به گزارش افکارنیوز، سیدرضا صالحی امیری در شهر مقدس قم حضور یافت و با حضرت آیت‌ا… جوادی آملی از مراجع تقلید دیدار و گفت و گو کردند. سرپرست وزارت ورزش و جوانان در این دیدار با بیان این که در حال حاضر نگاه به ورزش مبتنی بر نگرشی است که ریشه آن تربیت قهرمان و هدف آن مدال‌آوری است، گفت:

«در شرایط کنونی قهرمانی ملاک و معیار تشخیص در ورزش است. ما سابقه ورزش در ۳۰ سال گذشته را معیارسنجی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که ورزش را با ارزش ندیده‌اند و عرصه ورزش در حال حاضر خالی از فرهنگ است و روح معنوی، معرفتی و اخلاق در ورزش کشور وجود ندارد. در گذشته مرام پهلوانی در ورزش وجود داشت اما امروز این مرام در ورزش کشورمان کمرنگ شده و حتی شاهد هستیم که در برخی از حوزه‌های ورزش حتی بی‌رنگ شده است.»

او ادامه داد: «ورزش در ایران اسلامی باید با مقوله اخلاق، معرفت، انسانیت و ارزش‌ها عجین شود. ورزش و ارزش باید مانند دو بال در کنار یکدیگر باشند و اگر غیر از این باشد به واقع به بیراهه رفته‌ایم. ما امروز پنج هزار قهرمان ورزشکار داریم اما صددرصد نمی‌توانیم به جز مقوله مدال‌آوری و افتخارآفرینی آنها به زمینه اخلاقی ورزشکارانمان افتخار کنیم»

از ابتدای حضور آقای صالحی امیری پیش‌‌بینی می‌شد که مهم‌ترین دغدغه ایشان بحثفرهنگ و اخلاق و معنویت در ورزش باشد. حالا این سخنان اسباب خرسندی کسانی را فراهم آورد که درد فرهنگ دارند و نگاه آنها به ورزش از این دریچه است. نگارنده نیز با توجه به پیشینه‌ای که از سرپرست وزارت ورزش و جوانان سراغ داشت، بر این باور بوده و هست که در دوره آقای صالحی فرهنگ و مباحثآن نقش و محوریتی خاص پیدا خواهد کرد.

بحثاساسی در این خصوص فرصتی فراخ می‌طلبد و به طور قطع در این اجمال نمی‌توان آنچنان که باید و شاید همه مسائل را مطرح کرد و به همین دلیل به بهانه این سخنان فقط به برخی نکات که می‌تواند به عنوان سرفصل‌هایی برای بحثباشد اکتفا می‌کنم.

۱ اولین نکته که شاید بحثی حاشیه‌ای باشد، این است که به نظر می‌رسد این سخنان جناب صالحی امیری با آنچه که در ابتدای قبول مسئولیت بیان داشتند قدری متفاوت باشد چرا که در آن هنگام این سخن را که ورزش ما دچار مشکل اخلاقی و فرهنگی است را نمی‌پذیرفتند و آن را رد می‌کردند اما حالا بعد از یک حضور کوتاه مدت علاوه بر نفی سخنان صعوبت خود نکاتی را بیان می‌کنند که واقعاً درد همه دلسوزان و دلسوختگان فرهنگ و اخلاق است. طبیعی است که با آن نگاه نخستین صورت کار برای مرد اول ورزش کشور روشن نمی‌شد؛

اما با بیان این مسائل می‌توان امیدوار بود که آقای صالحی امیری به خوبی وقوف پیدا کرده باشند که به چه وادی درشتناکی قدم گذاشته‌اند این که کسی مدعی باشد «عرصه ورزش در حال حاضر خالی از فرهنگ است و روح معنوی، معرفتی و اخلاق در ورزش کشور وجود ندارد» یعنی آنکه می‌داند چه کار سترگی در پیش دارد و به طور قطع تا به حال متوجه هم شده‌اند که چه موانع بزرگی در پیش پای ایشان وجود خواهد داشت.

۲ - نکته‌ای که باید به آن توجه جدی داشت این مطلب است کهچرا ورزش ما به چنین روزی دچار شده و چه کسانی مسئول این وضعیت هستند؟ در واقع بحثاصلی از اینجا آغاز می‌شود. دیری است که در ورزش کشور شاهد حضور مدیرانی هستیم که هیچ سنخیتی با ورزش نداشته و فقط یا به دلیل آنکه پستی در عرصه سیاست باقی نمانده یا به طمع نام و نان ورزش به سوی آن آمده‌اند.طبیعی است کسانی که اینگونه وارد این حوزه می‌شوند دیگر دغدغه فرهنگ نداشته باشند.

آنها با زبان دیگری که حاصل حضور در جهان دیگری بوده وارد این میدان شده‌اند و بنابر این دوگانگی زبانی و جهانی بوجود آمده است، اما از آنجا که قدرت در دست حضرات بیگانه با ورزش بوده، این لوکوموتیو را به مسیری که خود خواسته‌اند هدایت کرده‌اند. بعد از مدتی هم که تغییر و تحولاتی در عرصه سیاست پیدا شده ابتدا سعی کرده‌اند با چنگ و دندان موقعیت باد آورده مبتنی بر روابط را حفظ کنند اما در نهایت سراغ کارهای خود رفته و ورزش را گذاشته‌اند با زیان‌هایی که به دلیل سوءاستفاده یا ندانم‌کاری آقایان متحمل شده‌است. بپذیریم که اگر قرار است این ورزش فرهنگی باشد باید سکان‌دار آن هم اهل این قبیله باشد. آنکه از ورزش فقط ساخت و ساز و فروش ساختمان آن را دوست دارد چگونه می‌تواند برای رشد فرهنگ گام بردارد. فلاسفه می‌گویند‌ فاقد شی‌ء نمی‌تواند معطی شی‌ء باشد، حالا کسی که خود فاقد جنبه‌ای است چگونه می‌تواند آن را به ورزش کشور اعطا کند؟

چندی پیش در جلسه‌ای با جناب آقای صالحی هم کلام شدم. برای من همیشه گفتن و شنیدن با اهل فرهنگ جاذبه داشته است خوشبختانه آقای صالحی هم از این صنف هستند. ایشان تأکید داشتند وظیفه دولت هدایت جامعه و بسترسازی برای رشد فرهنگ است.

در همان جلسه هم این نکته را یادآور شدم که باید بگوئیم کدام دولت و کدام فرهنگ، حالا می‌گویم کهآقای صالحی قبول کنید که تمام مدیران ورزش ما دولتی بوده‌اند و ورزش، با تفکر دولتی اداره شده و امروز به قول خودتان بعد از ۳۰ سال این وضعیت ورزش ما است. حالا گمان می‌کنید مقصر چه کسی است؟ آیا غیر از دولت مردانی که دغدغه فرهنگ نداشته و این کاروان را به مقصد دیگری هدایت کرده‌اند؟ حتما جناب صالحی امیری با من هم رای هستند که کار فرهنگی افرادی می‌طلبد که باور و بینش فرهنگی داشته باشند.سوگمندانه باید گفت آنچه که بر این ورزش رفته و مدیرانی که آمده‌اند فرهنگ را فقط برای زینت المجالس شدن خواسته‌اند تا به هنگام صحبت راجع به آن داد سخن برانند.

حضور ‌آقای صالحی در مصدر وزارت ورزش و جوانان این جرقه امید را در دلها روشن کرد که قرار است در این دوره فرهنگ صدرنشین مجلس شود. برای این کار چند عنصر لازم است نخست آوردن و گماردن افرادی با این دغدغه، دوم اهمیت دادن و قائل شدن به ورزشکاران و قهرمانان؛ تأکید می‌کنم قهرمانانی که فرهنگ و اخلاق برای آنها مهم است و سوم که از اهمیت خاصی برخوردار است بررسی این نکته که چرا ورزش، به این روز افتاده و چه بر آن گذشته است. اینکه سرپرست محترم وزارت ورزش و جوانان بگویند ما به آینده نگاه می‌کنیم و به گذشته کار نداریم، شاید از جهتی درست باشد اما بطور قطع از جهاتی هم مشکل‌زا است.

اگر می‌خواهیم کار اصولی کنیم باید روشن شود که گذشتگان چه کردند؟ چرا کردند و ماحصل آنچه که کردند چه شده است؟ تا بار دیگر به آن دام‌ها نیفتیم، اینکه نخواهیم گذشتگان را محکوم کنیم حکایت دیگری است و اینکه رفتار و عملکرد آنها را به بوته نقد نسپاریم حکایت دیگری است. چه کسی گفته که هر کسی بیاید و هرچه می‌خواهد انجام دهد و فردا با سلام و صلوات برود و هیچ کس هم نگوید که بالای چشم آقایان ابرو است؟ مگر کم با واژه سیاه‌نمایی از پاسخ به هر انتقادی طفره‌ رفته‌اند؟ جناب صالحی ما پیرو امامی هستیم که وقتی بر مصدر کار قرار گرفت گفت آنچه را که برده‌اید اگر کابین زنهایتان کرده باشید پس می‌گیرم. پس چه جای سخن گفتن ‌از اینکه ما با گذشته‌ها کار نداریم.

۳ نکته پایانی آنکه ضروری‌ترین کار رسیدن به وحدت در هدف است باید روشن کنیم که می‌خواهیم به کجا برسیم. ما با دو مقوله ارزش‌ها و روش‌ها مواجه هستیم.فوری‌ترین و واجب‌ترین کار ما باید تبیین ارزش‌ها باشد و بعد بر مبنای این محور به تفاهم رسیده، بحثرا در خصوص روش‌ها آغاز کنیم طبیعی است که هر کدام از این وادی‌ها اهل خود را طلب می‌کند و نمی‌توان لزوماًاز روشن کننده ارزش‌ها انتظار روش‌ها را داشت.جناب آقای امیری به قم سفر کرده‌اند پسندیده است تا از علما بخواهند که به تبیین ارزش‌ها در ورزش بپردازند که این کار آن بزرگواران است و بعد برای رسیدن به آن ارزش‌ها از خبرگان تربیت‌بدنی که همانا دانشگاهیان هستند بخواهند تا روش‌ها را بررسی و روشن کنند و در سایه این کار در ورزش پایه‌گذار وحدت حوزه و دانشگاه شوند.

چنانکه ذکر شد سخن بیش از این است و مجال اندک پس سخن کوتاه باید والسلام.

غلامحسین شعبانی(مدیرمسئول و سردبیر هفته نامه دنیای ورزش)