ماجرای سنت شکنی پیامبر(ص) در امر ازدواج چه بود؟

یکی از مورخین و تاریخ نگاران بزرگ بشریت، پروردگار عالم  است که در قرآن کریم با بیان روایت های مختلف، تاریخ اسلام را ورق می زند.

در زمان جاهلیت، سنت های غلطی وجود داشت که در رگ و پوست مردم ریشه دوانیده بود. یکی از آن سنت های غلط این بود  که ازدواج شخصی که سابقه غلامی داشت، با زنی آزاد از خاندان سرشناس و معروف را هرگز روا نمی دانستند.

همچنین ازدواج مرد شریف از خاندان معروف را با همسر طلاق داده شده،  آنکه برده یا سابقه بردگی دارد را روا نمی دانستند و یا ازدواج انسان را با همسر مطلقه پسرخوانده‌اش جایز نمی شمردند.

پیامبر اسلام  (ص)، برای ریشه کن کردن چنین سنت های غلط و اجرای این دستور اسلام که میزان همتایی، دین و کمال است نه حسب و نسب وارد صحنه شد.

زید بن حارثه، غلام و پسرخوانده پیامبر (ص) بود. پیامبر (ص) او را آزاد کرد و زینب دختر عمه‌اش را به همسری او برگزید.

پس از مدتی بر اثر ناسازگاری، زید او را طلاق داد. آنگاه پیامبر (ص) با آن مقام و جایگاه با عظمت، با زینب که همسر طلاق داده شده پسرخوانده و غلام آزادشده‌اش بود، ازدواج کرد که در قرآن و در آیات 36 تا 38 سوره احزاب به این مطلب اشاره شده است.

گرچه این کار در برابر جوّسازان ناآگاه و مغرض، کار دشواری بود؛ ولی برای آنکه پیامبر اکرم (ص) سنت های باطل را بشکند، عملاً وارد صحنه شد و اعلام کرد که تبعیض و امتیازات زمان جاهلیت باطل است. هر فرد مسلمان، همتای مسلمان دیگر است و ملاک برتری تقواست؛ نه حسب و نسب.

ضمناً ازدواج پیامبر (ص) با زینب، شکست زینب در ازدواج را جبران کرد.

نتیجه اینکه؛ در عصر جاهلیت، هیچ زن با شخصیت و سرشناسی حاضر نبود با برده‌ای، ازدواج کند؛ هرچند او دارای ارزش های والای انسانی باشد و همچنین هیچ مردی حاضر نبود با همسر مطلقه برده‌اش،  ازدواج نماید. تزویج نمودن زینب به زید، توسط پیامبر و سپس ازدواج خودش با زینب بعد از طلاق، دو سنت باطل مذکور جاهلیت را در هم شکست.

 

منبع: قصه های قرآن به قلم روان، محمد محمدی اشتهاردی