فرزندانِ من را زیارت کنید

زیارت مفهومی است که میان تمام مسلمانان و فرق اسلامی، مطرح و مورد تائید است و علاوه بر نصوص و ادله ی روائی که در این رابطه وجود دارد، پشتوانه عقلی و فطری نیز دارد.

زیارت در لغت، آهنگ کردن و از نظر شرعی حاضر شدن در محضر پیامبر، امام یا مؤمنی است. بنابراین زیارت پیامبر و امام معصوم یا شهیدان در زمان زنده بودن یا پس از رحلت آنان تفاوتی ندارد؛ زیرا آنها در حقیقت همان گونه که در آیه کریمه قرآن آمده است: «زنده اند و در پیشگاه پروردگارشان روزی می خورند». (آل عمران/ ۱۶۸) زائر اسم فاعل زیارت؛ به معنای زیارت کننده، و مزور اسم مفعول و به معنای زیارت شونده است. زیارت در فرهنگ مذهبی در معنای نوعی دیدار خاص(توام با اکرام) از قبور بزرگان و بزرگ زادگان دینی آمده است.

در مفهوم عام زیارت سه عنوان به چشم می خورد: اول؛ زائر دوم؛ مزور و سوم؛ فائده زیارت است که در باب هر یک از این سه می توان مطالب زیادی به رشته تحریر درآورد که از کلام این نوشتار وسیع تر است.

هر کدام از سه مورد درباره ی شخص زنده و مرده صدق می کند. آنچه مفهوم زیارت را زینت می بخشد، بحث محبت و دوستی است که میان زائر و زیارت شونده وجود دارد. به عنوان نمونه خداوند در سوره نساء آیه ۳۶ به احسان و اکرام والدین سفارش می کند؛ بنابراین زیارت پدر و مادر یکی از مصادیق احسان محسوب می شود، همان گونه که رسول اکرم نگاه کردن-زیارت نمودن- به پدر و مادر را عبادت می دانند.

مسلماً زیارت پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) آثار و اجر فراوان دارد و عرض ارادت به آنان و به زیارت آنان رفتن نوعی ارتباط معنوی بین زائر و ائمه(ع) است. بنا به آن چه از روایات استفاده می‌شود ائمه معصومین(ع) حاضر و ناظر بر اعمال ما هستند و به خصوص عنایت خاصی نسبت به کسانی که به زیارت قبورشان می‌روند، دارند. از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که: «من زارنی بعد وفاتی کان کمن زارنی فی حیاتی وکنت له شهیداً و شافعاً یوم القیامه؛ هر کس مرا بعد از وفاتم زیارت کند مثل کسی است که در زمان حیات من مرا زیارت کرده است و من شاهد برای او شفاعت کننده او 

 
 پیامبر اکرم(ص) : «من زارنی بعد وفاتی  کان کمن زارنی فی حیاتی وکنت له شهیداً و شافعاً یوم القیامه؛ هر کس مرا بعد از وفاتم زیارت کند مثل کسی است که در زمان حیات من مرا زیارت کرده است و من شاهد برای او شفاعت کننده او در روز قیامت خواهم بود» 
 

 در روز قیامت خواهم بود»

امام صادق(ع) می‌فرماید: «زیارت قبر امام حسین(ع) از بهترین اعمال است» و در حدیث دیگری می‌فرماید: «من اراد الله به الخیر قذف فی قلبه حب الحسین و حب زیارته و من اراد الله به السوء قذف فی قلبه بغض الحسین و بغض زیارته؛ هرگاه خداوند اراده خیری به بنده خود کند در قلب او محبت امام حسین(ع) و زیارت او را قرار می‌دهد.»

در حدیثی از امام صادق(ع) وارد شده؛ «که حضرت حسین (ع) در دامان پیامبر (ص) بودند، که سر مبارک را بالا نموده و عرضه داشتند: ای پدر! ثواب کسی که پس از رحلت تان شما را زیارت کند چیست؟

پیامبر فرمودند: پسرم! کسی که مرا پس از رحلت زیارت کند، مستحق بهشت بوده و در صورتی که پس از ارتحال پدرت او را زیارت کند، به بهشت داخل می گردد و اگر برادرت را پس از شهادت زیارت نماید، بهشت حق او بوده و آن کس که بعد از شهادتت تو را زیارت کند، بهشت از آن او است.»

همچنین پیامبر اکرم(ص) در باب زیارت اهل قبور نیز روایات و اقوال بسیاری دارند. در یکی از آنها ایشان چنین می فرمایند: «وَ زوروُا القبورَ فَانها تَذَکّرُکُم الاخرَه؛ به زیارت قبور بروید که مایه یاد سرای آخرت است.»

و یا اینکه در همین باب با تاکید دیگری می فرمایند: «وَ زوروُا القبورَ فانَّ لکم فیها عبره؛ به زیارت قبور بروید؛ زیرا در آن برای شما درس عبرت است.»

در روایات و آداب زیارت خانه خدا این چنین وارد شده که زائر خانه خدا پس از سلام به حجرالاسود بگوید: «امانتی که بر ذمه ام بود، اداء کردم و بیعت خود را تجدید نمودم تا به ادای آن گواهی دهی.» زائر خانه خدا با گذاشتن دست بر حجر الاسود با ابراهیم خلیل بیعت می کند که در توحید ثابت قدم باشد و در نشر آن سعی و تلاش کند؛ ولی چون دست به قهرمان توحید نمی رسد، به اثر بازمانده از او دست نهاده و بیعت را انجام می دهد. در حقیقت مسلمانی که به زیارت و بیعت حجرالاسود می رود به نیابت از ابراهیم(ع)، دست بر حجر نهاده و زیارت می کند.

فرزندانِ مبارک
یکی از مهم ترین مصادیق زیارت در فضای جامعه امروز، زیارت امامزادگانی ست که در شهرها و محله های گوناگون در نزدیکی افراد قرار دارد. مراد از امامزاده در ادبیات عامه، فرزند یا فرزند زادگان ائمه اطهار(علیهم السلام) است، که اولاد با واسطه ی پیامبر اکرم(ص) هستند، ولی در عرف به محل دفن آنها، نیز امامزاده گفته می شود.

در روایات زیادی از پیامبر اکرم(ص) و ائمه طاهرین رسیده است که اولاد و فرزندان پیامبر(ص) را اکرام کنید. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «کسی که اولاد مرا اکرام کند به تحقیق مرا اکرام کرده است.»

همچنین در جای دیگری از رسول خدا نقل شده که فرمود: «مَنْ زارَنیِ أَوْزَارَ أَحَداً مِنْ ذُرِّیَّتیِ، زُرْتُهُ یَومَ القِیامَةِ فَأَنْقَذْتُهُ مِنْ أَهْوَالِه؛ کسی که من یا یکی از فرزندانم را زیارت کند، روز قیامت به زیارت او می آیم و او را از 

 
 امام رضا(ع) فرمودند: «نظر کردن به  فرزندان ما عبادت است. شخصی از آن حضرت پرسید: آیا نگاه کردن به آن دسته از فرزندان شما که امام هستند عبادت است؟ حضرت فرمودند: بلکه نگاه کردن به تمام فرزندان پیامبر(ص) عبادت است، مادامی که از راه و روش آن حضرت جدا نشده باشند و به گناهان آلوده نشده باشند.» 
 

هول و هراس آن روز رهایی می دهم.»

ائمه اطهار نیز تاکید زیادی بر لزوم تکریم اولاد پیامبر داشتند و در این باره سخنان بسیاری گفته اند. امام رضا(ع) فرمودند: «نظر کردن به فرزندان ما عبادت است. شخصی از آن حضرت پرسید: آیا نگاه کردن به آن دسته از فرزندان شما که امام هستند عبادت است؟ حضرت فرمودند: بلکه نگاه کردن به تمام فرزندان پیامبر(ص) عبادت است، مادامی که از راه و روش آن حضرت جدا نشده باشند و به گناهان آلوده نشده باشند.»

احترام به فرزندان پیامبر اکرم (ص) و ذریه آن حضرت هم شامل احترام در زمان حیات آنها می شود و هم احترام بعد از رحلت آن بزرگواران را در بر می گیرد. این دستور اسلام است که می فرماید: «قبور اموات خود را زیارت کنید و بر آنان سلام بفرستید...»

در این راستا و با توجه به چنین تاکید زیادی که از سوی ائمه و پیامبر اسلام در این باره شده است، در زمان ممات فرزندان ائمه و همینطور خود ایشان باید راهی برای تکریم به اموات آنان نیز جست. یکی از راه های احترام و اکرام آن دسته از فرزندان پیامبر اکرم (ص) که از دنیا رفته اند، احترام به مدفن و مزار آنان است. البته در اینجا لازم است به نکته ای که در روایات اشاره شده بود عنایت بیشتری شود و آن اینکه تمام این سفارشان مربوط به فرزندان واقعی آن حضرت، یعنی کسانی که بدون واسطه یا با واسطه از صلب پیامبر اکرم (ص) هستند و در طول زندگی خود هیچ گاه از راه و روش و سیره آن حضرت جدا نشده اند.

با توجه به این دو نکته وظیفه ما در رابطه با امامزاده ها معلوم می شود که آیا به تمام امامزاده ها باید احترام گذاشت یا نه؟ مرحوم محدث قمی (ره) در این باره می فرماید: اولاً باید نسب امامزاده معلوم باشد یعنی در کتب مربوط به این فن نسبت او با یکی از امام ها روشن شده باشد. ثانیاً علاوه بر انتساب به امام باید جلالت، خوبی و تقرب او به خدا از نظر تاریخ و رجال ثابت باشد. هر جا که این دو موضوع جمع شد مثل حضرت عبدالعظیم (ری)، حضرت معصومه (قم)، حضرت سید محمد (بین راه سامراء)، حضرت شاهچراغ (شیراز) و ... رعایت احترام آنان لازم و زیارتشان ثواب زیادی دارد. اما اگر این مطلب روشن نبود، انسان تنها می تواند به عنوان قبرستان مسلمانان فاتحه و قرآنی بخواند و از خدا برای کسانی که در آنجا مدفونند طلب رحمت کند.

اما در هر صورت بی احترامی به امامزاده های معروف کار صحیحی نیست مگر جایی که ثابت شود اصل و اساس درستی ندارد که در این صورت هم بی احترامی صحیح نیست و کافی است به مردم گفته شود که این جا امامزاده ای مدفون نیست. در این راستا البته باید به یک نکته مهم نیز توجه کرد و آن اینکه ترویج این تفکر در نزد مردم که حتما درباره نسب امامزداگان تحقیقات زیادی به عمل آورند نیز نمی تواند درست باشد. چه از این جهت که اکثر مردم در این باره تخصص و فرصت کافی برای تدقیق را ندارند و در نتیجه تنها در این حوزه با بدبینی مواجه می شوند و حتی پس از مدتی التزام کافی به این زیارت را از دست می دهند. این چنین است که باید توجه کافی در این باره رعایت شود و هر بحثی در این باره را در تریبون های عمومی به جامعه القا نکرد!