پشت پرده حملات به علیرضا دبیر به خاطر نتایج کشتی

علیرضا دبیر ، به‌عنوان یک چهره حزب‌اللهی مدافع نظام و ارزشی، این روزها سیبل حملات بسیاری قرار گرفته؛ به بهانه نتایج تیم ملی کشتی‌آزاد در مسابقات جهانی ؛ رقابت‌هایی که با نایب‌قهرمانی ایران خاتمه یافت اما چند ناکامی باعث شده تا آتش توپخانه مخالفین بر سر او آوار شود.

مخالفین می‌گویند دبیر رفتاری مزورانه دارد و به‌جای پرداختن به امور کشتی، در حال نقش‌بازی‌کردن و نمایش با مقدسات است. به خواندن نماز مستحبی او و ذکر گفتنش در جلسات می‌تازند، شلوار شش‌جیبش را که نمادی از چهره‌های بسیجی است دستمایه تمسخرش قرار می‌دهند، به تسبیح دست‌گرفتن او حمله و نزدیکی‌ و رابطه دیرینه‌اش با محمدباقر قالیباف را نکوهش می‌کنند.

اما کیست که نداند حملات این روزها، بیشتر شبیه به تسویه‌حساب‌های سیاسی است نه نقد جدی عملکرد دبیر. در اینکه علیرضا دبیر از جهت سیاسی به اردوگاه اصولگرایی تعلق دارد، شکی نیست اما آیا باید به بهانه خط‌ و ربط سیاسی افراد، آنان را آماج حمله، توهین و انتقادات غیرمنطقی قرار دارد؟

واکنش علیرضا دبیر به شکست اطری

عملکرد چهارساله دبیر از موفقیتی حکایت می‌کند که در یک‌دهه‌ اخیر قابل‌توجه بوده و از آینده روشنی خبر می‌دهد که جوانان امروز، سازندگان آن خواهند بود. هر چند ورزش ملی ما هم در این چهار سال ناکامی‌های مختلفی را به خود دیده و این ذات ورزش است؛ شکست و پیروزی دو روی یک سکه‌ است و تا باختی حاصل نشود، موفقیتی هم رقم نخواهد خورد. 

اما جریان سیاسی مخالف اصولگرایان، دبیر را بهانه‌ای برای حملات خود به چهره‌های منتسب به این اردوگاه قرار داده و چشم خود را به روی منافع ورزش ایران بسته است. انگار نه انگار که سال آینده، مهم‌ترین آوردگاه ورزش ایران در پیش است و کشتی‌گیران کشورمان باید در میدان المپیک مسابقه دهند.

می‌بینیم که حب و بغض‌های سیاسی، چشمان بسیاری را کور کرده و برخی حاضرند با حملات خود، کشتی‌گیران ایران را قربانی تسویه‌حساب‌های سیاسی با علیرضا دبیر کنند. قطعا رئیس کنونی فدراسیون کشتی هم بی عیب و ایراد نبوده و دچار خطاست اما عملکرد کلی و کارنامه دبیر در این دوره چهارساله، گواه موفقیت در مقایسه با نفرات قبلی از جمله رسول خادم است.

متاسفانه در ایران بی‌اخلاقی به‌قدری نهادینه شده که منافع ملی باید به‌پای مطامع سیاسی عده‌ای ذبح شود؛ حتی به‌قیمت نابودی ورزش اول کشور. کافی است یک نفر صرفاً زاویه نگاه متفاوتی با برخی گروه‌های سیاسی داشته باشد، آن‌وقت است که لباس‌پوشیدن و راه‌رفتن او هم به دستاویزی برای تعرضات کلامی تبدیل می‌شود.

نکته جالب ماجرا آن است که این نوع رفتار از سوی جریانی سر می‌زند که صدای گوشخراش آزادی‌خواهی‌اش فضای کشور را پر کرده است اما خود به زشت‌ترین روش‌ها برای تخریب شخصیت افراد متوسل می‌شود. بلاشک و قطعاً ریشه حملات این روزها علیه دبیر به مسائل سیاسی و تعلقات او بازمی‌گردد و هیچ نشانی از مباحث فنی یافت نمی‌شود که اگر غیر از این بود، باید به انتقادات توجه می‌شد.