
در فوتبال استفاده از بازیکنان ذخیره یکی از ابزارهای تاکتیکی مهم برای مربیان است؛ ابزاری که برخی از آن نهایت بهره را بردهاند و برخی دیگر تنها از روی اجبار یا عادت به آن رجوع کردهاند. اما پرسش کلیدی این است: کدام مربیان در لیگ بیست و چهارم بیشترین اثربخشی را از تعویضهایشان گرفتهاند و آیا کیفیت جایگزینیها به اندازه کمیت آنها مهمتر نیست؟
کارتال و گاریدو؛ تعویض کمتر، اثربخشی بیشتر
دو مربی با بالاترین نرخ اثرگذاری به ازای هر تعویض، در واقع مربیانی هستند که تنها در بخشی از فصل هدایت پرسپولیس را بر عهده داشتند اما با تصمیمات تاکتیکی مؤثر، بیشترین خروجی را از نیمکت گرفتند.
اسماعیل کارتال در پرسپولیس، در تنها ۱۳ بازی، با ۶۰ تعویض به ۹ اثرگذاری مستقیم روی گل رسید؛ یعنی بهطور میانگین از هر ۶.۶ تعویض، یک گل حاصل شده است.
خوان کارلوس گاریدو نیز در پرسپولیس با ۵۸ تعویض در ۱۳ بازی، موفق شد ۷ تعویض طلایی داشته باشد؛ معادل هر ۸.۲ تعویض، یک اثرگذاری.
تارتار و زارع؛ ثبات بالا، اثربخشی خوب
در میان مربیانی که یک فصل کامل در کنار تیم بودند، مهدی تارتار و مازیار زارع در جایگاه اول قرار دارند. هر دو مربی در ۳۰ هفته، بهترتیب ۱۳۸ و ۱۳۲ تعویض انجام دادند و هر دو به ۱۰ تعویض اثرگذار رسیدند.
تارتار با میانگین یک گل در هر ۱۳.۸ تعویض و زارع با یک گل در هر ۱۳.۲ تعویض، تعویضهایی هدفمند اما نه چندان خارقالعاده داشتند.
یحیی گلمحمدی؛ تعویضهای پرتعداد
یحیی گلمحمدی در فصل اخیر با ۱۴۱ تعویض در ۳۰ بازی، بالاترین تعداد تعویض در بین همه مربیان را ثبت کرد، اما فقط ۹ تعویض طلایی داشت. با میانگین یک گل از هر ۱۵.۶ تعویض، تعویضهایش بیشتر از منظر تاکتیکی یا کنترل بازی کاربرد داشتند تا ضربه نهایی.
رحمتی، کارآمد ولی کمتر از انتظار
مهدی رحمتی که در دو تیم هوادار و شمسآذر ۲۸ هفته روی نیمکت بود، ۱۳۲ تعویض انجام داد و به ۸ اثرگذاری مستقیم رسید. با میانگین ۱ گل از هر ۱۶.۵ تعویض، او عملکردی متوسط اما رو به پایین نسبت به برخی رقبا داشت.
مربیان با ۷ تعویض طلایی؛ ثبات در میانه جدول
در رده بعدی مربیانی قرار دارند که هرکدام در ۳۰ هفته، ۷ تعویض مؤثر داشتند: سعید دقیقی (شمسآذر و خیبر)، مجتبی حسینی (آلومینیوم)، دراگان اسکوچیچ (تراکتور)، سعید اخباری (چادرملو) و محمد ربیعی (ذوبآهن).
این گروه با میانگین حدود یک گل از هر ۱۷.۱ تعویض، در سطحی قابل قبول قرار دارند؛ هرچند جایگاهشان در جدول نشان از چالشهای دیگری هم در تیمشان دارد.
روانخواه و کارترون؛ عملکرد خوب در زمان کوتاه
در انتها باید به دو مربی دیگر اشاره کرد: پاتریس کارترون (سپاهان) در ۲۰ بازی با ۶ تعویض طلایی، عملکردی معقول داشت. امید روانخواه (هوادار) هم در تنها ۱۷ بازی، ۶ تعویض اثرگذار داشت که اگر ادامه پیدا میکرد، شاید به بالای جدول این بررسی میرسید.
بهرهوری مهمتر از کمیت
آمارها نشان میدهد که تعداد زیاد تعویض بهتنهایی ضامن موفقیت نیست. سرمربیانی که با دقت و شناخت از نیمکت خود دست به تغییر میزنند، اثربخشی بیشتری دارند. هرچند که حتما تعدادی از این تعویضها برای کنترل بازی و حفظ نتیجه بوده است.