از آرزوی ساخت بزرگترین موزه آسیا تا ساخت موزه با کمترین هزینه

مصادف شدن 29  اردیبهشت ماه با روز ملی موزه و میراث فرهنگی بهانه ای شد تا به سراغ موسس موزه های همدان  از جمله موزه های تاریخ طبیعی دانشگاه بوعلی سینا و موزه آمادای "مردم شناسی" دانشگاه آزاد همدان و استاد گرانقدرم  مهندس جعفر محمد علیزاده بروم.

موزه هایی که برای تمامی مسافران و گردشگران داخلی و خارجی خاطره های خوشی به ارمغان گذاشته است.

استاد جعفر محمد علیزاده متولد 1 شهریورسال 1329 در شهرستان مریانج همدان در خانواده متعهد و دیندار می باشد. وی در سال 84 نفر اول برتر علم در کشور و همان سال شهروند نمونه و نخبه نمونه استان  و هم اکنون هم جزء انجمن نخبگان استان همدان می باشد.

به جرات می توان گفت وی سومین کسی است که در دانشگاه های ایران تاثیر گذارترین موزه را ایجاد کرده است.

وی از شرق تا غرب ایران برای ساختن موزه کمک کرده است و در استان همدان 4 موزه از جمله موزه تاریخ طبیعی دانشگاه بوعلی سینا، موزه مردم شناسی " آمادای " دانشگاه آزاد همدان، موزه اداره کل محیط زیست همدان و موزه شهرستان اسدآباد اشاره کرد.

این استاد گرانقدر در گفتگو با خبرنگار صبح الوند، به بیان  دوران بچگی اش و علاقه اش به محیط زیست و حیوانات و تربیت خاص خانوادگی اش با توجه به سواد کم پدر و مادرش می پردازد و می گوید: از همان دوران کودکی کارهای فوق العاده ای انجام می دادم و  چون باغ هایی در محوطه گنج نامه و عباس آباد داشتیم از همان دوران خیلی از حیوانات را می شناختم و هنوز هم صدای پرندگانی در گوشم هست که هنوز هم نمی دانم چه بودند.

 

 

موسس موزه های همدان گفت: همیشه در ذهنم بود که این گیاهان زیر پایم چه است و همیشه به فکر کشف آنان بودم.

وی افزود: درسن 12 سالگی بود که اولین مجموعه پروانه ها را درست کردم و تحویل به اتاق طبیعی اقای مازوچی دادم. اتاق طبیعی که هیچ وقت آن را ندیدم و تمام آرزوهای من بران اساس شکل گرفت که در آینده چنین اتاق طبیعی ای درست کنم.

محمد علیزاده گفت: از همان دوران کودکی شروع به جمع آوری سنگ ها کردم و در مناطق اطراف سنگ شیری یا همان چاله قائم دین که همدانی های قدیم به این اسم می خواندند  سنگ های گرافیت را جمع آوری کردم سنگ هایی که ما چون اسم آن را بلد نبودید براساس شکلش به آن سنگ مدار می گفتیم که بعدها فهمیدیم نام دیگر آن واقعا سنگ مدار است.

وی از اتاق شاه نشینی که در خانه پدری اش داشت یاد کرد و اظهار کرد:  خاطرم هست از بچگی اتاقی داشتیم در خانه که به اسم شاه نشین بود و هر سری به یکی از بچه های خانواده تعلق می گرفت و زمانی که به من تعلق گرفت پر از حیوانات وحشرات شده بود.

موسس موزه های همدان بخشی دیگر از موفقیت هایش را مدیون معلمانش دانست وبیان کرد: بعد از آنکه وارد مدرسه شدم معلم ها به عنوان شعله دار ذهنی من شدند و نقش بسزایی در این زمینه داشتند.

 

دیدن موزه کرج در من طوفانی ایجاد کرد

جعفر محمد علیزاده ادامه داد: بعد از تاثیرات مرحوم مازوچی، معلم گرانقدرم مرحوم اسدی اولین تاکسیدرمی مدرن را به من یاد داد و در نهایت دیدن موزه کرج طوفانی در من ایجاد کرد و به فکر تشکیل یک موزه افتادم.

استاد دانشگاه افراد زیادی را موثر در ایجاد تفکر ساخت موزه در وجودش دانست و اظهار کرد: من سخت کوشی را از دکتر اقبالی، ریس مدرسه عالی کشاورزی آنموقع و دایی بزرگوارم مهندس مهدی ساعی که از کارشناسان کشاورزی بود یاد گرفتم.

موسس موزه های همدان گفت: بعد از دیدن موزه شیکاگو یک موزه در باغ سالار خزایی ایجاد کردم تا آنکه در زمان ریاست دکتر آقایی و معاونت دکتر علایی بین سالهای 66 تا 69 انباری در زیرزمین دانشگاه بوعلی سینا برای ساخت موزه به من دادند.

وی به سختی های تاسیس موزه در آن زمان اشاره کرد و گفت: در آن زمان ما کمبود شدید بودجه داشتیم و آن موقع با کمک شهردار آن زمان مرحوم بهنامجو به مبلغ 5 میلیون و 3 میلیون کمک های مردمی که به دانشگاه بوعلی سینا شده بود موفق به افتتاح موزه تاریخ طبیعی دانشگاه بوعلی سینا شدیم.

 

 

کف موزه دانشگاه بوعلی سینا را از دورریزهای یک شرکت سنگ خردکنی ساختم

استاد دانشگاه بیان کردد: کف موزه بوعلی سینا یکی از افتخارات من است که توانستم با دوریزهای یک شرکت سنگ خردکنی  آن را درست کنم و در و دیوار موزه تاریخ طبیعی دانشگاه بوعلی سینا با صرفه جویی ساخته شده است و هچنین آب نمای موزه هم که الان از سرتاسر کشور خیلی ها را به خود جذب کرده است با مبلغ کمی درست کردم.

وی افزود: البته تا زمانی ریاست جمهوری آنوقت آیت الله رفسنجانی جهت افتتاح موزه بیایند، افتتاح موزه تا سال 70 طول کشید و تا زمان افتتاح دوستان عزیزی به من کمک کردند که دوست دارم نامی از آنها ببرم که آقایان مجید عربی، علی اکبر شکرالهی، رامین بنی عامریان، سعید گرجی و مرتضی حسام بودند که موزه به آن عظمت را شروع به ساختن کردند.

موسس موزه های همدان ادامه داد: خاطرم هست تا 8 ماه به افتتاح موزه به خانه نرفتم و همسرم بچه ها را جهت دیدن من به موزه می آورد و خوشبختانه آن  زمان توانستم موزه را به جایی برسانم که از نظر تنوع نمونه حرف اول را می زند.

 

 

مدیون خانواده و دانشجویانم هستم

محمد علیزاده اظهار کرد: من به خیلی از افراد مدیونم من همیشه مدیون پدر ومادرم، هسرم و مادرخانمم ، برادر و خواهرهایم و بالاخص دانشجویانم هستم که هیچ وقت قابل جبران نیست.

وی افزود: من هیچ وقت دنبال زندگی نبودم و تمام وقتم را برای موزه گذاشتم و بچه هاییم را از دیدنم محروم کردم.

استاد دانشگاه به بیان خاطره ای از مریضی فرزندش پرداخت و اظهار کرد: فرزند پسرم حدود یکسال داشت که به شدت تب کرده بود و دائما گریه می کرد و برحسب تصادف عکس من را کنار آن می گذارند و آرام می شود.

وی افزود: دانشجویان برای من فداکاری های زیادی کردند و از تک تک آنان تشکر میکنم.

موسس موزه های همدان گفت: من به ریاست جمهوری آن وقت قول دادم که بزرگترین موزه آسیا در همدان را بسازم ولی نشد و وقتی در اواخر سال 86 متوجه شدم که دیگر متاسفانه در دانشگاه بوعلی سینا نمی توانم به آرمانهای خودم برسم.

 

 

براساس ادعای دین به رییس وقت دانشگاه آزاد همدان موزه آمادای را تاسیس کردم

وی به داستان ساخت موزه آمادای دانشگاه آزاد همدان اشاره کرد و گفت: براساس ادعای دینی که نسبت به ریاست آن موقع دکتر علی اصغر تروهید که در دوران بچگی به طور اتفاقی جان فرزندم را از مرگ نجات داده بود داشتم ساخت این موزه را قبول کردم.

محمد علیزاده گفت: من خیلی خوب توانستم در ساختمان این موزه  که به شکل یک سوله بود خط و انحنا ایجاد کنم، به طوری که خیلی از اساتیدم از جمله عبدالله شریفی و همچنین  صاحبنظران دیگر موزه آمادای دانشگاه آزاد همدان را خیلی برتر از موزه هایی همچون نیویورک می دانند.

موسس موزه های همدان اظهار کرد: من در سال 1352 برای رفتن به آمریکا دعوت شدم  و الآن هم خوشحال هستم که نرفتم و امیدوارم بتوانم روزی موزه آسیا را بسازم.

استاد دانشگاه بیان کرد: من خوب زندگی کردم ولی برای بچه هایم زندگی خوبی باقی نگذاشتم  چون هیچ وقت پیش آنها نبودم.

وی در پایان گفت: الان خیالم راحت است که به عنوان یک همدانی رسالت خودم را انجام داده ام و سعی کردم به نوعی در موزه مردم شناسی دانشگاه آزاد همدان  خانه پدری و پدربزرگیم را بازسازی کنم تا به نوعی از زحمات آنان قدردانی کنم و اینکه تا آخر عمر یک مریانجی هستم و به آن افتخار می کنم.

در نهایت، خبرنگار صبح الوند برای این استاد گرانقدر آرزوی سلامتی می کند و امیدوار است به آرزویش که ساخت بزرگترین موزه  آسیا است برسد.