مِّن نَّجْوَاهُمْ إِلاَّ مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاَحٍ بَیْنَ النَّاسِ وَ مَن یَفْعَلْ ذَلِکَ ابْتَغَاء مَرْضَاتِ الله فَسَوْفَ نُۆْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا؛ در بسیاری از سخنانِ درِگوشی[و جلسات محرمانه] آن‌ها خیر و سودی نیست، مگر کسی که[به این وسیله] امر به کمک به دیگران یا کار نیک یا اصلاح در میان مردم کند؛ و هر کس برای خشنودی پروردگار چنین کند، پاداش بزرگی به او خواهیم داد.»(نساء / ۱۱۴)

در این آیه موارد مجاز نجوا، نجوایی است که توصیه به صدقه و کمک به دیگران یا انجام کار نیک و یا اصلاح در میان مردم می‌نماید.

بهتر است جز در موارد ضرورت از این موضوع استفاده نشود تا موجب بدبینی میان دوستان نگردد.

پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «اذا کنتم ثلاثه فلا یتناج اثنان دون صاحبهما، فان ذلک یحزنه» هنگامی که سه نفر باشید، دو نفر از شما جدای از شخص سوم به نجوا نپردازد، چرا که این امر نفر سوم را غمگین می‌کند.

احکام چندگانه برای نجوا

بر اساس آیات و روایات در فقه اسلامی، بر حسب شرایط، احکام پنج گانه ای برای نجوا آمده است:

گاه حرام است و این در صورتی است که موجب اذیت و آزار و هتک حیثیت مسلمانی گردد(همان‌گونه که در آیات فوق به آن اشاره شده بود) و چنین نجوایی نجوای شیطانی است که هدفش غمگین ساختن مۆمنان است.

در مقابل گاه حکم وجوب به خود می‌گیرد و این در صورتی است که مسئله سری ضروری در میان باشد که افشای آن خطرناک و عدم ذکر آن نیز موجب تضییع حق و یا خطری برای اسلام و مسلمین است.

و گاه متصف به استحباب می‌شود و آن در جایی است که انسان برای انجام کارهای نیک و خیر و تقوی به سراغ آن رود، و همچنین حکم کراهت و اباحه.

منبع: تبیان