به گزارش افکارخبر، خداداد عزیزی درباره موضوعات مختلفی صحبت کرد. از صدرنشینی استقلال خوزستان و ضعف تیمهای اسم و رسم دار تا ماندن شبهه برانگیز اسکوچیچ در فولاد و مرخصی های کی روش و البته نظرش درباره رییس بعدی فدراسیون فوتبال.

* از کیفیت لیگ برتر سر صحبت را باز کنیم. سطح کیفی مسابقات رضایت بخش بوده است؟

چیزی به مفهوم کیفیت در فوتبال ما وجود ندارد که همه مردم این موضوع را قبول دارند جز چند مفسر و مربی که به نظر می رسد یا درکشان در همین حد است یا فرافکنی می کنند. صدرنشینی استقلال خوزستان با این بضاعت و با گروهی از جوانان لیگ یکی بیانگر چیست؟ جز اینکه فوتبال ما نظم و سامان ندارد. شده در سال های  گذشته در آلمان، انگلیس، اسپانیا و کشورهای صاحب فوتبال تیمی در نزدیکی نیم فصل صدرنشین باشد که تازه به لیگ برترشان صعود کرده؟ در آلمان بایرن مونیخ، دورتموند و شالکه در اسپانیا بارسلونا، رئال و آتلتیکو مادرید، در انگلیس منچستر، آرسنال، لیورپول و ... تیم هایی هستند که در رده های بالای جدول حضور دارند. وقتی استقلال خوزستان با این همه مهره جوان و کم تجربه به صدر  جدول تکیه می زند یعنی برنامه ریزی تیم های بزرگ کشور هم ایراد دارد. صدالبته باید تاکید کنم عبدالله ویسی جدا از اینکه دوست خوب من است کارش را خوب بلد است و نشان اهل شعار نیست. در سال های گذشته بارها دیده ام بعضی مربیان ما مدام در صحبت هایشان می گویند سه بازیکن تیم من برای اولین بار پا به ورزشگاه آزادی گذاشته اند. اما ویسی اهل عمل بود و بدون اجرای شو و بازی با کلمات تیمی شایسته را به لیگ برتر معرفی کرده الان هم صدرنشین مدعیان آقای گلی بیت سعید از همین استقلال خوزستان است که از فورواردهای باتجربه و گرانقیمت پرسپولیس، استقلال،؛ سپاهان، تراکتورسازی و نفت تهران موثرتر بازی کرده و بیشتر  گل زده است. 

* در ابتدای صحبت تان اشاره کردید به استقبال ضعیف  مردم از مسابقات. برخی عقیده دارند دوره و زمانه عوض شده شما چه نظری دارید؟

حدودا 20 سال قبل در آلمان بازی می کردم.سال 1997 تعداد تماشاگران بایرن مونیخ، دورتموند و تیم خودم کلن دقیقا مثل امسال بود پس چطور دوره و زمانه انگلیس و اسپانیا و آلمان و فرانسه عوض نشده تا به رسید تغییر کرد؟ اینها بهانه است. فوتبال ما ضعیف شده و مردم انگیزه ای برای رفتن به استادیوم ندارند. بروند استادیوم چه چیزی را ببینند قدیم اگر کار تاکتیکی نبود حداقل فوتبالیست ها کار تکنیکی می کردند و کار با توپشان چشم نواز بود. در این زمانه همین کار با توپ را هم نداریم. مصاحبه های مربیان مان هم برای مردم تکراری شده که یکی می گوید بازی فوق العاده تاکتیکی بود تیم حریف خیلی خوب بود ولی ما بهتر ظاهر شدیم دیگری می گوید مصدوم و محروم و غایب داشتیم آن یکی مشکل را گردن داور می اندازد یکی هم می گوید ما فوتبال فردا را بازی می کنیم من هم نشستم خانه فوتبال دیروز را تماشا می کنم. وقتی حرف ها تکراری باشد یعنی افکار هم تکراری است و چیزی به این فوتبال اضافه نمی شود فقط روز به روز بر تعداد دلالان این فوتبال اضافه شده است. 

* چرا فوتبالیست های امروزی نمی توانند همانند فوتبالیست های نسل قبل حداقل با تکنیک خود مردم را به ورزشگاه ها بکشانند. 

به این دلیل که کار پایه ای صورت نمی گیرد. بی تعارف اکثر مدارس فوتبال ما نان دانی هستند یعنی مدرسه فوتبال را راه اندازی می کنند تا پول در بیاورند. بازیکن ملی پوش ما با بیش از 50 بازی ملی نمی تواند با پای چپ خود بغل پا بزند بارها دیده ام فلان ملی پوش به محوطه جریمه رفته سر توپ زده نتوانسته با پای چپ پاس بدهد و دوباره سر توپ زده تا با پای راستش پاس بدهد همین اتلاف وقت سبب شده مدافعان حریف از راه برسد و موقعیت از دست برود. تیم های پایه ای ما چکار می کنند من خودم در تیم های پایه ای ابومسلم بازی می کردم آن دوره مسابقات جوانان کشوری برگزار می شد توجه به استعدادها واقعا زیاد بود. الان توجه چقدر است؟ 

* خود شما بازیکن دوپا بودید کدام مربی تان روی این شاخصه شما تاثیر گذاشت؟

من از بچگی توی کوچه مان با بچه های محل گل کوچیک بازی می کردم. بعد از 35 سال یادم هست یک بچه محل داشتم به نام علی کوثری بارها در جریان بازی دیدم با هر دو پایش شوت می زند آن موقع راست پا بودم. بعد از پایان بازی در کوچه توپ را برمی داشتم می بردم حیات خانه مان و با پای چپ آنقدر به در دیوار شوت می زدم تا بتوانم مثل بچه محلمان علی با هر دو پا شوت بزنم. بعد که عضو تیم شهدای رضاییه مشهد شدم چندین بازی را فقط با پای چپم کنترل و ضربه زدن با پای چپ پرداختم. تا بالاخره پای چپم راه افتاد و دیگر می توانستم جدا از شوت زدن پاس بلند و پاس تو در بدهم گلی که در بازی رفت ایران و استرالیا زدم با پای چپم بود و 10 برابر گلم در ملبورن حساب و کتاب فنی داشت. تا یادم هست چطور خودم را رساندم و برای زدن توپ با پای چپ تمرکز کردم و پایم را چرخاندم و توپ وارد دروازه استرالیا شد. جدا از اینکه اراده خود نوجوانان برای تقویت کار با توپ شان مهم است حداقل مربیان مدارس فوتبال و تیم های پایه ای وقتی می بیینند بازیکن با پای راست یا چپ حتی نمی تواند پاس بدهد اگر فرصت ندارند برایش تمرین جداگانه منظور کنند شاگردشان را صدا بزنند و بگویند خودت در کوچه و  حیات منزلتان روی پای ضعیفت کار کن. 

* در بخشی از صحبت هایتان اشاره به افزایش دلالی در فوتبال شد. قبول دارید خود مربیان در پررنگ شدن نقش دلالان نقش زیادی ایفا می کنند؟

متاسفانه همین طور است جامعه فوتبال ما ایراد دارد یعنی از فلان مسوول در فدراسیون فوتبال گرفته تا من مربی تعدادی از بچه های شاغل در رسانه بازیکنان و همه آنهایی که به نوعی در این فوتبال سهیم هستند. چرا نداریم مربی از بازیکن پول می گیرد تا اسمش را در لیست قرار بدهد. حتی برای اینکه ردپا به جا نگذارد این کار را به صورت غیرمستقیم انجام می دهد مثلا به بازیکن می گوید برای آمدن به تیم  من با فلانی هماهنگ باش و هرکاری می گوید انجام دهد دوست معتمد مربی هم به بازیکن می گوید رقم قراردادت 200 میلیون است رضایت دارید بازیکن می گوید بله. می گوید ما برای یک کار خیر برایتان 300 میلیون می بندیم و شما 200 میلیونت را بگیر و 100 میلیون دیگرت کاری نداشته باش رقم را از باشگاه بگیر و به من بده. در قشر مربی ایراداتی داریم متاسفانه تعدادی از بچه های رسانه هم آلوده کار شده اند که برایش یک مثال جالب دارم.

* منتظریم.

این فقط یک مثال است و امیدوارم دوستان ناراحت نشوند و نگویند خداداد در همه چیز دخالت می کند می خواهم بگویم اگر یک مربی ایرانی جای اسکوچیچ در فولاد بود با این نتایج چه اتفاقی برایش رخ می داد نمی گویم او را از پل کارون آویزان می کردند اما تا به حال شش دفعه اخراج کرده بودند یا نه؟ در شهر دیگری حسین فرکی با تیمی ناقض که همه می دانستیم چه کمبودهایی دارد در رده اول یا دوم قرارداشت. که با برنامه ریزی کاری کردند که بنده خدا عطای کار را به لقایش ببخشد تازه حساب کنید همان تیم را فصل قبل قهرمان کرده بود. بعد از رفتن فرکی هم صحبت از حضور اسکوچیچ در سپاهان می شد. می خواهم بگویم که فولاد را که خود اسکوچیچ بسته است و در قعر جدول به سر می برد چگونه به عنوان گزینه جانشینی حسین فرکی برای سپاهان تراشیده اند. جز اینکه یک تیم فوق العاده قدرتمند و بانفوذ پشت او قرار دارند مگر می شود یک مربی ناکام بشود گزینه جانشینی سرمربی قهرمان لیگ سیزدهم و چهاردهم. و جالب اینجاست هنوز اسکوچیچ سرمربی فولاد است. 

* گویا قرارداد اسکوچیچ با فولاد بالاست و مدیران باشگاه می دانند اگر بخواهند اخراجش کنند باید همه پولش را بدهند.

فرض می کنیم دو میلیارد تومان قیمت امتیاز لیگ برتری تیم فولاد چقدر می ارزد؟ حداقل 14 میلیارد تومان! خب اگر فولاد به دسته اول سقوط کند چقدر متضرر می شود 14 میلیارد تومان. اینها حساب دو دوتا چهارتا هست و من هیچ مشکلی با شخص اسکوچیچ نداشته و ندارم و قرار هم نیست جای او را بگیرم. اینها مثال هایی هستند که هیچکس نمی تواند آن را تکذیب کند. 

* درباره مرخصی جدید کارلوس کی روش چه نظری دارید؟

من از روزی که قرارداد کی روش به ثبت رسید گفتم دیگر وقت انتقاد نیست. در مورد مرخصی های طولانی مدتش هم کوچکترین اعتراضی به ایشان وارد نیست و این ضعف ریاست فدراسیون فوتبال است. به هرحال در این فوتبال خیلی چیزها تبدیل به لطیفه و  خنده شده و هرچقدر هم انتقاد سازنده صورت گرفته جوابش خنده بوده پس دیگر چه باید گفت.

* انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال نزدیک است فکر می کنید چه کسی رییس فدراسیون فوتبال شود؟

فکر می کنم کفاشیان. او فردی بسیار باهوش است. به ظاهر می خندد اما از همه اعضای مجمع فدراسیون، روسای هیات ها و غیره باهوش تر است. با خنده و آی کیو بالایش کارش را جلو می برد و  هر طور که بخواهد آینده خودش را می سازد. کما اینکه در این مدت روسای سازمان تربیت بدنی و وزرای ورزش حریف او نشدند. کفاشیان در صورتی می رود که خودش اراده کند. 

* قصد مربیگری در فصل  جاری را ندارید؟

پیشنهادات زیادی نداشته ام. پیشنهاد خوبی هم نبود یکی دو تیم دسته اولی سر صحبت را باز کردند که دیدم کار در آنجا چیزی جز اعصاب خرابی و به هدر دادن انرژی ندارد. تیمی که پول نداردیک دست گرمکن برای بازیکنانش بخرد برای چه در مسابقات شرکت می کند خودش را بدهکار و یکسری آدم را علاف می کند.