بَزَک هایی که با سیاستگذاران حرف می زنند

گروه اجتماعی- چرا در جامعه امروز ما که ملاک های متفاوتی در فرهنگ و سنت برای مردانگی نسبت به سایر فرهنگ ها تعریف شده است مردان آرایش می کنند؟ چرا زنان و دختران ایرانی نسبت به همجنسان خود در کشورهای اروپایی و آمریکایی ولع فزاینده ای برای استفاده از لوازم آرایش دارند؟ به راستی رقابت بر سر چیست؟ این صورت های نقاشی شده قصد دارند چه چیزی را به سیاستگذاران جامعه گوشزد کنند؟

به گزارش افکارخبر،بدون شک بررسی این موضوع همانند هر موضوع اجتماعی دیگر تنها از یک بعد امکان پذیر نیست اما در صورتی که بخواهیم به چند محور اساسی اشاره کنیم باید گفت در ابتدای امر بخشی از آرایش زنان در ایران به فرهنگ و شرایط ویژه کشورمان مرتبط است.

در کشور ما بر اساس دستورات اسلام حجاب باید رعایت شود اما با سیاستگذاری های اشتباه و با وجود هزینه کردهای فراوان در حوزه فرهنگ دینی تعداد معدودی از جوانان در کشور ما هستند که بر تعریف حجاب و نوع درونی و بیرونی آن واقفند. این ناآگاهی جدای از اجرای ناقص دستور دینی منجر به کشش بیشتر به سمت آرایش و جلوه دادن قاب صورت به بهانه پنهان ماندن بخشی از بدن زیر پوشش شده است.

همچنین در جامعه ای که مردسالاری بخشی از فرهنگ آن محسوب می شود خواست مردان، نگاه مبادله ای نسبت به زن و نیز رقابت زنان برای ماندن در زندگی یک مرد، نقش تعیین کننده ای در کشش به سمت زیباتر بودن صورت داشته است. این در حالی است که با بالا رفتن سن ازدواج و افزایش خیانت در جامعه این رقابت تشدید شده و زنان در تلاشند حتی با وجود ظاهری مدرن، بهترین ها را در صورت خود برای حفاظت از زندگیشان نقاشی کنند.

با نگاهی دقیق به این مضمون در می یابیم در جامعه ای که همه چیز به سمت سطحی شدن در حرکت است بدیهیست که زنان برای حفاظت از زندگی خود به دنبال صورتی زیباتر و مردان با وجود مسئولیت های اجتماعی و وابستگی هایی که برایشان تعریف شده است در صدد خیانت برای به دست آوردن زن زیباتر بر می آیند. این چرخه به صورت مداوم ادامه دارد و چه بسا به صورت امری عادی به نسل بعد منتقل شود.

اگر بخواهیم به ادامه دلایل کشش به سمت آرایش در جامعه ایرانی در بین زنان بپردازیم و این موضوع را به تمایل مردان به آرایش پیوند بزنیم باید بگوییم فرهنگ ایرانی همواره رنگ رخساره را نمادی از سر درون دانسته است. رقابت، چشم و همچشمی، انواع مشکلات مربوط به اشتغال و اقتصاد و هر آنچه امروز صورت یک جوان ایرانی را به زردی می کشاند با پودرهای سفید کننده مسکن مقطعی می یابد و با نقاشی خطوط در میانه چشم، دروازه ی نمی توانم ها، ندارم ها و نمی شود به روی رهگذران بسته می شود. هر چند که به صورت یک معضل همچنان بر سر جای خویش باقیست.

امروز در جامعه زنان و مردان جوان ایرانی رقابت بر سر بهتر بودن در فضایی است که هر چه می روند، نمی رسند. زنانی که روزی با صبوری برای بازگشت مردان جبهه رفته خود آزمایش می شدند و مردانی که روزی با توپ و تانک...امروز با غم نان دست و پنجه نرم می کنند و ترس از نبودن زندگیشان در فردایی دیگر. بخشی از آنچه که پودرهای سفید کننده و رژ لب های رنگی بر صورت جوانان ایرانی به مردان تصمیم گیر و تصمیم ساز می گویند این است. تصمیم هایی که همواره ماهی به دست جامعه داده است و هیچگاه برای آموزش ماهیگیری نه وقتی گذاشته است و نه ارزشی قائل شده است.

شاید اگر در جامعه ما سیاست ها در حوزه اقتصاد و فرهنگ با نگاه نتیجه محور و نه مناسبت محور چیده می شد و اگر مسئولان مربوطه نگاه فصلی، گذرا، باری به هر جهت و محدود به دوران ریاست خود را کنار می گذاشتند و با تفکری بلند مدت و معقول به برنامه ریزی می پرداختند امروز شاهد سر ریز آرایش افراطی از جامعه زنان به جامعه مردان در ایران و سخن گفتن ماسکی از آرایش بر چهره جوانان با سیاستگذاران نبودیم.