بیستم ماه صفر چرا مهم شد؟

در مکتب تشیع، برخی از اعداد به مناسبت گره خوردن با حیات طیبه خاندان رسالت، بسیار گرامی داشته می شوند و این گرامی داشتن در ذات خود اعداد نیست، بلکه این وجود مبارک معصومین هستند که به آن ارزش و بها داده اند. چنانکه وجود 12 امام بزرگوار، 5 تن آل عبا و 40 به مناسبت اربعین سید و سالار شهیدان امام حسین(ع).

چهلم و در لسان عربی، اربعین یکی از مناسبت های اصلی برگزاری عزاداری و به جا آوردن زیارت امام حسین(ع) است.

«اربعین» در لغت به معنای چهلم و عدد 40 است. عدد 40 در تاریخ دینی جایگاه خاصی دارد؛ از جمله سجده ی چهل روزهای حضرت آدم، در کوه صفا، دعای چهل روزه ای بنی اسراییل و به نبوت رسیدن پیامبر اکرم(ص) در چهل سالگی. مفاهیمی هستند که در این ارتباط بیان می گردند. در فرهنگ اسلامی نیز عدد 40 ارزشی خاصی دارد. اعمال و برنامه های بسیاری با این عدد پیوند خورده است؛ از جمله چله نشینی برای رفع حاجات یا رسیدن به مقام عرفانی، توصیه به حفظ 40 حدیث، کمال عقل در چهل سالگی و دعا برای 40 مؤمن در نماز شب اموری هستند که بیان شده اند.

اربعین سید الشهداء

شماری از کتاب ها که در آنها به گونه ای 40 حدیث فراهم آمده است، اربعین خوانده می شود. اما آنچه در این نوشتار بر روی ان صحبت می شود و تعبیری که مراد است اینکه  در فرهنگ شیعی، به چهلمین روز شهادت امام حسین(ع)؛ «اربعین» گفته میشود که مصادف با روز بیستم ماه صفر است.

در برخی تقویم های قدیمی و زیج های اسلامی ضمن معرفی روز های مهم مذهبی به روز اربعین اشاره شده است. ازجمله بیرونی درآثارالباقیه، گردیزی در زین الاخبار، حاسب طبری در زیج مفرد و ابن شاطر در نزهة الناظر ذیل عنوان و اعیاد المسلمین وایامهم المشهوره» روز اربعین را ذکر کرده اند.

این روز همچنین یکی از مناسبت های اصلی برگزاری مراسم عزاداری توسط شیعیان به شمار می رود. عزاداری اربعین، در کشور عراق و به ویژه در شهرکربلا صورتی منحصربه فرد و ابعادی گسترده دارد. طبق برخی روایات، اربعین روز بازگشت سرامام حسین به کربلا ودفن در کنار پیکر آن حضرت دانسته شده است.

از مهمترین آداب این روز، زیارت مرقد امام حسین(ع) است. در منابع شیعی، برای این زیارت، ثواب و ارزش فراوانی ذکرشده است. از جمله در روایتی از امام عسکری(ع)، زیارت اربعین به عنوان یکی از پنج نشانه ی مؤمن دانسته شده است. در برخی  منابع حدیثی (ازجمله مصباح المتهجد و تهذیب الاحکام)، زیارت نامه ای خطاب به امام حسین به نام «زیارت اربعین» و نیز روایاتی (از جمله از امام صادق) در تأیید آن آمده است. این زیارت، از جهت دارابودن مبانی چون بیان اهداف امام حسین اع دارای اهمیت است.

 پیاده روی اربعین از جمله آیین های بزرگ شیعیان است که از چند روز مانده به اربعین از مبدأشهرهای مختلف عراق به ویژه نجف آغاز می شود و طی آن میلیونها نفر پس از روزها پیاده روی، خود را در اربعین به کربلا می رسانند.

 

سنت اربعین در نگاه های مختلف

پایه گذاری سنت زیارت اربعین امام حسین(ع) را به جابربن عبدالله انصاری (؟-78 ق) - صحابی پیامبر اکرم (ص) نسبت داده اند. مشهور است که در این روز جابر برای زیارت امام حسین(ع) وارد کربلا شد. همچنین گفته شده که در این روز کاروان اهل بیت از شام به سوی مدینه مراجعت کردند. در برخی مقاتل، ازجمله لهوف و مثیرالاحزان، از رسیدن کاروان اهل بیت به کربلا در این روز و همزمان با جابر سخن گفته شده است.

البته صحت این مطلب و زمان وقوع آن محل مناقشه ی جدی است. مخالفان، رفت و برگشت کاروان اسیران به شام و کربلا در مدت 40 روز را، با توجه به رخدادهای بسیار در طول سفر امری غیرمعقول و محال میدانند[1] و بعضی نیز آن را کذب محض و افسانه دانسته اند[2] و نیز اشاره می کنند که اساساً راه شام به مدینه از کربلا نمی گذشته و این دو مقصد مسیرهای متفاوتی داشته اند.

ازجمله محدت نوری (1254-1320 ق) در لولو و مرجان با ذکر دلایلی معتقد است اربعین روزی است که اسیران از شام به مقصد مدینه خارج شدند؛ ونه روزی که به مدینه رسیدند. برخی محققان و نویسندگان معاصر نیز برهمین رأی اتفاق نظر دارند؛ ازجمله محدث قمی، أبوالحسن شعرانی، سیدجعفر شهیدی، محمدابراهیم آیتی و مرتضی مطهری،

 در منابع تاریخی مهمی چون مقتل الحسین ابومخنف، الارشاد، انساب الاشراف، أخبار الطوال وطبقات الکبیر نیز اشاره ای به بازگشت اسرا به کربلا نشده است. در مقابل، سخن ابن طاووس در لهوف، موافقانی هم دارد که ورود کاروان اسرا به کربلادر بیستم صفر را معقول و ممکن میدانند. ازجمله سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی (1291-1358) در دفاع از این نظر کتابی با نام تحقیقی درباره ی اول اربعین حضرت سیدالشهدا(ع) نگاشته است. همچنین شیخ فقیه ابن نما حلی - جعفر بن محمد بن جعفر - (متوفای اواخر قرن هفتم) نسبت به ورود اهل بیت (ع) به کربلا و ملاقاتشان با جابر تصریح نموده است.[3]

برخی نیز معتقدند ورود کاروان اهل بیت به کربلا، نه در اربعین اول، بلکه در دومین اربعین (80 روز پس از عاشورا) بوده است.

 

هدف، امام حسین و اهدافش

موضوع فوق و دلایل طرفین بحث بسیار طولانی است که در مجال حاضر نمی گنجد، ولی آنچه مهم و قابل توجه است اینکه به طور مسلم و قطعی تا قبل از واقعه عاشورا، مراسم اربعین یعنی بزرگداشت شهیدان یا مردگان، عرفا یا شرعا، رسم نبود. از این رو در گزارش های تاریخی مصداقی بر این امر نداریم.تا جایی که در اسلام نیز برای مرگ بزرگانی همچون ابو طالب و خدیجه و شهادت بزرگوارانی چون حمزه سید الشهدا، جعفر طیار و دیگران، عملا هیچ گونه اثری از اربعین دیده نشده و از کسی هم نقل نشده است.

حال این سوال مهم طرح می شود که در 20 صفر و به عبارتی در اربعین امام حسین، غیر از اربعین بودن ، چه اتفاق تازه ای رخ داد که زیارت امام حسین (ع) با الفاظ خاص و برنامه مخصوص، مستحب و سنت شد، تا آنجا که یکی از پنج نشانه تشیع خاص و ولاء و ایمان خالص قرار گرفت؟ چنان که در حدیث معروف از امام حسن عسکری (ع) روایت شده است.[4]

آیا اربعین و چهلم بودن، به تنهایی می تواند علت این مراسم روحانی باشد؟ و آیا آمدن و زیارت جابر به عنوان صحابی معروف یا اولین زائر می تواند دلیل سنت شدن اربعین شود؟ پس رمز و فلسفه حضور بر مرقد مطهر و تربت پاک امام حسین (ع) در روز بیستم صفر و خواندن زیارت اربعین چیست؟

پاسخ صحیح و قانع کننده مرحوم شیخ الطائفه طبق نقل شیخ شهر آشوب پرده از راز این معما می گشاید و علت واقعی رسم سنت اربعین را مراسم تدفین و برپایی سوگواری و عزاداری و نوحه خوانی و تجدید خاطره مصائب جانسوز و جانگداز عاشورا می داند. علاوه بر این روایات معتبر و شاید متواتره دال بر گریستن آسمان بر عزاداری امام به مدت چهل روز نیز پرده از رمز و راز این موضوع برمی دارد.[5]

در نتیجه اربعین دارای محتوایی آموزنده و یادآور خاطره ای حیات بخش و با قداست است. پس به خوبی می توان چنین نتیجه گیری نمود که اربعین امام حسین (ع) مانند بقیه مراسم و سنتهای مذهبی، همگی دارای محتوای حقیقی و پیام آموزنده و مشتمل بر رمز و راز قابل توجیه و تصدیق و شایسته پیروی همه جوامع و طوایف بشری است.

 

پی نوشت ها:

[1] . شعرانی، ترجمه نفس المهموم، ص 269.

[2] . شهید مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص 30 و ج 2، ص 255.

[3] . مثیر الاحزان » ، 1318ق، ص 59، به نقل از شهید قاضی، تحقیق اربعین، ج 2، ص 20، و نیز سید مقرم، مقتل الحسین، ص 469.

[4] . شیخ طوسی، التهذیب، ج 6، ص 52.

[5] . کامل الزیارات.